کتاب «رسانه‌شناسی» نوشته مهدی محسنیان‌راد توسط انتشارات سازمان مطالعه و تدوین کتب علوم انسانی اسلامی دانشگاه ها(سمت) منتشر شد.

رسانه‌شناسی مهدی محسنیان‌راد

به گزارش کتاب نیوز به نقل از مهر، این‌کتاب، دانش «رسانه‌شناسی» را شاخه‌ای از ارتباط شناسی و موظف به مطالعه ماهیت، جریان و فراگرد نظام‌های معنایی مستقر در نئوکورتکس مغز انسان در حوزه ارتباطات رسانه‌ای و متمرکز بر کارکردها و کاربردهای آن در کلیتی متشکل از پیشینه، فنون و فناوری‌های تولید محتوا و جابه‌جایی متن، در زمینه روابط متقابل منابع قدرت و مخاطبان و فرآیند صید مفهوم ارتباط‌گیران از محتوا تا تأثیر می‌داند.

مولف در کتاب پیش‌رو، ابتدا به توضیح مفاهیم پایه و پس از آن در قالب اصطلاحی جدید، به مروری بر کارکرد و کاربرد رسانه‌های پیش از قدیم در ایران می‌پردازد. سپس امکان شناخت عمیق و همه‌جانبه چاپ، کتاب، مطبوعات، سینما، رادیو، تلویزیون، شبکه‌های اجتماعی و بازی‌های رایانه‌ای را فراهم می‌کند.

کتاب «رسانه‌شناسی» فرصتی است برای تفکر درباره موضوعاتی همچون محتوای رسانه‌ها، مخاطبان، کارکردها و کاربردهای رسانه‌ها، مالکیت و تجارت رسانه‌ها، نظارت و کنترل رسانه‌ها، هنجارهای حاکم بر رسانه‌ها و مطالعات رسانه‌ها (نظریه‌ها).

محسنیان‌راد در مقدمه این کتاب نوشته است: «نمی‌دانم در روزگاری که ابزارهای ارتباطی، انسان‌ها را متمایل به کوتاه‌نویسی و کوتاه‌خوانی کرده، چقدر احتمال دارد دانشجویان و دانش‌آموختگان ایرانی حوصله کنند، وقت بگذارند و دل بدهند به مطالعه این کتاب حجیم. اما اگر وقت بگذارند و بخوانند، شاید روزگاری اوضاع نابسامان رسانه‌های ایرانی که ریشه‌ای ۱۸۰ ساله دارد، بسامان شود.»

این‌کتاب در هزار نسخه و ۱۳۱ صفحه چاپ شده است.

................ هر روز با کتاب ...............

مردم ایران را به سه دسته‌ی شیخی، متشرعه و کریم‌خانی تقسیم می‌کند و پس از آن تا انتهای کتاب مردم ایران را به دو دسته‌ی «ترک» و «فارس» تقسیم می‌کند؛ تقسیم مردمان ایرانی در میانه‌های کتاب حتی به مورد «شمالی‌ها» و «جنوبی‌ها» می‌رسد... اصرار بیش‌از اندازه‌ی نویسنده به مطالبات قومیت‌ها همچون آموزش به زبان مادری گاهی اوقات خسته‌کننده و ملال‌آور می‌شود و به نظر چنین می‌آید که خواسته‌ی شخصی خود اوست ...
بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...
صدای من یک خیشِ کج بود، معوج، که به درون خاک فرومی‌رفت فقط تا آن را عقیم، ویران، و نابود کند... هرگاه پدرم با مشکلی در زمین روبه‌رو می‌شد، روی زمین دراز می‌کشید و گوشش را به آنچه در عمق خاک بود می‌سپرد... مثل پزشکی که به ضربان قلب گوش می‌دهد... دو خواهر در دل سرزمین‌های دورافتاده باهیا، آنها دنیایی از قحطی و استثمار، قدرت و خشونت‌های وحشتناک را تجربه می‌کنند ...
احمد کسروی به‌عنوان روشنفکری مدافع مشروطه و منتقد سرسخت باورهای سنتی ازجمله مخالفان رمان و نشر و ترجمه آن در ایران بود. او رمان را باعث انحطاط اخلاقی و اعتیاد جامعه به سرگرمی و مایه سوق به آزادی‌های مذموم می‌پنداشت... فاطمه سیاح در همان زمان در یادداشتی با عنوان «کیفیت رمان» به نقد او پرداخت: ... آثار کسانی چون چارلز دیکنز، ویکتور هوگو و آناتول فرانس از ارزش‌های والای اخلاقی دفاع می‌کنند و در بروز اصلاحات اجتماعی نیز موثر بوده‌اند ...
داستان در زاگرب آغاز می‌شود؛ جایی که وکیل قهرمان داستان، در یک مهمانی شام که در خانه یک سرمایه‌دار برجسته و بانفوذ، یعنی «مدیرکل»، برگزار شده است... مدیرکل از کشتن چهار مرد که به زمینش تجاوز کرده بودند، صحبت می‌کند... دیگر مهمانان سکوت می‌کنند، اما وکیل که دیگر قادر به تحمل بی‌اخلاقی و جنایت نیست، این اقدام را «جنایت» و «جنون اخلاقی» می‌نامد؛ مدیرکل که از این انتقاد خشمگین شده، تهدید می‌کند که وکیل باید مانند همان چهار مرد «مثل یک سگ» کشته شود ...