جدیدترین اثر سید مهدی شجاعی در فاصله سه هفته پس از انتشار به چاپ دوم رسید.

به گزارش کتاب‌نیوز چاپ نخست رمان "طوفان دیگری در راه است" که از مدت‌ها پیش خبر انتشار قریب‌الوقوع آن در رسانه‌ها مورد استقبال قرار گرفته بود، در مدت سه هفته پس از رونمایی در کتابفروشی انجمن قلم ایران، به اتمام رسید.

مدیر نشر نیستان با اعلام این خبر به خبرنگار ما گفت: «در ایام برگزاری نمایشگاه تهران در سال گذشته تعداد 800 نسخه از این رمان پیش‌فروش شده بود که همین امر باعث اتمام سریع چاپ اول این کتاب شد.» شایان ذکر است این استقبال و فروش در حالی اتفاق افتاده است که این اثر از توزیع مناسبی برخوردار نبوده است.

جدیدترین اثر شجاعی بخشی از زندگی زن رقاصه‌ای است که از گذشته‌ی خود توبه نموده و با منشی که پیش می‌گیرد باعث تغییرات محسوسی در اطرافیان خود می‌شود. وقایع داستان در سال‌های منتهی به انقلاب اسلامی و جنگ تحمیلی روایت می‌شود.

پیش از این نیز دیگر اثر این نویسنده ــ غیر قابل چاپ ــ در مدت ده روز برگزاری نمایشگاه کتاب 84 به چاپ دوم رسیده بود.

زمانی که برندا و معشوق جدیدش توطئه می‌کنند تا در فرآیند طلاق، همه‌چیز، حتی خانه و ارثیه‌ خانوادگی تونی را از او بگیرند، تونی که درک می‌کند دنیایی که در آن متولد و بزرگ شده، اکنون در آستانه‌ سقوط به دست این نوکیسه‌های سطحی، بی‌ریشه و بی‌اخلاق است، تصمیم می‌گیرد که به دنبال راهی دیگر بگردد؛ او باید دست به کاری بزند، چراکه همانطور که وُ خود می‌گوید: «تک‌شاخ‌های خال‌خالی پرواز کرده بودند.» ...
پیوند هایدگر با نازیسم، یک خطای شخصی زودگذر نبود، بلکه به‌منزله‌ یک خیانت عمیق فکری و اخلاقی بود که میراث او را تا به امروز در هاله‌ای از تردید فرو برده است... پس از شکست آلمان، هایدگر سکوت اختیار کرد و هرگز برای جنایت‌های نازیسم عذرخواهی نکرد. او سال‌ها بعد، عضویتش در نازیسم را نه به‌دلیل جنایت‌ها، بلکه به این دلیل که لو رفته بود، «بزرگ‌ترین اشتباه» خود خواند ...
دوران قحطی و خشکسالی در زمان ورود متفقین به ایران... در چنین فضایی، بازگشت به خانه مادری، بازگشتی به ریشه‌های آباواجدادی نیست، مواجهه با ریشه‌ای پوسیده‌ است که زمانی در جایی مانده... حتی کفن استخوان‌های مادر عباسعلی و حسینعلی، در گونی آرد کمپانی انگلیسی گذاشته می‌شود تا دفن شود. آرد که نماد زندگی و بقاست، در اینجا تبدیل به نشان مرگ می‌شود ...
تقبیح رابطه تنانه از جانب تالستوی و تلاش برای پی بردن به انگیره‌های روانی این منع... تالستوی را روی کاناپه روانکاوی می‌نشاند و ذهنیت و عینیت او و آثارش را تحلیل می‌کند... ساده‌ترین توضیح سرراست برای نیاز مازوخیستی تالستوی در تحمل رنج، احساس گناه است، زیرا رنج، درد گناه را تسکین می‌دهد... قهرمانان داستانی او بازتابی از دغدغه‌های شخصی‌اش درباره عشق، خلوص و میل بودند ...
من از یک تجربه در داستان‌نویسی به اینجا رسیدم... هنگامی که یک اثر ادبی به دور از بده‌بستان، حسابگری و چشمداشت مادی معرفی شود، می‌تواند فضای به هم ریخته‌ ادبیات را دلپذیرتر و به ارتقا و ارتفاع داستان‌نویسی کمک کند... وقتی از زبان نسل امروز صحبت می‌کنیم مقصود تنها زبانی که با آن می‌نویسیم یا حرف می‌زنیم، نیست. مجموعه‌ای است از رفتار، کردار، کنش‌ها و واکنش‌ها ...