کتاب «هارمونی پولی» [Money Harmony: A Road Map for Individuals and Couples] نوشته اولیویا ملان و شری کریستی [Olivia Mellan and Sherry Christie] است که توسط سیدمحمدباقر غروی نخجوانی، ترجمه شده و نشر یزدا آن را به چاپ رسانده است.

هارمونی پولی» [Money Harmony: A Road Map for Individuals and Couples] اولیویا ملان و شری کریستی [Olivia Mellan and Sherry Christie]

به گزارش کتاب نیوز به نقل از ایبنا، این کتاب مجموعه‌ای از ایده‌های مختلف درخصوص رفتار با پول است. طبق دسته‌بندی کتاب، 6 مدل مختلف رفتاری و شخصیتی در مقابل پول وجود دارد که هر کدام از ما به یک دسته ممکن است نزدیک‌تر باشیم. محتکر، ولخرج، زاهد، پول‌گریز، مال‌اندوز و دلواپس، 6 مدل شخصیتی در رفتار با پول هستند. به باور نویسنده کتاب، تعالیم دینی در کودکی می‌توانند آموزه‌های به شدت اثرگذاری درباره پول و معانی آن پدید آورند.مانند انجیل که می‌گوید علاقه به پول، ریشه همه پلیدی‌هاست؛ هرچند می‌توان اینطور استنباط کرد که این گزاره، یک هشدار علیه حرص و طمع است، نه خود پول.

کتاب‌ به باورهای مختلف غلط درباره پول اشاره می‌کند. پول یعنی خوشبختی، یکی از شایع‌ترین باورهای غلط است از این جهت که مردم فکر می‌کنند باید مداوم پول روی پول جمع کنند اما با این کار و عقده‌گشایی پنهان در آن، کم کم خوشبختی‌ای را که می خواستند برای خود فراهم کنند، نابود می‌کنند.

باور غلط دوم درباره پول این است: پول برابر است با عشق. این باور، بیشتر در خریداری الماس و جواهر برای معشوقه؛ یا خرید اتومبیل برای فرزند نمود پیدا می‌کند. اما سومین باور غلط، مربوط به ارتباط پول با قدرت است که نمود آن را می‌توان در دستمزدها و حقوق‌های بالای مدیران و رتبه‌بندی شدن میزان دریافتی پاداش‌ها، مشاهده کرد.

پول برابر است با آزادی؛ باور غلط دیگر است. ما خودمان را توجیه می‌کنیم که اگر پول بیشتری داشتم، آزادانه‌تر عمل می‌کردم.مثلا می‌توانستم نقاشی بکشم یا سفر دور دنیا بروم. برای رهایی از این باور غلط، کافیست به هزاران سرمایه‌دار و پولداری که آزادی‌های لازم را ندارند نگاه کنیم.

باور غلط پنجم این است: پول برابر است با عزت نفس. این باور غلط زمانی نمود پیدا می‌کند که درباره اینکه بابت کارمان چه مقدار باید به ما پول داده شود فکر می‌کنیم. رهایی از این باور نیز، به مشاهده زندگی افرادی برمی‌گردد که بدون داشتن پول، عزت نفس کافی را دارا هستند.

پول مساوی است با امنیت؛ باور غلط ششم است. معمولا نیز زمانی متوجه آن می‌شویم که درباره آینده و میزان پولی که باید جمع کرده باشیم فکر می‌کنیم. آیا نگران هستیم؟ اگر جواب این سوال بله باشد یعنی ما به اینکه پول امنیت می‌آورد، باور پیدا کرده‌ایم. کتاب مسیرهای مختلفی را ایجاد می‌کند برای آنکه باورهای غلط ما کمرنگ و کمرنگ‌تر شوند تا جایی که بتوانیم رفتاری واقعی و درست در مقابل پول داشته باشیم.

کتاب «هارمونی پولی»، اثر اولیویا ملان و شری کریستی، با ترجمه سیدمحمدباقر غروی نخجوانی، در 288 صفحه و با قیمت 105هزارتومان، از سوی نشر یزدا، به بازار کتاب عرضه شد.

................ هر روز با کتاب ...............

هنرمندی خوش‌تیپ به‌نام جد مارتین به موفقیت‌های حرفه‌ای غیرمعمولی دست می‌یابد. عشقِ اُلگا، روزنامه‌نگاری روسی را به دست می‌آورد که «کاملا با تصویر زیبایی اسلاوی که به‌دست آژانس‌های مدلینگ از زمان سقوط اتحاد جماهیر شوروی رایج شده است، مطابقت دارد» و به جمع نخبگان جهانی هنر می‌پیوندد... هنرمندی ناامید است که قبلا به‌عنوان یک دانشجوی جوان معماری، کمال‌گرایی پرشور بوده است... آگاهیِ بیشتر از بدترشدنِ زندگی روزمره و چشم‌انداز آن ...
آیا مواجهه ما با مفهوم عدالت مثل مواجهه با مشروطه بوده است؟... «عدالت به مثابه انصاف» یا «عدالت به عنوان توازن و تناسب» هر دو از تعاریف عدالت هستند، اما عدالت و زمینه‌های اجتماعی از تعاریف عدالت نیستند... تولیدات فکری در حوزه سیاست و مسائل اجتماعی در دوره مشروطه قوی‌تر و بیشتر بوده یا بعد از انقلاب؟... مشروطه تبریز و گیلان و تاحدی مشهد تاحدی متفاوت بود و به سمت اندیشه‌ای که از قفقاز می‌آمد، گرایش داشت... اصرارمان بر بی‌نیازی به مشروطه و اینکه نسبتی با آن نداریم، بخشی از مشکلات است ...
وقتی با یک مستبد بی‌رحم که دشمنانش را شکنجه کرده است، صبحانه می‌خورید، شگفت‌آور است که چقدر به ندرت احساس می‌کنید روبه‌روی یک شیطان نشسته یا ایستاده‌اید. آنها اغلب جذاب هستند، شوخی می‌کنند و لبخند می‌زنند... در شرایط مناسب، هر کسی می‌تواند تبدیل به یک هیولا شود... سیستم‌های خوب رهبران بهتر را جذب می‌کنند و سیستم‌های بد رهبران فاسد را جذب می‌کنند... به جای نتیجه، روی تصمیم‌گیری‌ها تمرکز کنیم ...
دی ماهی که گذشت، عمر وبلاگ نویسی من ۲۰ سال تمام شد... مهر سال ۸۸ وبلاگم برای اولین بار فیلتر شد... دی ماه سال ۹۱ دو یا سه هفته مانده به امتحانات پایان ترم اول مقطع کارشناسی ارشد از دانشگاه اخراج شدم... نه عضو دسته و گروهی بودم و هستم، نه بیانیه‌ای امضا کرده بودم، نه در تجمعی بودم. تنها آزارم! وبلاگ نویسی و فعالیت مدنی با اسم خودم و نه اسم مستعار بود... به اعتبار حافظه کوتاه مدتی که جامعه‌ی ایرانی از عوارض آن در طول تاریخ رنج برده است، باید همیشه خود را در معرض مرور گذشته قرار دهیم ...
هنگام خواندن، با نویسنده‌ای روبه رو می‌شوید که به آنچه می‌گوید عمل می‌کند و مصداق «عالِمِ عامل» است نه زنبور بی‌عسل... پس از ارائه تعریفی جذاب از نویسنده، به عنوان «کسی که نوشتن برای او آسان است (ص17)»، پنج پایه نویسندگی، به زعم نویسنده کتاب، این گونه تعریف و تشریح می‌شوند: 1. ذوق و استعداد درونی 2. تجربه 3. مطالعات روزآمد و پراکنده 4. دانش و تخصص و 5. مخاطب شناسی. ...