نخستین نشست سخن ماه کانون ادبیات ایران در دوره جدید به بحث و بررسی درباره سمبولیسم در ادبیات فرانسه اختصاص دارد.
در این نشست مدیا کاشیگر _ شاعر، مترجم و منتقد ادبی _ به معرفی و نقد آثار دو تن از شاعران سمبولیست فرانسه با نام‌های لافورگه و کروس می‌پردازد و زهرا تعمیدی مترجم ادبیات فرانسه درباره پیدایش و تحول سمبلیسم در فرانسه سخنرانی می‌کند.

مکتب ادبی سمبولیسم پیش زمینه ادبی مدرنیسم در فرانسه است. سرآمد این مکتب «شارل بودلر» است که مجموعه شعر «گل‌های بدی» از او به فارسی ترجمه شده است. اغلب سمبولیست‌ها پوچ‌گرا بودند و دوران اوج آنها اواخر قرن نوزدهم میلادی بود که آوازه‌شان تا آمریکا گسترش یافت و نویسندگان و شاعرانی چون «ادگار آلن پو» و «اسکار وایلد» پیرو این مکتب بودند.

سخن ماه کانون به همت گروه ادبیات ملل کانون ادبیات ایران روز پنجشنبه 29 تیرماه ساعت 5 عصر در محل کانون واقع در خیابان مفتح جنوبی رو به روی ورزشگاه شیرودی خیابان اردلان شماره 31 برگزار می‌شود.
گفتنی است برنامه سخن ماه آخرین پنجشنبه هر ماه برپا می‌شود.

مردم ایران را به سه دسته‌ی شیخی، متشرعه و کریم‌خانی تقسیم می‌کند و پس از آن تا انتهای کتاب مردم ایران را به دو دسته‌ی «ترک» و «فارس» تقسیم می‌کند؛ تقسیم مردمان ایرانی در میانه‌های کتاب حتی به مورد «شمالی‌ها» و «جنوبی‌ها» می‌رسد... اصرار بیش‌از اندازه‌ی نویسنده به مطالبات قومیت‌ها همچون آموزش به زبان مادری گاهی اوقات خسته‌کننده و ملال‌آور می‌شود و به نظر چنین می‌آید که خواسته‌ی شخصی خود اوست ...
بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...
صدای من یک خیشِ کج بود، معوج، که به درون خاک فرومی‌رفت فقط تا آن را عقیم، ویران، و نابود کند... هرگاه پدرم با مشکلی در زمین روبه‌رو می‌شد، روی زمین دراز می‌کشید و گوشش را به آنچه در عمق خاک بود می‌سپرد... مثل پزشکی که به ضربان قلب گوش می‌دهد... دو خواهر در دل سرزمین‌های دورافتاده باهیا، آنها دنیایی از قحطی و استثمار، قدرت و خشونت‌های وحشتناک را تجربه می‌کنند ...
احمد کسروی به‌عنوان روشنفکری مدافع مشروطه و منتقد سرسخت باورهای سنتی ازجمله مخالفان رمان و نشر و ترجمه آن در ایران بود. او رمان را باعث انحطاط اخلاقی و اعتیاد جامعه به سرگرمی و مایه سوق به آزادی‌های مذموم می‌پنداشت... فاطمه سیاح در همان زمان در یادداشتی با عنوان «کیفیت رمان» به نقد او پرداخت: ... آثار کسانی چون چارلز دیکنز، ویکتور هوگو و آناتول فرانس از ارزش‌های والای اخلاقی دفاع می‌کنند و در بروز اصلاحات اجتماعی نیز موثر بوده‌اند ...
داستان در زاگرب آغاز می‌شود؛ جایی که وکیل قهرمان داستان، در یک مهمانی شام که در خانه یک سرمایه‌دار برجسته و بانفوذ، یعنی «مدیرکل»، برگزار شده است... مدیرکل از کشتن چهار مرد که به زمینش تجاوز کرده بودند، صحبت می‌کند... دیگر مهمانان سکوت می‌کنند، اما وکیل که دیگر قادر به تحمل بی‌اخلاقی و جنایت نیست، این اقدام را «جنایت» و «جنون اخلاقی» می‌نامد؛ مدیرکل که از این انتقاد خشمگین شده، تهدید می‌کند که وکیل باید مانند همان چهار مرد «مثل یک سگ» کشته شود ...