رمان «پایان یک ماموریت» اثر هاینریش بل، نویسنده آلمانی و برنده جایزه نوبل ادبیات، به فارسی ترجمه شد و در ایران منتشر می‌شود.

به گزارش ایبنا، این کتاب را ناتالی چوبینه به فارسی ترجمه کرده و ترجمه او توسط انتشارات «پیام امروز» منتشر می‌شود.

این مترجم پیش‌تر برخی دیگر از ‌آثار
هاینریش بل را به فارسی ترجمه کرده است. کتاب‌هایی چون: «الفبای ضربه‌ها»، «آدم کجا بودی» و «خانه بی‌حفاظ».

بل این رمان را در سال 1969 و با نام «Ende einer Dienstfahrt» نوشته و منتشر کرده است. این کتاب یکی از سیاسی‌ترین آثار این نویسنده است. برخی از منتقدان اعتقاد دارند این کتاب برای بل پیش زمینه نوشتن آخرین رمانش «زنان در چشم‌انداز رودخانه» بوده است. هاینریش بل رمان «زنان در چشم انداز رودخانه» را چند ماه پیش از مرگش در سال 1985 منتشر کرد.

وی در این رمان سیاسی انتقادات تندی را متوجه نهادهای جامعه غربی و مسیحی، از جمله کلیسا، ارتش، دولت و بنگاه‌های اقتصادی کرده است.

بل در سال 1917 میلادی، در شهر کلن متولد شد. وی در حالی که 22 سال سن داشت، به جنگ فرا خوانده شد و تا پایان جنگ در جبهه‌ها باقی ماند. این نویسنده در سال‌های پایانی جنگ به اسارت نیر‌وهای متحد درآمد و مدتی را در اردوگاه اسیران جنگی در امریکا سپری کرد. آثار بل تا حد زیادی تحت تاثیر جنگ جهانی قرار گرفته است.

وی در نخستین آثارش به شدت جنگ را مورد انتقاد قرار داد و سعی کرد تجربیات تلخ دوران جنگ، یاس و نا امیدی سربازان و بدبختی مردم چه قبل و چه بعد از آن را با بیانی احساسی به تصویر بکشد.

به تدریج بل در آثارش به تجزیه و تحلیل عواقب جنگ پرداخت و اغلب با دید کاملا منتقدانه به آلمان مدرن و ارزش‌های مادی جامعه بعد از جنگ نگریست.

شاهکار او «عقاید یک دلقک» که در سال 1963 میلادی، یعنی 18 سال پس از پایان جنگ جهانی دوم به رشته تحریر در آمده است، در واقع تصویری از الگوهای رایج در جامعه آلمان مدرن معرفی می‌کند که به شدت ناخوش ‌آیند و زشت نشان داده شده.

سال 1972 میلادی، جایزه ادبی نوبل به این نویسنده تعلق گرفت. وی پس از دریافت این جایزه، اندکی از شدت کار خود کاست و عده‌ای معتقدند قدرت نویسندگی‌اش تحلیل رفت.

بل در طول عمر 69 ساله خود،‌ 15 مجموعه داستان، رمان و خاطره‌نویسی خلق کرد که اکثر آنها به زبان فارسی ترجمه شده‌اند.

ترجمه چوبینه از رمان «پایان یک ماموریت» در 191 صفحه منتشر می‌شود.

فرض کنید یک انسان 500، 600سال پیش به خاطر پتکی که به سرش خورده و بیهوش شده؛ این ایران خانم ماست... منبرها نابود می‌شوند و صدای اذان دیگر شنیده نمی‌شود. این درواقع دید او از مدرنیته است و بخشی از جامعه این دید را دارد... می‌گویند جامعه مدنی در ایران وجود ندارد. پس چطور کورش در سه هزار سال قبل می‌گوید کشورها باید آزادی خودشان را داشته باشند، خودمختار باشند و دین و اعتقادات‌شان سر جایش باشد ...
«خرد»، نگهبانی از تجربه‌هاست. ما به ویران‌سازی تجربه‌ها پرداختیم. هم نهاد مطبوعات را با توقیف و تعطیل آسیب زدیم و هم روزنامه‌نگاران باتجربه و مستعد را از عرصه کار در وطن و یا از وطن راندیم... کشور و ملتی که نتواند علم و فن و هنر تولید کند، ناگزیر در حیاط‌خلوت منتظر می‌ماند تا از کالای مادی و معنوی دیگران استفاده کند... یک روزی چنگیز ایتماتوف در قرقیزستان به من توصیه کرد که «اسب پشت درشکه سیاست نباش. عمرت را در سیاست تلف نکن!‌» ...
هدف اولیه آموزش عمومی هرگز آموزش «مهارت‌ها» نبود... سیستم آموزشی دولت‌های مرکزی تمام تلاش خود را به کار گرفتند تا توده‌ها را در مدارس ابتدایی زیر کنترل خود قرار دهند، زیرا نگران این بودند که توده‌های «سرکش»، «وحشی» و «از لحاظ اخلاقی معیوب» خطری جدی برای نظم اجتماعی و به‌علاوه برای نخبگان حاکم به شمار روند... اما هدف آنها همان است که همیشه بوده است: اطمینان از اینکه شهروندان از حاکمان خود اطاعت می‌کنند ...
کتاب جدید کانمن به مقایسه موارد زیادی در تجارت، پزشکی و دادرسی جنایی می‌پردازد که در آنها قضاوت‌ها بدون هیچ دلیل خاصی بسیار متفاوت از هم بوده است... عواملی نظیر احساسات شخص، خستگی، محیط فیزیکی و حتی فعالیت‌های قبل از فرآیند تصمیم‌گیری حتی اگر کاملاً بی‌ربط باشند، می‌توانند در صحت تصمیمات بسیار تاثیر‌گذار باشند... یکی از راه‌حل‌های اصلی مقابله با نویز جایگزین کردن قضاوت‌های انسانی با قوانین یا همان الگوریتم‌هاست ...
لمپن نقشی در تولید ندارد، در حاشیه اجتماع و به شیوه‌های مشکوکی همچون زورگیری، دلالی، پادویی، چماق‌کشی و کلاهبرداری امرار معاش می‌کند... لمپن امروزی می‌تواند فرزند یک سرمایه‌دار یا یک مقام سیاسی و نظامی و حتی یک زن! باشد، با ظاهری مدرن... لنین و استالین تا جایی که توانستند از این قشر استفاده کردند... مائو تسه تونگ تا آنجا پیش رفت که «لمپن‌ها را ذخایر انقلاب» نامید ...