کتاب «فهرس» نوشته سنان انطون [sinan antoon] با برگردان محمد حزبائی‌زاده مترجم خوزستانی ازسوی نشر ثالث راهی بازار کتاب شد.

فهرس سنان انطون [sinan antoon]

به گزارش کتاب نیوز به نقل از ایبنا، سنان انطون (متولد 1967 در بغداد) شاعر، رمان‌نویس و دانشور عراقی مسیحی است. سنان لیسانس خود را از دانشگاه بغداد در رشته ادبیات انگلیسی گرفت و در سال 1991 به آمریکا مهاجرت کرد. در سال 1955 به درجه کارشناسی ارشد از دانشگاه جورج تاون دست یافت و در سال 2006 دکترای خود را از دانشگاه هاروارد دریافت کرد.

محمد حزبائی‌زاده در گفت‌وگو با خبرنگار ایبنا در مورد نویسنده کتاب فهرس این‌گونه می‌گوید: کتاب «فهرس» چهارمین رمانی است که سنان انطون نویسنده عراقی مقیم نیویوک نوشته است. اولین رمان نویسنده «اعجام» نام داشت که به فارسی هم ترجمه شده است. رمان دیگر او «یا مریم» است که من آن را با نام «مریما» ترجمه کرده‌ام. عنوان رمان دیگر نویسنده «وحدُها شجرة الرُمان» است که شنیده‌ام ترجمه شده؛ ولی هنوز منتشر نشده است.

وی با بیان اینکه کتاب «فهرس» نسبت به آثار قبلی «سنان» متفاوت‌تر است، تصریح کرد: این کتاب هم از نظر سبک و هم مضمون نسبت به آثار قبلی نویسنده متفاوت است. داستان این رمان حول محور دو شخصیت اصلی با نام «نمیر» و «ودود» می‌گردد. نمیر مقیم نیویورک و مدرس دانشگاه است و ودود نیز کتابفروشی است که در یکی از خیابان‌های معروف بغداد کتاب‎های دست دوم می‌فروشد.

این مترجم خوزستانی در خصوص داستان «فهرس» ادامه داد: مدرس‌ عراقی آمریکایی در سفری به بغداد با ودود آشنا می‌شود و او یک دست‌نوشته به نمیر می‌دهد که در طول رمان با بخش‌هایی از آن دست‌نوشته آشنا می‌شویم. درحقیقت ودود به دنبال این است که اولین دقیقه جنگ را به وسیله قربانیان جنگ‌ ثبت کند.

مترجم «بانوان ماه» افزود: منظور نویسنده در داستان از قربانیان جنگ انسان‌ها نیست؛ بلکه درخت، گنجشک، اسب و ... است که در طول رمان هر کدام از حیوانات داستان خودش را تعریف می‌کند و به نوعی از سبک منطق‌الطیر عطار نویسنده بهره برده و در یکی از مصاحبه‌هایش به این نکته که از سبک‌های ادبیات کلاسیک استفاده کرده، اشاره شده است.

یادآور می‌شود: محمد حزبائی‌زاده پیش از این کتاب‌های «پل ناتمام»، «عطر فرانسوی»، «شکارچی کرم ابریشم»، «آب باریکه‌ها» ،« مریما»، «کشتن کتابفروش» و.. را ترجمه کرده است.

................ هر روز با کتاب ...............

بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...
صدای من یک خیشِ کج بود، معوج، که به درون خاک فرومی‌رفت فقط تا آن را عقیم، ویران، و نابود کند... هرگاه پدرم با مشکلی در زمین روبه‌رو می‌شد، روی زمین دراز می‌کشید و گوشش را به آنچه در عمق خاک بود می‌سپرد... مثل پزشکی که به ضربان قلب گوش می‌دهد... دو خواهر در دل سرزمین‌های دورافتاده باهیا، آنها دنیایی از قحطی و استثمار، قدرت و خشونت‌های وحشتناک را تجربه می‌کنند ...
احمد کسروی به‌عنوان روشنفکری مدافع مشروطه و منتقد سرسخت باورهای سنتی ازجمله مخالفان رمان و نشر و ترجمه آن در ایران بود. او رمان را باعث انحطاط اخلاقی و اعتیاد جامعه به سرگرمی و مایه سوق به آزادی‌های مذموم می‌پنداشت... فاطمه سیاح در همان زمان در یادداشتی با عنوان «کیفیت رمان» به نقد او پرداخت: ... آثار کسانی چون چارلز دیکنز، ویکتور هوگو و آناتول فرانس از ارزش‌های والای اخلاقی دفاع می‌کنند و در بروز اصلاحات اجتماعی نیز موثر بوده‌اند ...
داستان در زاگرب آغاز می‌شود؛ جایی که وکیل قهرمان داستان، در یک مهمانی شام که در خانه یک سرمایه‌دار برجسته و بانفوذ، یعنی «مدیرکل»، برگزار شده است... مدیرکل از کشتن چهار مرد که به زمینش تجاوز کرده بودند، صحبت می‌کند... دیگر مهمانان سکوت می‌کنند، اما وکیل که دیگر قادر به تحمل بی‌اخلاقی و جنایت نیست، این اقدام را «جنایت» و «جنون اخلاقی» می‌نامد؛ مدیرکل که از این انتقاد خشمگین شده، تهدید می‌کند که وکیل باید مانند همان چهار مرد «مثل یک سگ» کشته شود ...
معلمی بازنشسته که سال‌های‌سال از مرگ همسرش جانکارلو می‌گذرد. او در غیاب دو فرزندش، ماسیمیلیانو و جولیا، روزگارش را به تنهایی می‌گذراند... این روزگار خاکستری و ملا‌ل‌آور اما با تلألو نور یک الماس در هم شکسته می‌شود، الماسی که آنسلما آن را در میان زباله‌ها پیدا می‌کند؛ یک طوطی از نژاد آمازون... نامی که آنسلما بر طوطی خود می‌گذارد، نام بهترین دوست و همرازش در دوران معلمی است. دوستی درگذشته که خاطره‌اش نه محو می‌شود، نه با چیزی جایگزین... ...