نهمین چاپ نمایشنامه «مراسم قطع دست در اسپوکن» [A behanding in Spokane] اثر مارتین مک دونا [Martin McDonagh] و ترجمه بهرنگ رجبی توسط نشر بیدگل منتشر شد.

مراسم قطع دست در اسپوکن [A behanding in Spokane] مارتین مک دونا [Martin McDonagh]

به گزارش کتاب نیوز به نقل از مهر، نشر بیدگل نهمین چاپ نمایشنامه «مراسم قطع دست در اسپوکن» اثر مارتین مک دونا و ترجمه بهرنگ رجبی را با شمارگان هزار نسخه، ۱۱۲ صفحه و بهای ۲۰ هزار تومان منتشر کرد. چاپ پیشین (هشتم) این ترجمه سال ۹۸ با شمارگان هزار نسخه و بهای ۱۴ هزار تومان منتشر شد و چاپ نخست آن نیز سال ۹۳ با شمارگان هزار و ۵۰۰ نسخه و ۶,۵۰۰ تومان در دسترس مخاطبان قرار گرفت. این نمایشنامه که ششمین مجلد از مجموعه نمایشنامه‌های اروپایی نشر بیدگل است،

«مراسم قطع دست در اسپوکن» در یکی از اتاق‌های هتلی ارزان قیمت، واقع در آمریکا آغاز می‌شود. «کارمایکل» مردی چهل هفت ساله، که تنها یک دست دارد، روی چمدانی نشسته است. پس از مدتی متصدی پذیرش، بسته‌ای را به کارمایکل می‌دهد، کارمایکل بسته را باز می‌کند و دستی سیاه رنگ از آن بیرون می‌آورد. کارمایکل شخصی است که بیست‌وهفت سال پیش، زمانی که در شهری به نام اسپوکن، بیرون خانه مادرش توپ‌بازی می‌کرد، در اثر شکنجه عده‌ای قاتل و بچه‌دزد دست خود را از دست داده و بیست‌وهفت سال است که به دنبال دست خود می‌گردد…»

طنز سیاه مارتین مک دونا در جهان شهره است و در این نمایشنامه نیز این ویژگی به شدت به چشم می‌خورد. مردی که دستش در نوجوانی قطع‌شده و حالا از این دنیای پر از دروغ و قساوت فقط دستش را می‌خواهد و برای پس گرفتن آن حاضر است هر کاری بکند. این اثر که برای نخستین بار به سال ۲۰۱۰ در آمریکا روی صحنه رفت روایتِ خونسردانه‌ای است از دروغ و قساوت و شوخ طبعی.

................ هر روز با کتاب ...............

ما خانواده‌ای یهودی در رده بالای طبقه متوسط عراق بودیم که بر اثر ترکیبی از فشارهای ناشی از ناسیونالیسم عربی و یهودی، فشار بیگانه‌ستیزی عراقی‌ها و تحریکات دولت تازه ‌تأسیس‌شده‌ی اسرائیل جاکن و آواره شدیم... حیاتِ جاافتاده و عمدتاً رضایت‌بخش یهودیان در کنار مسلمانان عراق؛ دربه‌دری پراضطراب و دردآلود؛ مشکلات سازگار‌ شدن با حیاتی تازه در ارض موعود؛ و سه سال عمدتاً ناشاد در لندن: تبعید دوم ...
رومر در میان موج نویی‌ها فیلمساز خاصی‌ست. او سبک شخصی خود را در قالب فیلم‌های ارزان قیمت، صرفه‌جویانه و عمیق پیرامون روابط انسانی طی بیش از نیم قرن ادامه داده است... رومر حتی وقتی بازیگرانی کاملاً حرفه‌ای انتخاب می‌کند، جنس بازیگری را معمولاً از شیوه‌ی رفتار مردم معمولی می‌گیرد که در دوره‌ای هدف روسلینی هم بود و وضعیتی معمولی و ظاهراً کم‌حادثه، اما با گفت‌وگوهایی سرشار از بارِ معنایی می‌سازد... رومر در جست‌وجوی نوعی «زندگی‌سازی» است ...
درباریان مخالف، هر یک به بهانه‌ای کشته و نابود می‌شوند؛ ازجمله هستینگز که به او اتهام رابطه پنهانی با همسر پادشاه و نیز نیت قتل ریچارد و باکینگهم را می‌زنند. با این اتهام دو پسر ملکه را که قائم‌مقام جانشینی پادشاه هستند، متهم به حرامزاده بودن می‌کنند... ریچارد گلاستر که در نمایشی در قامت انسانی متدین و خداترس در کلیسا به همراه کشیشان به دعا و مناجات مشغول است، در ابتدا به‌ظاهر از پذیرفتن سلطنت سرباز می‌زند، اما با اصرار فراوان باکینگهم، بالاخره قبول می‌کند ...
مردم ایران را به سه دسته‌ی شیخی، متشرعه و کریم‌خانی تقسیم می‌کند و پس از آن تا انتهای کتاب مردم ایران را به دو دسته‌ی «ترک» و «فارس» تقسیم می‌کند؛ تقسیم مردمان ایرانی در میانه‌های کتاب حتی به مورد «شمالی‌ها» و «جنوبی‌ها» می‌رسد... اصرار بیش‌از اندازه‌ی نویسنده به مطالبات قومیت‌ها همچون آموزش به زبان مادری گاهی اوقات خسته‌کننده و ملال‌آور می‌شود و به نظر چنین می‌آید که خواسته‌ی شخصی خود اوست ...
بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...