عمارتی به بهای ویرانی | الف


از «منطق الطیر» عطار و داستان های«کلیله و دمنه» تا «قلعه حیوانات» جورج اورول و «کرگدن» اوژن یونسکو؛ حیوانات همواره جز تاثیرگذارترین عناصر در داستان نویسی و ظهور و بروز درام بوده‌‌اند.

شاید بتوان مهم‌‌ترین دلیل این اتفاق را هم‌‌زیستی انسان و حیوان دانست. زمین در واقع خانه مشترک ما و حیوان‌‌هاست اما بهره‌‌کشی انسان از حیوان این هم-زیستی را همیشه تحت الشعاع قرار داده. خودخواهی‌‌های بشر در طول تاریخ باعث به خطر افتادن زیست‌‌بوم حیوان ها شده است.حال پرسش‌‌هایی که مطرح می‌‌شوند، این است که جایگاه حیوانات در این خانه مشترک کجاست؟ محدود کردن و از بین بردن منابع طبیعی چه آسیب‌‌های جبران ناپذیری به حیوانات زده؟ و مهم‌‌تر از همه: چه کسی توان جبران این صدمات و کمک به حفظ جان گونه‌‌های جانوری را دارد؟

غالبا درادبیات داستانی کهن، حیوانات بیشتر در نقش‌‌ها و قالب های انسانی قرار می‌‌گیرند، خواه به طور خاص در رابطه مستقیم با هم، خواه در رابطه با یک یا چند انسان؛ این نوع حکایت‌‌ها «فابل»خوانده شده. «فابل» اصطلاحی است که از قرون وسطی، طرح افکنده شده و اشاره دارد به گونه‌‌ای از داستان که در آن، حیوانات، کنش‌‌هایی انسانی را درقالبی انتزاعی از خود بروز می-دهند. از آشناترین نمونه‌‌های فابل در زبان فارسی، داستان‌‌هایی مانند منطق-الطیر یا کلیله و دمنه است.

پس از قرن بیستم و تغییرات نظام قدرت در هر گوشه از دنیا، ادبیات هم تغییراتی کرد و به طور مشخص کارویژه حیوانات هم از دایره حکمت‌‌آموزی صرف خارج شد. گویا تبدیل شدن به نمادی از اعتراض وانتقاد غیر مستقیم به نظام های سلطه گر، زحمت بعدی انسان بر گرده حیوانات بود. در دهه هفتاد میلادی، «پیتر سینگر»، رمان‌‌نویس استرالیایی، جزء اولین نفراتی بود که در کتابش «آزادی حیوانات»، مستقیما به حقوق پایمال شده حیوانات پرداخت. این گونه از بدعت‌‌ها کم کم زمینه تعلق دادن حقوق اجتماعی بیشتربه حیوانات شد ولی گویا کماکان کافی نیست.

خال‌‌کوبی پونه ابدالی

رمان «خال‌‌کوبی» به قلم پونه ابدالی روی همین محور نوشته شده است، رمانی کوتاه و اپیزودیک با محوریت حیوان‌‌آزاری. داستان حول محور چهار شخصیت جوان است که دوستدار حیواناتند. بخش‌‌های ابتدایی کتاب، فضایی فانتزی دارد و در یک شهر بازی متروک می‌‌گذرد. محورفضا سازی ابتدایی کتاب، تجمع افرادی است در حمایت از حیوانات از طرفی، و عده‌‌ای در برابر آنان، و چند تماشاچی که فقط بیننده هستند و به درگیری دو گروه می‌خندند. اما اوج داستان، اعلام خبر کشته شدن کودکی است به اسم سیاوش به دست یک بچه‌‌شیر که دایی سیاوش در منزل نگهداری می‌‌کرده، و سوال این-جاست که چه کسی یک بچه‌‌شیر را عنوان یک حیوان خانگی فروخته؟

نسیم، صاحب یک مرکز خصوصی حمایت از حیوانات بی‌‌پناه است. او میراث پدرش را خرج راه‌‌اندازی این مرکز کرده است. نسیم با شخصی به نام دکتر حجازی که باغی شبیه به باغ او داشته و از حیوانات بی‌‌پناه نگهداری می‌‌کرده و اسم آن‌‌جا را عمارت گذاشته بوده، همکاری می‌‌کرده. دکتر حجازی، توانایی بالایی در برقراری ارتباط با ثروتمندان و گرفتن پول از آنها و تزریق امکانات به مجموعه داشته و مرگ ناگهانی او و نداشتن وارث، باعث از رونق افتادن مجموعه او یعنی همان «عمارت» شده. نسیم هم به ناچار سرپرستی عمارت را هم (علاوه بر مرکز خصوصی خودش) به عهده میگیرد.دیدار نسیم با فردی به اسم «حسن مشکاتی» در عمارت که قبلاً از کارگران آن‌‌جا بوده و تا چند وقت قبل درباغ وحش کار می‌‌کرده، و دیدن خال‌‌‌‌کوبی تیر و کمان روی دست او، از نقاط تغییر مسیر داستان است.

در اکثر بخش‌‌های رمان، شاهد دغدغه‌‌های چهار شخصیت جوان رمان برای حفظ جان حیوانات از طرفی، و در خطر بودن دائمی حیوانات از طرفی دیگر هستیم مثل اعتراض "مهام" به ماموران شهرداری که چرا سگ‌‌های ولگرد را می‌‌کشند تا دیدن فیلمی کوتاه از شکار غیرقانونی یک توله‌‌خرس توسط دو نفر و شادی آن‌‌ها پس از این اتفاق، و کشته شدن سگ‌‌هایی که در عمارت نگهداری می‌‌شوند به خاطر غذای مشکوک و سرانجام سرنوشت شیرِ قاتلی که فقط رفتاری غریزی از خود نشان داده بوده اما به جای آدم‌‌هایی که باعث این حادثه بوده‌‌اند، محکوم می‌‌شود.

از دست رفتن یکدستی لازم برای زبان و التقاط سبک‌‌های نوشتاری که می‌تواند باعث سردرگمی خواننده شود، لطمه هایی را به این رمان وارد ساخته؛ اما صرف نظر از این جزئیات، کلیت این رمان، اثری بسیار قابل تأمل است و دست گذاشتن خالق اثر بر موضوعی تقریبا بکر و انسانی، جای تقدیر دارد.

................ تجربه‌ی زندگی دوباره ...............

هنرمندی خوش‌تیپ به‌نام جد مارتین به موفقیت‌های حرفه‌ای غیرمعمولی دست می‌یابد. عشقِ اُلگا، روزنامه‌نگاری روسی را به دست می‌آورد که «کاملا با تصویر زیبایی اسلاوی که به‌دست آژانس‌های مدلینگ از زمان سقوط اتحاد جماهیر شوروی رایج شده است، مطابقت دارد» و به جمع نخبگان جهانی هنر می‌پیوندد... هنرمندی ناامید است که قبلا به‌عنوان یک دانشجوی جوان معماری، کمال‌گرایی پرشور بوده است... آگاهیِ بیشتر از بدترشدنِ زندگی روزمره و چشم‌انداز آن ...
آیا مواجهه ما با مفهوم عدالت مثل مواجهه با مشروطه بوده است؟... «عدالت به مثابه انصاف» یا «عدالت به عنوان توازن و تناسب» هر دو از تعاریف عدالت هستند، اما عدالت و زمینه‌های اجتماعی از تعاریف عدالت نیستند... تولیدات فکری در حوزه سیاست و مسائل اجتماعی در دوره مشروطه قوی‌تر و بیشتر بوده یا بعد از انقلاب؟... مشروطه تبریز و گیلان و تاحدی مشهد تاحدی متفاوت بود و به سمت اندیشه‌ای که از قفقاز می‌آمد، گرایش داشت... اصرارمان بر بی‌نیازی به مشروطه و اینکه نسبتی با آن نداریم، بخشی از مشکلات است ...
وقتی با یک مستبد بی‌رحم که دشمنانش را شکنجه کرده است، صبحانه می‌خورید، شگفت‌آور است که چقدر به ندرت احساس می‌کنید روبه‌روی یک شیطان نشسته یا ایستاده‌اید. آنها اغلب جذاب هستند، شوخی می‌کنند و لبخند می‌زنند... در شرایط مناسب، هر کسی می‌تواند تبدیل به یک هیولا شود... سیستم‌های خوب رهبران بهتر را جذب می‌کنند و سیستم‌های بد رهبران فاسد را جذب می‌کنند... به جای نتیجه، روی تصمیم‌گیری‌ها تمرکز کنیم ...
دی ماهی که گذشت، عمر وبلاگ نویسی من ۲۰ سال تمام شد... مهر سال ۸۸ وبلاگم برای اولین بار فیلتر شد... دی ماه سال ۹۱ دو یا سه هفته مانده به امتحانات پایان ترم اول مقطع کارشناسی ارشد از دانشگاه اخراج شدم... نه عضو دسته و گروهی بودم و هستم، نه بیانیه‌ای امضا کرده بودم، نه در تجمعی بودم. تنها آزارم! وبلاگ نویسی و فعالیت مدنی با اسم خودم و نه اسم مستعار بود... به اعتبار حافظه کوتاه مدتی که جامعه‌ی ایرانی از عوارض آن در طول تاریخ رنج برده است، باید همیشه خود را در معرض مرور گذشته قرار دهیم ...
هنگام خواندن، با نویسنده‌ای روبه رو می‌شوید که به آنچه می‌گوید عمل می‌کند و مصداق «عالِمِ عامل» است نه زنبور بی‌عسل... پس از ارائه تعریفی جذاب از نویسنده، به عنوان «کسی که نوشتن برای او آسان است (ص17)»، پنج پایه نویسندگی، به زعم نویسنده کتاب، این گونه تعریف و تشریح می‌شوند: 1. ذوق و استعداد درونی 2. تجربه 3. مطالعات روزآمد و پراکنده 4. دانش و تخصص و 5. مخاطب شناسی. ...