شماره ۶۳ فصلنامه «نقد و بررسی کتاب تهران» منتشر شد.

به گزارش ایسنا، بخش مقالات این شماره از فصلنامه با این مطالب همراه است: «شعر امروز، و چهار پرسش!» از محمد استعلامی، «نکته‌ای درباره ترجمه شعر» از بیژن نامور، «ایران‌پژوهی، پیدایش، و تحولات آن» گفت‌وگو با ناصر تکمیل همایون، «تکه‌ای از احمدآباد ارامنه» از ساتیار فرج‌زاده، «بزرگان ادبی آمریکای لاتین در عصر مدرن»  نوشته امیر رودریگِز مُنِگال به ترجمه سعید اسعدیان، «سید  ابوالقاسم قائم مقام فراهانی، از پیشروان تجدد ادبی» اثر علی قنبریان و «طالبوف، مخالفان، و نکته‌ای در باب مقدمه «مسالک‌المحسنین» از فرزام حقیقی.

 همچنین شعر  «مهتابِ» نیما یوشیج، «مرثیهِ» احمد شاملو و «گل‌های کبودِ» فریدون مشیری در بخش «قول و غزل معاصران» این شماره از «نقد و برسی کتاب تهران» درج شده است.

در بخش «کند و کاو»  این شماره نیز «گزیده روزنگار ۵۰ سال کتاب ایران» نوشته سیدفرید قاسمی آمده است.

در بخش «خاطرات فرهنگی» خاطره‌ای از ویکتوریا دانشور با عنوان «دکتر جُردنِ شیراز» منتشر شده است.  در بخش «نام بعضر نفرات» هم به قلم منصور اوجی مطلبی با عنوان «اکنون یکی از دریچه‌ها بسته‌است» را درباره پرویز خائفی می‌خوانیم.

«آدم‌ها و آیین‌ها در ایران» از مادام کارلا سرنا، مطلب بخش «ریشه‌یابی تجدد آمرانه» است.

«کهنه کتاب‌ها» به کوشش محمدحسین عزیزی، کتاب‌های خارجی، کتاب‌های فارسی، کتاب‌ها و نشریه‌های تازه، نشریه‌ها، خواندنی‌ها و نکته‌ها، معرفی کوتاه، آیینه چون و گزارش‌ها از دیگر بخش‌های این شماره از «نقد و بررسی کتاب» هستند.

 شماره ۶۳ «نقد و بررسی کتاب تهران» با صاحب‌امتیازی و مدیر مسئولی هرمز همایون‌پور و با همکاری حامد نیری عدل  در ۱۸۰ صفحه و با قیمت ۲۵ هزار تومان منتشر شده است.

................ هر روز با کتاب ...............

ما خانواده‌ای یهودی در رده بالای طبقه متوسط عراق بودیم که بر اثر ترکیبی از فشارهای ناشی از ناسیونالیسم عربی و یهودی، فشار بیگانه‌ستیزی عراقی‌ها و تحریکات دولت تازه ‌تأسیس‌شده‌ی اسرائیل جاکن و آواره شدیم... حیاتِ جاافتاده و عمدتاً رضایت‌بخش یهودیان در کنار مسلمانان عراق؛ دربه‌دری پراضطراب و دردآلود؛ مشکلات سازگار‌ شدن با حیاتی تازه در ارض موعود؛ و سه سال عمدتاً ناشاد در لندن: تبعید دوم ...
رومر در میان موج نویی‌ها فیلمساز خاصی‌ست. او سبک شخصی خود را در قالب فیلم‌های ارزان قیمت، صرفه‌جویانه و عمیق پیرامون روابط انسانی طی بیش از نیم قرن ادامه داده است... رومر حتی وقتی بازیگرانی کاملاً حرفه‌ای انتخاب می‌کند، جنس بازیگری را معمولاً از شیوه‌ی رفتار مردم معمولی می‌گیرد که در دوره‌ای هدف روسلینی هم بود و وضعیتی معمولی و ظاهراً کم‌حادثه، اما با گفت‌وگوهایی سرشار از بارِ معنایی می‌سازد... رومر در جست‌وجوی نوعی «زندگی‌سازی» است ...
درباریان مخالف، هر یک به بهانه‌ای کشته و نابود می‌شوند؛ ازجمله هستینگز که به او اتهام رابطه پنهانی با همسر پادشاه و نیز نیت قتل ریچارد و باکینگهم را می‌زنند. با این اتهام دو پسر ملکه را که قائم‌مقام جانشینی پادشاه هستند، متهم به حرامزاده بودن می‌کنند... ریچارد گلاستر که در نمایشی در قامت انسانی متدین و خداترس در کلیسا به همراه کشیشان به دعا و مناجات مشغول است، در ابتدا به‌ظاهر از پذیرفتن سلطنت سرباز می‌زند، اما با اصرار فراوان باکینگهم، بالاخره قبول می‌کند ...
مردم ایران را به سه دسته‌ی شیخی، متشرعه و کریم‌خانی تقسیم می‌کند و پس از آن تا انتهای کتاب مردم ایران را به دو دسته‌ی «ترک» و «فارس» تقسیم می‌کند؛ تقسیم مردمان ایرانی در میانه‌های کتاب حتی به مورد «شمالی‌ها» و «جنوبی‌ها» می‌رسد... اصرار بیش‌از اندازه‌ی نویسنده به مطالبات قومیت‌ها همچون آموزش به زبان مادری گاهی اوقات خسته‌کننده و ملال‌آور می‌شود و به نظر چنین می‌آید که خواسته‌ی شخصی خود اوست ...
بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...