گزیده‌ای از اشعار سیروس شمیسا در یک کتاب گردآوری شد.

به گزارش مهر، انتشارات مروارید در تازه‌ترین دفتر گزیده اشعار خود، کتاب گزیده اشعار سیروس شمیسا را روانه بازار کتاب کرد.

این دفتر گزیده به انتخاب خود شاعر و از هفت دفتر شعر وی با عناوین وزن پاییزی خواب، چهل شعر، سه منظومه، کهن جامه، زندگانی قدیمی است، اخبار باغ‌های بزرگ و تاریخ باد انتخاب شده است.

شمیسا در بخشی از مقدمه خود بر این گزیده آورده است: در این گزیده شعرهای نو و شعرهای سروده شده در قوالب سنتی را در دو بخش مجزا آورده‌ام. به هر حال حال و هوای اشعار نو کهن با هم متفاوت است.... یاد دارم که همکاران من در مورد استادی می‌گفتند فریب این سخنان او را در دفاع از ادبیات معاصر نخورید، از آن سیاهکارهاست. وقتی به خانه می‌رود پنهان قصیده می‌گوید! من وقتی با حقوقی تنها بودم او برایم فقط از قصاید خود می‌خواند اما هیچ وقت (جز به ندرت) آنها را چاپ نکرد. البته با گذشت زمان این خط‌کشی بی‌مورد از میان رفت و شاعران بسیاری در هر و اسلوب اشعار خود را چاپ و نشر کردند. حقیقت این است که به لحاظ نقد ادبی شعر یا خوب است یا بد، و فرم چه کهنه باشد و چه نو فرقی نمی‌کند.

در یکی از اشعار این گزیده می‌خوانیم:

من از باد پرسیده بودم
کجا خانه داری؟
و هر بار
پریشان از زندگی
قصه‌یی بافت
جهان خانه بادها نیست
جهان خشک و تدست و زرد
در این باغ‌ها خانه دارد
همین‌جا
کنار همین چاه
که ناگاه
می‌آید و می‌وزد
روی ایوان رؤیا و ماه

این گزیده شعر در ۲۰۲ صفحه با قیمت ۴۷ هزار تومان منتشر شده است.

................ هر روز با کتاب ...............

زمانی که برندا و معشوق جدیدش توطئه می‌کنند تا در فرآیند طلاق، همه‌چیز، حتی خانه و ارثیه‌ خانوادگی تونی را از او بگیرند، تونی که درک می‌کند دنیایی که در آن متولد و بزرگ شده، اکنون در آستانه‌ سقوط به دست این نوکیسه‌های سطحی، بی‌ریشه و بی‌اخلاق است، تصمیم می‌گیرد که به دنبال راهی دیگر بگردد؛ او باید دست به کاری بزند، چراکه همانطور که وُ خود می‌گوید: «تک‌شاخ‌های خال‌خالی پرواز کرده بودند.» ...
پیوند هایدگر با نازیسم، یک خطای شخصی زودگذر نبود، بلکه به‌منزله‌ یک خیانت عمیق فکری و اخلاقی بود که میراث او را تا به امروز در هاله‌ای از تردید فرو برده است... پس از شکست آلمان، هایدگر سکوت اختیار کرد و هرگز برای جنایت‌های نازیسم عذرخواهی نکرد. او سال‌ها بعد، عضویتش در نازیسم را نه به‌دلیل جنایت‌ها، بلکه به این دلیل که لو رفته بود، «بزرگ‌ترین اشتباه» خود خواند ...
دوران قحطی و خشکسالی در زمان ورود متفقین به ایران... در چنین فضایی، بازگشت به خانه مادری، بازگشتی به ریشه‌های آباواجدادی نیست، مواجهه با ریشه‌ای پوسیده‌ است که زمانی در جایی مانده... حتی کفن استخوان‌های مادر عباسعلی و حسینعلی، در گونی آرد کمپانی انگلیسی گذاشته می‌شود تا دفن شود. آرد که نماد زندگی و بقاست، در اینجا تبدیل به نشان مرگ می‌شود ...
تقبیح رابطه تنانه از جانب تالستوی و تلاش برای پی بردن به انگیره‌های روانی این منع... تالستوی را روی کاناپه روانکاوی می‌نشاند و ذهنیت و عینیت او و آثارش را تحلیل می‌کند... ساده‌ترین توضیح سرراست برای نیاز مازوخیستی تالستوی در تحمل رنج، احساس گناه است، زیرا رنج، درد گناه را تسکین می‌دهد... قهرمانان داستانی او بازتابی از دغدغه‌های شخصی‌اش درباره عشق، خلوص و میل بودند ...
من از یک تجربه در داستان‌نویسی به اینجا رسیدم... هنگامی که یک اثر ادبی به دور از بده‌بستان، حسابگری و چشمداشت مادی معرفی شود، می‌تواند فضای به هم ریخته‌ ادبیات را دلپذیرتر و به ارتقا و ارتفاع داستان‌نویسی کمک کند... وقتی از زبان نسل امروز صحبت می‌کنیم مقصود تنها زبانی که با آن می‌نویسیم یا حرف می‌زنیم، نیست. مجموعه‌ای است از رفتار، کردار، کنش‌ها و واکنش‌ها ...