سومین ترجمه از رمان [Sing, unburied, sing] با عنوان «بخوان؛ دفن شده، بخوان» اثر جزمین وارد [Jesmyn Ward] منتشر شد.

[Sing, unburied, sing] بخوان؛ دفن شده، بخوان» اثر جزمین وارد [Jesmyn Ward]

به گزارش کتاب نیوز، ترجمه تازه این رمان را سهیل سمی توسط نشر چترنگ روانه بازار کتاب کرده است.

این رمان داستانی از زندگی نوجوانی سیزده ساله به نام جوجو را بیان می‌کند که در تلاش برای کشف معنای مرد شدن و بزرگی به افرادی چون پدربزگ سیاه‌پوستش که رئیس خانواده است و پدربزرگ دیگرش که سفید پوست است و به حضور او توجهی ندارد و نیز پدر غائبش می‌نگرد.

در این میان مادرش که حضور نامتعارف در زندگی او و خواهرش دارد سعی می‌کند نیازهای عاطفی آنها را برآورده کند اما اعتیاد او به مواد مخدر در نهایت منجر به آن می‌شود که او خودش را به فرزندانش ترجیح دهد.

این رمان پیش از این با عنوان «آواز اجساد بی‌گور» با ترجمه سعید کلاتی از سوی نشر کتاب کوچه و «ترانه بی‌ تابوت» با ترجمه راضیه خشنود و توسط نشر مشکی، نیز منتشر شده است.

جزمین وارد رمان‌نویس سیاه‌پوست آمریکایی و دانشیار دانشگاه تولین است که پیش از این برای نگارش رمان بازیابی استخوان‌ها برنده جایزه نشنال بوک اوارد شده بود و تنها بانوی رمان نویس به شمار می‌رود که دو بار این جایزه را به دست آورده است که دومین نوبت از آن برای انتشار همین رمان است.

این رمان بدون اینکه به صورت مستقیم به موضوع زندگی سیاه‌پوستان در آمریکا وارد شود، سعی کرده موضوع تبعیض نژادی در جامعه آمریکا را به صورتی غیر مستقیم به مخاطب یادآوری کند .

نوع پرداخت ادبی و متنی این رمان؛ توجه به موضوع تبعیض در زندگی مردم طبقات پایین در جنوب آمریکا،  و دور شدن از ورطه کلیشه‌های رایج درباره روایت از خشونت در خانواده‌های جنوب آمریکا از این اثر رمانی خواندنی ساخته است.

نشر چترنگ این ترجمه را در 274 صفحه با قیمت 38 هزار تومان منتشر کرده است.

................ هر روز با کتاب ...............

ما خانواده‌ای یهودی در رده بالای طبقه متوسط عراق بودیم که بر اثر ترکیبی از فشارهای ناشی از ناسیونالیسم عربی و یهودی، فشار بیگانه‌ستیزی عراقی‌ها و تحریکات دولت تازه ‌تأسیس‌شده‌ی اسرائیل جاکن و آواره شدیم... حیاتِ جاافتاده و عمدتاً رضایت‌بخش یهودیان در کنار مسلمانان عراق؛ دربه‌دری پراضطراب و دردآلود؛ مشکلات سازگار‌ شدن با حیاتی تازه در ارض موعود؛ و سه سال عمدتاً ناشاد در لندن: تبعید دوم ...
رومر در میان موج نویی‌ها فیلمساز خاصی‌ست. او سبک شخصی خود را در قالب فیلم‌های ارزان قیمت، صرفه‌جویانه و عمیق پیرامون روابط انسانی طی بیش از نیم قرن ادامه داده است... رومر حتی وقتی بازیگرانی کاملاً حرفه‌ای انتخاب می‌کند، جنس بازیگری را معمولاً از شیوه‌ی رفتار مردم معمولی می‌گیرد که در دوره‌ای هدف روسلینی هم بود و وضعیتی معمولی و ظاهراً کم‌حادثه، اما با گفت‌وگوهایی سرشار از بارِ معنایی می‌سازد... رومر در جست‌وجوی نوعی «زندگی‌سازی» است ...
درباریان مخالف، هر یک به بهانه‌ای کشته و نابود می‌شوند؛ ازجمله هستینگز که به او اتهام رابطه پنهانی با همسر پادشاه و نیز نیت قتل ریچارد و باکینگهم را می‌زنند. با این اتهام دو پسر ملکه را که قائم‌مقام جانشینی پادشاه هستند، متهم به حرامزاده بودن می‌کنند... ریچارد گلاستر که در نمایشی در قامت انسانی متدین و خداترس در کلیسا به همراه کشیشان به دعا و مناجات مشغول است، در ابتدا به‌ظاهر از پذیرفتن سلطنت سرباز می‌زند، اما با اصرار فراوان باکینگهم، بالاخره قبول می‌کند ...
مردم ایران را به سه دسته‌ی شیخی، متشرعه و کریم‌خانی تقسیم می‌کند و پس از آن تا انتهای کتاب مردم ایران را به دو دسته‌ی «ترک» و «فارس» تقسیم می‌کند؛ تقسیم مردمان ایرانی در میانه‌های کتاب حتی به مورد «شمالی‌ها» و «جنوبی‌ها» می‌رسد... اصرار بیش‌از اندازه‌ی نویسنده به مطالبات قومیت‌ها همچون آموزش به زبان مادری گاهی اوقات خسته‌کننده و ملال‌آور می‌شود و به نظر چنین می‌آید که خواسته‌ی شخصی خود اوست ...
بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...