پیتر هاندکه و الگا توکارچوک برندگان نوبل ادبی ۲۰۱۹ و ۲۰۱۸ در حالی دیروز بعدازظهر در مراسمی رسمی جوایزشان را دریافت کردند که معترضان به جایزه هاندکه در استکهلم گرد آمده بودند.

پیتر هاندکه [Peter Handke] و الگا توکارچوک

به گزارش مهر به نقل از گاردین، ‌جایزه نوبل ادبیات دو سال اخیر دیروز در مراسمی به پیتر هاندکه و الگا توکارچوک اهدا شد.

این مراسم در حالی برگزار شد که شمار کشورهای بایکوت کننده مراسم به هفت کشور رسید و ترکیه، بوسنی، آلبانی، کوزوو، کرواسی، مقدونیه شمالی و افغانستان این مراسم را برای حمایت هاندکه از اسلوبودان میلوشویچ برای نسل کشی مسلمانان تحریم کردند.

چهره‌های خبری از کریستین امان‌پور تا جرمی بوون نیز از جمله افرادی بودند که این مراسم را تحریم کردند و به معترضان پیوستند تا از ماجراهای وحشتناکی که از درگیری‌ها در یوگسلاوی سابق دیده بودند با دیگران بگویند.

در هر حال هاندکه در حالی مدال نوبل خود را دریافت کرد که جمع وسیعی از معترضان بیرون مراسم گرد آمده بودند.

آدنان محموتوویچ نویسنده بوسنایی سوئدی از سازمان‌دهندگان این اعتراضات گفت حس منفی زیادی نسبت به این انتخاب در سوئد وجود دارد.

وی افزود امیدوار است این صدای مخالفت که ایجاد شده به قوی شدن مبارزات در برابر نسل کشی کمک کند. وی تاکید کرد نسل کشی یک رویداد نیست، یک روند است که آخرین مرحله آن انکار است.

هفته پیش پیتر انگلوند از اعضای آکادمی سوئد که کار انتخاب برنده را برعهده دارد اعلام کرد در مراسم شرکت نمی‌کند زیرا این به معنی ریاکاری از جانب او خواهد بود.

روز سه‌شنبه رجب طیب اردوغان رییس جمهوری ترکیه رسما در تلویزیون کشورش این مراسم را محکوم کرد و گفت نوبل ارزش خودش را با اهدای جایزه ادبی در روز حمایت از حقوق بشر به چهره‌ای که نسل‌کشی در بوسنی و هرزگوین را نادیده می‌گیرد از دست داد و این به معنی حمایت از خشونت علیه حقوق بشر است.

سفرای ترکیه، آلبانی و کوزوو در سوئد نیز رسما اعلام کردند این مراسم را بایکوت می‌کنند.

روزنامه‌نگارانی که پوشش دهنده جنگ در بوسنی بودند نیز از جمله معترضان به این مراسم بودند که با استفاده از هشتگ  #BosniaWarJournalists به توصیف جنایاتی که در بوسنی شاهدش بودند پرداختند.

جرمی بوون دبیر خاورمیانه بی‌بی‌سی نوشت: من همه جنگ‌های یوگسلاوی را گزارش کردم و جنایات هیولاواری دیدم. بعد در دادگاه جنایات جنگی رهبران این جنایات کارادزیچ و راتکو ملادیچ بودم.

اِما دالی گزارشگر نیز نوشت هرگز گورهای دسته‌جمعی را که پیکر صدها مرد و پسر جوان مسلمانی را که کورکورانه کشته شدند و در مزرعه‌ای نزدیک سربرنیستا در خاک شدند فراموش نمی‌کند. وی نوشت: می‌دانیم میلوشویچ مسئول همه اینها بود.

امان پور رییس بخش بین‌المللی سی‌ان‌ان هم از تجربیات خودش و همکارانش در این باره نوشت و افزود: من آنجا بودم. همه ما می‌دانیم چه کسی مقصر بود. همه این جنایت‌ها هرگز فراموش نمی‌شود.

پیتر ماس روزنامه نگاری که روز جمعه در کنفرانس مطبوعاتی هاندکه بار دیگر درباره نسل‌کشی از هاندکه سوال کرد و جوابش این بود که سوالش بی معنی و بی‌خود است هم در توییتر نوشت: میراث خانواده سلطنتی سوئد با اهدای جایزه به این نویسنده اتریشی به معنی انکار نسل کشی است و برای همیشه لکه دار خواهد بود.

هاندکه بارها از میلوشویچ حمایت کرده بود و در مقاله‌ای که سال ۲۰۰۶ برای لیبراسیون فرانسه نوشت، خواسته بود این رهبر یوگسلاوی را با هیتلر مقایسه نکنند و جنگ یوگسلاوی را مشابه کمپ‌های آدم‌کشی ندانند.  وی گفته بود مسلمانان بوسنی خودشان همدیگر را می‌کشند تا بگویند این کار توسط صرب‌ها انجام می‌شود.

در عین حال اولگا توکارچوک دیگر برنده نوبل که این جایزه را برای سال ۲۰۱۸ دریافت کرده پیش از شروع مراسم در سخنانی کوتاه با مردم کشورش حرف زد و گفت: «می‌دانم که ما را تماشا می‌کنید. از استکهلم به شما سلام می‌کنم و زنده باد ورشو». این سخنان و مراسم اهدای نوبل به صورت مستقیم در میدان بزرگ ورشو و برای جمع وسیعی که آنجا گرد آمده بودند، پخش شد.

................ تجربه‌ی زندگی دوباره ...............

مشاوران رسانه‌ای با شعار «محصول ما شک است» می‌کوشند ابهام بسازند تا واقعیت‌هایی چون تغییرات اقلیمی یا زیان دخانیات را زیر سؤال ببرند. ویلیامسن در اینجا فلسفه را درگیر با اخلاق و سیاست می‌بیند: «شک، اگر از تعهد به حقیقت جدا شود، نه ابزار آزادی بلکه وسیله گمراهی است»...تفاوت فلسفه با گفت‌وگوی عادی در این است که فیلسوف، همان پرسش‌ها را با نظام‌مندی، دقت و منطق پی می‌گیرد ...
عوامل روان‌شناختی مانند اطمینان بیش‌ازحد، ترس از شکست، حس عدالت‌طلبی، توهم پولی و تاثیر داستان‌ها، نقشی کلیدی در شکل‌گیری تحولات اقتصادی ایفا می‌کنند. این عوامل، که اغلب در مدل‌های سنتی اقتصاد نادیده گرفته می‌شوند، می‌توانند توضیح دهند که چرا اقتصادها دچار رونق‌های غیرمنتظره یا رکودهای عمیق می‌شوند ...
جامعیت علمی همایی در بخش‌های مختلف مشخص است؛ حتی در شرح داستان‌های مثنوی، او معانی لغات را باز می‌کند و به اصطلاحات فلسفی و عرفانی می‌پردازد... نخستین ضعف کتاب، شیفتگی بیش از اندازه همایی به مولانا است که گاه به گزاره‌های غیر قابل اثبات انجامیده است... بر اساس تقسیم‌بندی سه‌گانه «خام، پخته و سوخته» زندگی او را در سه دوره بررسی می‌کند ...
مهم نیست تا چه حد دور و برِ کسی شلوغ است و با آدم‌ها –و در بعضی موارد حیوان‌ها- در تماس است، بلکه مهم احساسی است که آن شخص از روابطش با دیگران تجربه می‌کند... طرفِ شما قبل از اینکه با هم آشنا شوید زندگی خودش را داشته، که نمی‌شود انتظار داشت در زندگی‌اش با شما چنان مستحیل شود که هیچ رد و اثر و خاطره‌ای از آن گذشته باقی نماند ...
از فروپاشی خانواده‌ای می‌گوید که مجبور شد او را در مکزیک بگذارد... عبور از مرز یک کشور تازه، تنها آغاز داستان است... حتی هنگام بازگشت به زادگاهش نیز دیگر نمی‌تواند حس تعلق کامل داشته باشد... شاید اگر زادگاهشان کشوری دموکرات و آزاد بود که در آن می‌شد بدون سانسور نوشت، نویسنده مهاجر و آواره‌ای هم نبود ...