به مناسبت هفته کتاب و ترویج فرهنگ کتاب خوانی، فرهنگ‌سرای پایداری به مدت یک‌ماه اقدام به برگزاری نمایشگاه کتاب پایداری نموده است.

این نمایشگاه از تاریخ 24/8/87 آغاز و تا 24/9/87 از ساعت 9 تا 20 ادامه خواهد داشت.

به گزارش کتاب‌نیوز، کتب عرضه شده در این نمایشگاه با هویت پایداری بوده و در کنار آن کتب عمومی نیز در معرض دید علاقه‌مندان خواهد گرفت.

علاقه‌مندان جهت بازدید از این نمایشگاه می‌توانند به فرهنگ‌سرای پایداری واقع در خیابان پاسداران، خیابان شهید گل‌نبی، خیابان شهید ناطق‌نوری، میدان قبا مراجعه نموده و یا جهت کسب اطلاعات بیشتر با تلفن‌های 3- 22888780 تماس حاصل نمایند.

همچنین بر اساس این گزارش، این فرهنگ‌سرا جلساتی نیز با عنوان حافظ و عرفان نظری برگزار می‌نماید.

در این جلسات که در تاریخ‌های 30/8 و 21/9/87 ساعت 15 تا 17 در سالن اجتماعات فرهنگ‌سرای پایداری برگزار می‌گردد، "حمید تجریشی" درباره‌ی "شناخت انسان کامل از دیدگاه عارفان اسلامی" و "حافظ ، سالک راه کمال" سخنرانی خواهد کرد.

مشاوران رسانه‌ای با شعار «محصول ما شک است» می‌کوشند ابهام بسازند تا واقعیت‌هایی چون تغییرات اقلیمی یا زیان دخانیات را زیر سؤال ببرند. ویلیامسن در اینجا فلسفه را درگیر با اخلاق و سیاست می‌بیند: «شک، اگر از تعهد به حقیقت جدا شود، نه ابزار آزادی بلکه وسیله گمراهی است»...تفاوت فلسفه با گفت‌وگوی عادی در این است که فیلسوف، همان پرسش‌ها را با نظام‌مندی، دقت و منطق پی می‌گیرد ...
عوامل روان‌شناختی مانند اطمینان بیش‌ازحد، ترس از شکست، حس عدالت‌طلبی، توهم پولی و تاثیر داستان‌ها، نقشی کلیدی در شکل‌گیری تحولات اقتصادی ایفا می‌کنند. این عوامل، که اغلب در مدل‌های سنتی اقتصاد نادیده گرفته می‌شوند، می‌توانند توضیح دهند که چرا اقتصادها دچار رونق‌های غیرمنتظره یا رکودهای عمیق می‌شوند ...
جامعیت علمی همایی در بخش‌های مختلف مشخص است؛ حتی در شرح داستان‌های مثنوی، او معانی لغات را باز می‌کند و به اصطلاحات فلسفی و عرفانی می‌پردازد... نخستین ضعف کتاب، شیفتگی بیش از اندازه همایی به مولانا است که گاه به گزاره‌های غیر قابل اثبات انجامیده است... بر اساس تقسیم‌بندی سه‌گانه «خام، پخته و سوخته» زندگی او را در سه دوره بررسی می‌کند ...
مهم نیست تا چه حد دور و برِ کسی شلوغ است و با آدم‌ها –و در بعضی موارد حیوان‌ها- در تماس است، بلکه مهم احساسی است که آن شخص از روابطش با دیگران تجربه می‌کند... طرفِ شما قبل از اینکه با هم آشنا شوید زندگی خودش را داشته، که نمی‌شود انتظار داشت در زندگی‌اش با شما چنان مستحیل شود که هیچ رد و اثر و خاطره‌ای از آن گذشته باقی نماند ...
از فروپاشی خانواده‌ای می‌گوید که مجبور شد او را در مکزیک بگذارد... عبور از مرز یک کشور تازه، تنها آغاز داستان است... حتی هنگام بازگشت به زادگاهش نیز دیگر نمی‌تواند حس تعلق کامل داشته باشد... شاید اگر زادگاهشان کشوری دموکرات و آزاد بود که در آن می‌شد بدون سانسور نوشت، نویسنده مهاجر و آواره‌ای هم نبود ...