انتشارات به‌نشر (آستان قدس رضوی) کتاب «باد یمانی» به قلم محمدرضا عابدی شاهرودی را روانه بازار نشر کرد.

باد یمانی محمدرضا عابدی شاهرودی

به گزارش کتاب نیوز به نقل از مهر، «باد یمانی» شامل هشت داستان کوتاه با عنوان‌های «ماجرای درختان سیب»، «ماجرای رگ زدن»، «ماجرای پارچه‌ها»، «ماجرای شتر»، «ماجرای ابریشم»، «ماجرای اسب»، «ماجرای سکه‌ها» و «ماجرای به دنیا آمدن» است.

نویسنده این کتاب با رجوع به تاریخ زندگی امام حسن عسگری علیه‌السلام و منابع روایی و احادیث، حکایاتی از زندگی و کرامات و معجزات آن حضرت را انتخاب کرده و به میانجی ذوق و تخیلش، آنها را به داستانهایی برای مخاطب امروز بدل کرده است. برخی از منابع روایی که نویسنده به سراغ آنها رفته و حکایات را بر مبنای برداشتی آزاد از آنها روایت کرده است عبارتند از: کتاب ارشاد شیخ مفید، اصول کافی شیخ کلینی، کتاب بحار الانوار علامه مجلسی، کتاب مدینه المعاجز، کتاب الحجه، کتاب خلاصه الاخبار، کتاب کمال الدین و...

هرچند این کتاب با موضوع «داستان مذهبی» برای مخاطب بزرگسال نوشته شده؛ اما نوع روایت، حکایات و زبان ساده‌ و توضیحاتی که نگارنده به کار گرفته، می‌تواند آن را به کتابی مختص گروه سنی نوجوان و جوان بدل کند. داستان‌ها بسیار ساده شروع می‌شوند و نویسنده گاه به گاه تلاش می‌کند روایتش از آدمهای هر قصه را به مسیرهای فرعی‌ای بکشاند که احتمالا از نظرش به جذابیت داستان کمک می‌کرده است. مثلا بر اسامی افراد و اشخاص و اینکه چرا اسم بیشتر شخصیت‌ها «احمد» یا «محمد» است، توقف می‌کند و با طرح مباحثی که به روند داستانش ارتباطی ندارد، ذهن خواننده را درگیر می‌کند.

از سوی دیگر گویا نویسنده عمدا تلاش می‌کند روایتگری‌اش از قالب‌های مرسوم نگارش داستان بیرون بزند. نگارنده در بسیاری از مواقع لحن و قالب روایتگری‌اش، گزارش‌گونه می‌شود و حتی در جاهایی به حدیث نفس با مخاطب کتاب می‌پردازد. به عبارت دیگر او که عموما راوی سوم شخص و «دانای کل» را برای روایت داستان‌ها برگزیده است، گاه از قواعد روایتگری داستان توسط «دانای کل» عدول می‌کند و پای راوی را به عنوان نویسنده به خود روایت باز می‌کند. در مواقعی حتی او خواننده را مخاطب قرار می‌دهد و از او سوال می‌کند یا ذهنش را می‌خواند! اینکه این شیوه تا چه حد پذیرفتی و مجاز است یک بحث فنی و تخصصی است که صاحبان فن باید درباره آن نظر بدهند! اما اینکه آیا قالب ساختارشکنانه‌ای که نویسنده «باد یمانی» اتخاذ کرده، خوب از آب درآمده و رضایت خواننده را جلب خواهد کرد، بحث دیگری است که باید بعد از مطالعه کتاب توسط خوانندگان به آن پی برد.

نکته جالب توجه در این کتاب آن است که نگارنده برای روشن کردن برخی از زوایای پنهان زندگی امام حسن عسگری علیه السلام تلاش کرده است؛ زوایا و ابعادی که کمتر برای مخاطب امروزی بازگفته یا شناخته شده است. گویی نویسنده قصد دارد با ارائه مسائلی کمتر شنیده یا خوانده شده، شناخت خواننده را از شخصیت امام حسن عسگری علیه السلام وسعت ببخشد.

در بخشی از آخرین داستان این کتاب با عنوان «ماجرای به دنیا آمدن» که داستان تولد حضرت امام زمان (عج) در آن روایت شده از زبان عمه امام عسگری سلام الله علیهما این‌گونه می‌خوانیم:

در یکی از روزها که  به منزل برادرم رفته بودم، به نزد ایشان رسیدم که ناگهان فرمودند: «خواهرم، نرگس را به نزد فرزندم برسان، خداوند خواسته است تو در این اجر شریک باشی.» و من به یاد آن ماجرا افتادم. زمانی که نرگس برای اولین بار به نزد ما آمد. برادرزاده‌ام، به تندی به او نگریست و من پرسیدم: «ای برادرزاده گرامی، آیا به او تمایل دارید؟» ایشان فرمودند: «نظر من از جهت تعجب در امری بود.» من دوباره پرسیدم: «چه امری؟» ایشان پاسخ دادند: «به زودی از او فرزندی به دنیا می‌آید که زمین را پر از عدل و داد می‌کند، بعد از آنکه پر از ظلم و جور شده باشد.» و حالا من بودم که نرگس را به نزد برادرزاده‌ام می‌بردم...

چاپ نخست «باد یمانی» به قلم محمدرضا عابدی شاهرودی، چندی پیش توسط انتشارات «به‌نشر» در قطع رقعی، با شمارگان یک‌هزار نسخه، ۱۳۶ صفحه و قیمت ۱۹هزار تومان روانه بازار نشر شد.

تجربه‌نگاری نخست‌وزیر کشوری کوچک با جمعیت ۴ میلیون نفری که اکنون یک شرکت مشاوره‌ی بین‌المللی را اداره می‌کند... در دوران او شاخص سهولت کسب و کار از رتبه ١١٢ (در ٢٠٠۶) به ٨ (در ٢٠١۴) رسید... برای به دست آوردن شغلی مانند افسر پلیس که ماهانه ٢٠ دلار درآمد داشت باید ٢٠٠٠ دلار رشوه می‌دادید... تقریبا ٨٠درصد گرجستانی‌ها گفته بودند که رشوه، بخش اصلی زندگی‌شان است... نباید شرکت‌های دولتی به عنوان سرمایه‌گذار یک شرکت دولتی انتخاب شوند: خصولتی سازی! ...
هنرمندی خوش‌تیپ به‌نام جد مارتین به موفقیت‌های حرفه‌ای غیرمعمولی دست می‌یابد. عشقِ اُلگا، روزنامه‌نگاری روسی را به دست می‌آورد که «کاملا با تصویر زیبایی اسلاوی که به‌دست آژانس‌های مدلینگ از زمان سقوط اتحاد جماهیر شوروی رایج شده است، مطابقت دارد» و به جمع نخبگان جهانی هنر می‌پیوندد... هنرمندی ناامید است که قبلا به‌عنوان یک دانشجوی جوان معماری، کمال‌گرایی پرشور بوده است... آگاهیِ بیشتر از بدترشدنِ زندگی روزمره و چشم‌انداز آن ...
آیا مواجهه ما با مفهوم عدالت مثل مواجهه با مشروطه بوده است؟... «عدالت به مثابه انصاف» یا «عدالت به عنوان توازن و تناسب» هر دو از تعاریف عدالت هستند، اما عدالت و زمینه‌های اجتماعی از تعاریف عدالت نیستند... تولیدات فکری در حوزه سیاست و مسائل اجتماعی در دوره مشروطه قوی‌تر و بیشتر بوده یا بعد از انقلاب؟... مشروطه تبریز و گیلان و تاحدی مشهد تاحدی متفاوت بود و به سمت اندیشه‌ای که از قفقاز می‌آمد، گرایش داشت... اصرارمان بر بی‌نیازی به مشروطه و اینکه نسبتی با آن نداریم، بخشی از مشکلات است ...
وقتی با یک مستبد بی‌رحم که دشمنانش را شکنجه کرده است، صبحانه می‌خورید، شگفت‌آور است که چقدر به ندرت احساس می‌کنید روبه‌روی یک شیطان نشسته یا ایستاده‌اید. آنها اغلب جذاب هستند، شوخی می‌کنند و لبخند می‌زنند... در شرایط مناسب، هر کسی می‌تواند تبدیل به یک هیولا شود... سیستم‌های خوب رهبران بهتر را جذب می‌کنند و سیستم‌های بد رهبران فاسد را جذب می‌کنند... به جای نتیجه، روی تصمیم‌گیری‌ها تمرکز کنیم ...
دی ماهی که گذشت، عمر وبلاگ نویسی من ۲۰ سال تمام شد... مهر سال ۸۸ وبلاگم برای اولین بار فیلتر شد... دی ماه سال ۹۱ دو یا سه هفته مانده به امتحانات پایان ترم اول مقطع کارشناسی ارشد از دانشگاه اخراج شدم... نه عضو دسته و گروهی بودم و هستم، نه بیانیه‌ای امضا کرده بودم، نه در تجمعی بودم. تنها آزارم! وبلاگ نویسی و فعالیت مدنی با اسم خودم و نه اسم مستعار بود... به اعتبار حافظه کوتاه مدتی که جامعه‌ی ایرانی از عوارض آن در طول تاریخ رنج برده است، باید همیشه خود را در معرض مرور گذشته قرار دهیم ...