کتاب «جاده امن هور» روایت ساخت بزرگ‌ترین پل شناور سیزده‌کیلومتری و بزرگراه سیدالشهدا توسط سنگرسازان بی‌سنگر در دل هور است که همزمان با هفته دفاع مقدس توسط انتشارات «شهید کاظمی» منتشر شد.

کتاب جاده امن هور نگاه مستند داستانی به فعالیت‌های برجسته پشتیبانی و مهندسی جنگ در عملیات خیبر به قلم نصرت الله محمودزاده به گوشه ای از رشادت ها و حماسه آفرینی های بچه های سنگرساز بی سنگر می پردازد که با دست خالی در دل جنگ و زیر آتش دشمن، حماسه آفریدند. 

نصرت الله محمودزاده اوایل شهریور ۱۳۳۵ در روستای کوهستان از توابع بهشهر در استان مازندران به دنیا آمد. تحصیلاتش را در انستیتو تکنولوژی بابل در رشته مکانیک به پایان برد. وی بعد از جنگ تحمیلی به ادامه تحصیل پرداخت و در مقطع کارشناسی ارشد رشته جامعه شناسی در دانشگاه شهید بهشتی فارغ التحصیل شد. 
وی در اولین روز تهاجم عراق به ایران، داوطلبانه به خوزستان شتافت و به عنوان نیروی داوطلب در عملیات آزادسازی سوسنگرد حضور داشت. او که در عملیات هویزه در محاصره دشمن قرار گرفته بود با وقایعی روبرو شد که بعدها در اولین کتابش حماسه هویزه توصیف کرد. تاکنون بیش از چهارده اثر از این نویسنده به چاپ رسیده است که از جمله آثار وی می‌توان به شب‌های قدر کربلای پنج، رقص مرگ، سنگرساز بی‌سنگر اشاره کرد.

قسمت‌هایی از کتاب را با هم می خوانیم: آن شب نیروهای جاده اصفهان و خوزستان وارد عمل شده بودند تا با تقویت خاکریز و بالا بردن ارتفاعش مقاومت عراقی‌ها را درهم بشکنند. تجربه جهاد خوزستان در آن منطقه کمک می‌کرد بهتر وارد عمل شوند. بچه‌های جهاد اصفهان از سمت چپ کار می‌کردند. این خاکریز در برابر دژ عراق در محور زید قد علم کرده و حالا خطی درست و حسابی برای محافظت از نیروهای خط مقدم شده بود. نیمه شب توپخانه و کاتیوشای عراق فعال شد و فاصله بین دژ تا این خاکریز را زیر آتش شدید گرفت. هرچه بچه‌ها بیشتر وارد شیار مالک می‌شدند، آتش بیشتر می‌شد. عراق می‌دانست عبور بلدوزرها از این شیار به معنی تثبیت خاکریز خواهد بود. 

جاده امن هور در قطع رقعی و ۲۱۶ صفحه روانه بازار شده است.

از فروپاشی خانواده‌ای می‌گوید که مجبور شد او را در مکزیک بگذارد... عبور از مرز یک کشور تازه، تنها آغاز داستان است... حتی هنگام بازگشت به زادگاهش نیز دیگر نمی‌تواند حس تعلق کامل داشته باشد... شاید اگر زادگاهشان کشوری دموکرات و آزاد بود که در آن می‌شد بدون سانسور نوشت، نویسنده مهاجر و آواره‌ای هم نبود ...
گوته بعد از ترک شارلوته دگرگونی بزرگی را پشت سر می‌گذارد: از یک جوان عاشق‌پیشه به یک شخصیت بزرگ ادبی، سیاسی و فرهنگی آلمان بدل می‌شود. اما در مقابل، شارلوته تغییری نمی‌کند... توماس مان در این رمان به زبان بی‌زبانی می‌گوید که اگر ناپلئون موفق می‌شد همه اروپای غربی را بگیرد، یک‌ونیم قرن زودتر اروپای واحدی به وجود می‌آمد و آن‌وقت، شاید جنگ‌های اول و دوم جهانی هرگز رخ نمی‌داد ...
موران با تیزبینی، نقش سرمایه‌داری مصرف‌گرا را در تولید و تثبیت هویت‌های فردی و جمعی برجسته می‌سازد. از نگاه او، در جهان امروز، افراد بیش از آن‌که «هویت» خود را از طریق تجربه، ارتباطات یا تاریخ شخصی بسازند، آن را از راه مصرف کالا، سبک زندگی، و انتخاب‌های نمایشی شکل می‌دهند. این فرایند، به گفته او، نوعی «کالایی‌سازی هویت» است که انسان‌ها را به مصرف‌کنندگان نقش‌ها، ویژگی‌ها و برچسب‌های از پیش تعریف‌شده بدل می‌کند ...
فعالان مالی مستعد خطاهای خاص و تکرارپذیر هستند. این خطاها ناشی از توهمات ادراکی، اعتماد بیش‌ازحد، تکیه بر قواعد سرانگشتی و نوسان احساسات است. با درک این الگوها، فعالان مالی می‌توانند از آسیب‌پذیری‌های خود و دیگران در سرمایه‌گذاری‌های مالی آگاه‌تر شوند... سرمایه‌گذاران انفرادی اغلب دیدی کوتاه‌مدت دارند و بر سودهای کوتاه‌مدت تمرکز می‌کنند و اهداف بلندمدت مانند بازنشستگی را نادیده می‌گیرند ...
هنر مدرن برای او نه تزئینی یا سرگرم‌کننده، بلکه تلاشی برای بیان حقیقتی تاریخی و مقاومت در برابر ایدئولوژی‌های سرکوبگر بود... وسیقی شوئنبرگ در نگاه او، مقاومت در برابر تجاری‌شدن و یکدست‌شدن فرهنگ است... استراوینسکی بیشتر به سمت آیین‌گرایی و نوعی بازنمایی «کودکانه» یا «بدوی» گرایش دارد که می‌تواند به‌طور ناخواسته هم‌سویی با ساختارهای اقتدارگرایانه پیدا کند ...