بخش‌هایی از کتاب "دون کیشوت" رمان معروف "میگل دو سروانتس" نویسنده صاحب نام قرن شانزدهم میلادی اسپانیا هفته آینده به زبان فارسی در نمایشگاه سالانه کتاب مادرید خوانده می‌شود.

این برنامه که قرار است ساعت سیزده تا  چهارده روز سه شنبه آینده به وقت محلی اسپانیا برگزار شود، قرائت بخشهایی از این کتاب را به دوازده زبان دیگر همچون آلمانی، رومانیایی، ژاپنی، انگلیسی، فنلاندی، فرانسوی، عربی، چینی و اسپانیایی در برخواهد گرفت. "دون کیشوت" که شاهکار رمان نویسی و منشا آغاز آن در تاریخ ادبیات جهان به شمار می‌رود، تاکنون به بسیاری از زبانهای زنده دنیا ترجمه شده و فیلمها، سریالها و نمایشنامه‌های بسیاری نیز بر اساس آن تولید شده است.

برنامه هفته آینده نمایشگاه کتاب مادرید،"شعرهای دون کیشوت به زبانهای جهان" توسط دانشگاه "آئوتونوما"ی مادرید برگزار می‌شود. محل برگزاری این برنامه، پارک "بوئن رتیرو" واقع در مرکز شهر مادرید اعلام شده که از جمعه گذشته شاهد برگزاری بزرگترین نمایشگاه کتاب پایتخت اسپانیا است. نمایشگاه سالانه کتاب مادرید تا بیست و دو خرداد ادامه خواهد داشت.

عوامل روان‌شناختی مانند اطمینان بیش‌ازحد، ترس از شکست، حس عدالت‌طلبی، توهم پولی و تاثیر داستان‌ها، نقشی کلیدی در شکل‌گیری تحولات اقتصادی ایفا می‌کنند. این عوامل، که اغلب در مدل‌های سنتی اقتصاد نادیده گرفته می‌شوند، می‌توانند توضیح دهند که چرا اقتصادها دچار رونق‌های غیرمنتظره یا رکودهای عمیق می‌شوند ...
جامعیت علمی همایی در بخش‌های مختلف مشخص است؛ حتی در شرح داستان‌های مثنوی، او معانی لغات را باز می‌کند و به اصطلاحات فلسفی و عرفانی می‌پردازد... نخستین ضعف کتاب، شیفتگی بیش از اندازه همایی به مولانا است که گاه به گزاره‌های غیر قابل اثبات انجامیده است... بر اساس تقسیم‌بندی سه‌گانه «خام، پخته و سوخته» زندگی او را در سه دوره بررسی می‌کند ...
مهم نیست تا چه حد دور و برِ کسی شلوغ است و با آدم‌ها –و در بعضی موارد حیوان‌ها- در تماس است، بلکه مهم احساسی است که آن شخص از روابطش با دیگران تجربه می‌کند... طرفِ شما قبل از اینکه با هم آشنا شوید زندگی خودش را داشته، که نمی‌شود انتظار داشت در زندگی‌اش با شما چنان مستحیل شود که هیچ رد و اثر و خاطره‌ای از آن گذشته باقی نماند ...
از فروپاشی خانواده‌ای می‌گوید که مجبور شد او را در مکزیک بگذارد... عبور از مرز یک کشور تازه، تنها آغاز داستان است... حتی هنگام بازگشت به زادگاهش نیز دیگر نمی‌تواند حس تعلق کامل داشته باشد... شاید اگر زادگاهشان کشوری دموکرات و آزاد بود که در آن می‌شد بدون سانسور نوشت، نویسنده مهاجر و آواره‌ای هم نبود ...
گوته بعد از ترک شارلوته دگرگونی بزرگی را پشت سر می‌گذارد: از یک جوان عاشق‌پیشه به یک شخصیت بزرگ ادبی، سیاسی و فرهنگی آلمان بدل می‌شود. اما در مقابل، شارلوته تغییری نمی‌کند... توماس مان در این رمان به زبان بی‌زبانی می‌گوید که اگر ناپلئون موفق می‌شد همه اروپای غربی را بگیرد، یک‌ونیم قرن زودتر اروپای واحدی به وجود می‌آمد و آن‌وقت، شاید جنگ‌های اول و دوم جهانی هرگز رخ نمی‌داد ...