کتاب «فرشتگان پاوْل کِلِه» نوشته بوریس فریدِوالد با ترجمه فریده فرنودفر توسط نشر چشمه منتشر و راهی بازار نشر شد.

به گزارش مهر، این کتاب بیستمین عنوان از مجموعه «درباره هنر» است که این ناشر چاپ می‌کند.

این کتاب، تحلیل ۴۰ تصویر از مجموع ۱۰۰ تصویری است که پاوْل کِلِه نقاش سویسی آلمانی خلق کرده است. بیشتر این آثار که جزو محبوب‌ترین‌های این نقاش هستند، طی دو سال پایانی عمر ۶۱ ساله او یعنی ۱۹۳۸ تا ۱۹۴۰ کشیده شده‌اند. این سال‌ها همزمان با رشد و گسترش قدرت حزب نازی در آلمان بود؛ زمانی که پاول کله هم مبتلا به درد و رنج بیماری جسمانی بود. به‌این‌ترتیب این تصاویر، گواه وضعیت درونی او هستند؛ گاهی عاری از امید؛ گاهی مملو از اعتماد به نفس، گاهی شاد و گاهی هم غمگین.

خلاف تصور عمومی از فرشتگان که موجوداتی لطیف و زیبا هستند، فرشتگانی که پاول کله کشیده، بیشتر زشت، خشن و حتی گاهی شیطانی هستند. این موضوع ظاهراً ریشه در باور این نقاش دارد که امر الوهی و امر شیطانی، دو روی یک سکه هستند نه نفی‌کننده یکدیگر. در واقع او این‌دو را مکمل یکدیگر می‌دانست. کله با پناه بردن به عالم فرشتگان و بازسازی آن در قالب تصویر، تلاش کرد جهان موجود را برای خود و دیگر انسان‌های گیرافتاده در چنگال نازیسم قابل‌تحمل‌تر کند. به تصویرکشیدن فرشتگان، هرچند بازنمایی واقعی از جهان سده بیستم نبود، دست‌کم آن را زیباتر و مانوس‌تر کرد.

کتاب پیش‌رو، به قلم بوریس فریدِوالد مورخ هنر و نویسنده آلمانی نوشته شده که در زمینه معماری باوهاوس، عکاسی و زندگی‌نامه نقاشان فعالیت می‌کرد. او در کتاب «فرشتگان پاول کله» نحوه پیدایش و معنای تصاویر فرشتگان نقاش مورد اشاره را با توجه به زندگی‌نامه‌اش بررسی کرده است. تفاسیری که فریدوالد در این کتاب ارائه کرده، ابعاد دیگری از شخصیت پاول کله را نشان می‌دهند.

برای این کتاب مقدمه کوتاهی به قلم الکساندر کله نوه پاول کله نوشته شده است. عناوین اصلی کتاب نیز به‌ترتیب عبارت‌اند از:

مقدمه مترجم، مقدمه الکساندر کله، پاول و موجودات آسمانی‌اش، می‌خواهم خدایم را ورای ستارگان جست‌وجو کنم، موجودی نیمه‌بال‌دار موجودی نیمه‌اسیر، معنای اوقات خوش، فرشته آرزویی را برآورده می‌کند، فرشته‌ای پایین می‌آید، م در این‌جا و اکنون قابل درک نیستم، فرشته نو، همراه با جماعت متنوع باوهاوس در وایمار، فرشته‌ای باوهاوسی از آسمان به زمین فرود می‌آید، فرشتگان محافظ، شیوه خلق یک فرشته، ابرهای تیره، فرشتگان مقرب، در باب تازه‌واردان داوطلبان و ناتمام‌ماندگان، گامی نزدیک‌تر به قلب خلقت، زندگی‌نامه، فهرست تصاویر، نمایه.

در قسمتی از این کتاب می‌خوانیم:

در ژوئیه ۱۹۳۷ حزب نازی با قیل‌وقال فراوان برنامه تبلیغاتی خود را به نام «هنر منحط» در مونیخ برگزار کرد. در این برنامه، که به صورت نمایشگاهی سیّار طراحی شده بود و هدف آن رسواسازی هنر مدرن بود، هفده اثر از کارهای پاول کله به نمایش درآمد. پیش از آن، حدود صد اثر از کارهای او از موزه‌های آلمان توقیف و مصادره شده بودند. همه توان و امید پاول کله خلوت گزیده در این دوره سخت در گرو خلق آثار هنری بود. او در ۱۹۳۴ در مورد وقایع حادث‌شده در آلمان به درستی نوشت: «چیزی باید بتواند رنجی را که برای صیانت از سرزمین معنوی پدری‌مان می‌کشیم تسلی دهد (این چیز شاید نظرگاه تازه‌ای باشد که ما را از تحمل این‌همه سنگینی و فشار رهایی بخشد) و از دل آن توان و نیروی جدیدی خلق شود.»

کله در سال ۱۹۳۸ طرحی کشید که بخش بزرگی از آن متشکل از سطوح رنگی مستطیل‌شکلی بود که با پاستل در کنار هم ترسیم شده بودند. سپس روی آن، با رنگ سیاه، نشانه‌های انتزاعی ضخیمی کشید که با ظرافت بخش‌های دیگر تصویر در تضاد بودند! او این تصویر را فرشته مقرب (ص ۷۴) خواند. این نشانه‌های سیاه اَلوارمانند در آثار متاخر پاول کله به کرات دیده می‌شوند. این خطوط گاهی ما را به یاد حروف خط عربی و گاهی به یاد هیروگلیف‌های مصری می‌اندازند.

این کتاب با ۱۲۰ صفحه، شمارگان ۷۰۰ نسخه و قیمت ۲۰ هزار تومان منتشر شده است.

هنر |
درباریان مخالف، هر یک به بهانه‌ای کشته و نابود می‌شوند؛ ازجمله هستینگز که به او اتهام رابطه پنهانی با همسر پادشاه و نیز نیت قتل ریچارد و باکینگهم را می‌زنند. با این اتهام دو پسر ملکه را که قائم‌مقام جانشینی پادشاه هستند، متهم به حرامزاده بودن می‌کنند... ریچارد گلاستر که در نمایشی در قامت انسانی متدین و خداترس در کلیسا به همراه کشیشان به دعا و مناجات مشغول است، در ابتدا به‌ظاهر از پذیرفتن سلطنت سرباز می‌زند، اما با اصرار فراوان باکینگهم، بالاخره قبول می‌کند ...
مردم ایران را به سه دسته‌ی شیخی، متشرعه و کریم‌خانی تقسیم می‌کند و پس از آن تا انتهای کتاب مردم ایران را به دو دسته‌ی «ترک» و «فارس» تقسیم می‌کند؛ تقسیم مردمان ایرانی در میانه‌های کتاب حتی به مورد «شمالی‌ها» و «جنوبی‌ها» می‌رسد... اصرار بیش‌از اندازه‌ی نویسنده به مطالبات قومیت‌ها همچون آموزش به زبان مادری گاهی اوقات خسته‌کننده و ملال‌آور می‌شود و به نظر چنین می‌آید که خواسته‌ی شخصی خود اوست ...
بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...
صدای من یک خیشِ کج بود، معوج، که به درون خاک فرومی‌رفت فقط تا آن را عقیم، ویران، و نابود کند... هرگاه پدرم با مشکلی در زمین روبه‌رو می‌شد، روی زمین دراز می‌کشید و گوشش را به آنچه در عمق خاک بود می‌سپرد... مثل پزشکی که به ضربان قلب گوش می‌دهد... دو خواهر در دل سرزمین‌های دورافتاده باهیا، آنها دنیایی از قحطی و استثمار، قدرت و خشونت‌های وحشتناک را تجربه می‌کنند ...
احمد کسروی به‌عنوان روشنفکری مدافع مشروطه و منتقد سرسخت باورهای سنتی ازجمله مخالفان رمان و نشر و ترجمه آن در ایران بود. او رمان را باعث انحطاط اخلاقی و اعتیاد جامعه به سرگرمی و مایه سوق به آزادی‌های مذموم می‌پنداشت... فاطمه سیاح در همان زمان در یادداشتی با عنوان «کیفیت رمان» به نقد او پرداخت: ... آثار کسانی چون چارلز دیکنز، ویکتور هوگو و آناتول فرانس از ارزش‌های والای اخلاقی دفاع می‌کنند و در بروز اصلاحات اجتماعی نیز موثر بوده‌اند ...