امین حسینیون که به تازگی رمان «شهر شرنگ» را منتشر کرده است می‌گوید: این‌که چرا نویسنده‌های ایرانی سمت داستان جنایی نمی‌روند، سوال بزرگی است.

امین حسینیون شهر شرنگ

این نویسنده درباره این کتاب به ایسنا گفت: این کتاب یک رمان جنایی است که در تهران می‌گذرد و واقعی است. قهرمان رمان که یعقوب شرنگ است در تمام طول روز شهر تهران را می‌گردد؛ از محله‌های فقیرنشین تا بالاشهر، تا پرونده‌ای را که درگیر آن شده، حل کند.

 او درباره ژانرنویسی و  این‌که آیا مخاطبان از ژانر استقبال می‌کنند، اظهار کرد: برای کتاب‌خوان ایرانی ژانر جذابیت دارد، سال‌های سال است که جذابیت دارد. «صادق ممقلی، شرلوک هلمس ایران یا داروغه اصفهان» که در سال  ۱۳۰۰ نوشته شده است و یا «تهران مخوف» که در سال  ۱۳۰۴ چاپ شده، تم معمایی پلیسی پررنگی دارند. کتاب‌های آگاتا کریستی هم در بازار کتاب ایران پرمخاطب  بوده‌اند. اما این‌که چرا نویسنده‌های ایرانی سمت داستان جنایی نمی‌روند، سوال  بزرگی است.

حسینیون با بیان این‌که در سال‌های اخیر نویسنده‌ها سراغ داستان پلیسی رفته‌اند، خاطرنشان کرد: از خلال داستان پلیسی و جنایی بخشی از جامعه آشکار می‌شود و به نظرم داستان جنایی یک‌سری از مکانیزم‌ها را نشان می‌دهد. امیدوارم در جریانی که الان شکل گرفته  این کار را انجام بدهیم.

«شهر شرنگ» نوشته سیدامین حسینیون با شمارگان ۷۷۰ نسخه و قیمت ۲۸۵۰۰ تومان در نشر ثالث منتشر شده است.

در بخشی از این کتاب می‌خوانیم: تهران با همه یه‌جور حساب نمی‌کنه، با بعضیا یه کم بیشتر کنار میاد با بعضیا کمتر، ولی با آدمی مثه من که تازه از حبس در اومده و می‌خواد دور خلافو خط بکشه، هیچ جوره کنار نمیاد. خشن‌ترین باج‌گیر این شهر خود تهرانه، خفتت می‌کنه، پاشو می‌ذاره روی گلوت، روزی پنجاه تومن بهش ندی خرخره‌تو له می‌کنه. مثه تیرآهنی که می‌افته رو کارگر ساختمون، خراب میشه رو سرت. شاید بتونی خودتو نجات بدی ولی شک نکن سالم نمی‌مونی.

................ هر روز با کتاب ...............

ما خانواده‌ای یهودی در رده بالای طبقه متوسط عراق بودیم که بر اثر ترکیبی از فشارهای ناشی از ناسیونالیسم عربی و یهودی، فشار بیگانه‌ستیزی عراقی‌ها و تحریکات دولت تازه ‌تأسیس‌شده‌ی اسرائیل جاکن و آواره شدیم... حیاتِ جاافتاده و عمدتاً رضایت‌بخش یهودیان در کنار مسلمانان عراق؛ دربه‌دری پراضطراب و دردآلود؛ مشکلات سازگار‌ شدن با حیاتی تازه در ارض موعود؛ و سه سال عمدتاً ناشاد در لندن: تبعید دوم ...
رومر در میان موج نویی‌ها فیلمساز خاصی‌ست. او سبک شخصی خود را در قالب فیلم‌های ارزان قیمت، صرفه‌جویانه و عمیق پیرامون روابط انسانی طی بیش از نیم قرن ادامه داده است... رومر حتی وقتی بازیگرانی کاملاً حرفه‌ای انتخاب می‌کند، جنس بازیگری را معمولاً از شیوه‌ی رفتار مردم معمولی می‌گیرد که در دوره‌ای هدف روسلینی هم بود و وضعیتی معمولی و ظاهراً کم‌حادثه، اما با گفت‌وگوهایی سرشار از بارِ معنایی می‌سازد... رومر در جست‌وجوی نوعی «زندگی‌سازی» است ...
درباریان مخالف، هر یک به بهانه‌ای کشته و نابود می‌شوند؛ ازجمله هستینگز که به او اتهام رابطه پنهانی با همسر پادشاه و نیز نیت قتل ریچارد و باکینگهم را می‌زنند. با این اتهام دو پسر ملکه را که قائم‌مقام جانشینی پادشاه هستند، متهم به حرامزاده بودن می‌کنند... ریچارد گلاستر که در نمایشی در قامت انسانی متدین و خداترس در کلیسا به همراه کشیشان به دعا و مناجات مشغول است، در ابتدا به‌ظاهر از پذیرفتن سلطنت سرباز می‌زند، اما با اصرار فراوان باکینگهم، بالاخره قبول می‌کند ...
مردم ایران را به سه دسته‌ی شیخی، متشرعه و کریم‌خانی تقسیم می‌کند و پس از آن تا انتهای کتاب مردم ایران را به دو دسته‌ی «ترک» و «فارس» تقسیم می‌کند؛ تقسیم مردمان ایرانی در میانه‌های کتاب حتی به مورد «شمالی‌ها» و «جنوبی‌ها» می‌رسد... اصرار بیش‌از اندازه‌ی نویسنده به مطالبات قومیت‌ها همچون آموزش به زبان مادری گاهی اوقات خسته‌کننده و ملال‌آور می‌شود و به نظر چنین می‌آید که خواسته‌ی شخصی خود اوست ...
بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...