تازه‌ترین اثر داستانی یوسف علیخانی به نام «زاهو» از سوی نشر آموت به کتاب‌فروشی‌ها رسید.

یوسف علیخانی زاهو

به گزارش کتاب نیوز به نقل از  ایبنا، داستان «زاهو» که در پنجشنبه‌روزی از ماهِ پنجم سال در مناچال آغاز می‌شود، از مردمی سخت جان، پرتلاش و کم‌روزی می‌گوید که آب و خاک سرگذشت‌شان را رقم می‌زند. رمان سرشار از داستان‌های در هم تنیده همراه با جزییات بسیار است.

در «زاهو» روایت را برعهده کودکی گذاشته که به خاطر شرایط زیستی‌اش بیشتر از سنش می‌داند، می‌فهمد و تحلیل می‌کند. راویِ صادقی که همواره می‌پرسد و جست‌وجو می‌کند تا هیچ پرسشی در ذهن مخاطب بی‌جواب باقی نماند.

در بخشی از کتاب می‌خوانیم:
«ناهید می‌تاخت اما بادِ بال‌های پرنده، چنان نزدیک شده بود که می‌دانستم ناهید، چهار پا که هیچ، چهل پا هم داشته باشد، نمی‌تواند از دستِ پرنده فرار کند. سرم را پایین آورده و پشتِ گردنِ ناهید را گرفته بودم که سرعت‌اش کم نشود. هروقت این کار را می‌کردم، ناهید تندتر می‌تاخت. با دستم گردنِ ناهید را نوازش می‌کردم. دوست نداشتم دیگر به پشتِ سرم نگاه کنم. دوست نداشتم به هیچ چیزی فکر کنم. اگر هم قرار بود پرنده بگیردم، خیالی نبود. حاضر بودم بگیردم و چنگال‌هایش را فرو کند در پهلوهایم. خواستم به هیچ چیزی فکر نکنم. حتی نخواستم به آقا فکر کنم. نخواستم به راه فکر کنم. خیلی وقت‌ها قبل‌تر خیال کرده بودم که یک روزی از مناچال بروم.»

رمان «زاهو» نوشته یوسف علیخانی، در 680 صفحه، با شمارگان 3300 نسخه، به قیمت 180 هزار تومان، در قطع رقعی، جلد گالینگور و از سوی نشر آموت راهی بازار کتاب شد.

................ هر روز با کتاب ...............

زمانی که برندا و معشوق جدیدش توطئه می‌کنند تا در فرآیند طلاق، همه‌چیز، حتی خانه و ارثیه‌ خانوادگی تونی را از او بگیرند، تونی که درک می‌کند دنیایی که در آن متولد و بزرگ شده، اکنون در آستانه‌ سقوط به دست این نوکیسه‌های سطحی، بی‌ریشه و بی‌اخلاق است، تصمیم می‌گیرد که به دنبال راهی دیگر بگردد؛ او باید دست به کاری بزند، چراکه همانطور که وُ خود می‌گوید: «تک‌شاخ‌های خال‌خالی پرواز کرده بودند.» ...
پیوند هایدگر با نازیسم، یک خطای شخصی زودگذر نبود، بلکه به‌منزله‌ یک خیانت عمیق فکری و اخلاقی بود که میراث او را تا به امروز در هاله‌ای از تردید فرو برده است... پس از شکست آلمان، هایدگر سکوت اختیار کرد و هرگز برای جنایت‌های نازیسم عذرخواهی نکرد. او سال‌ها بعد، عضویتش در نازیسم را نه به‌دلیل جنایت‌ها، بلکه به این دلیل که لو رفته بود، «بزرگ‌ترین اشتباه» خود خواند ...
دوران قحطی و خشکسالی در زمان ورود متفقین به ایران... در چنین فضایی، بازگشت به خانه مادری، بازگشتی به ریشه‌های آباواجدادی نیست، مواجهه با ریشه‌ای پوسیده‌ است که زمانی در جایی مانده... حتی کفن استخوان‌های مادر عباسعلی و حسینعلی، در گونی آرد کمپانی انگلیسی گذاشته می‌شود تا دفن شود. آرد که نماد زندگی و بقاست، در اینجا تبدیل به نشان مرگ می‌شود ...
تقبیح رابطه تنانه از جانب تالستوی و تلاش برای پی بردن به انگیره‌های روانی این منع... تالستوی را روی کاناپه روانکاوی می‌نشاند و ذهنیت و عینیت او و آثارش را تحلیل می‌کند... ساده‌ترین توضیح سرراست برای نیاز مازوخیستی تالستوی در تحمل رنج، احساس گناه است، زیرا رنج، درد گناه را تسکین می‌دهد... قهرمانان داستانی او بازتابی از دغدغه‌های شخصی‌اش درباره عشق، خلوص و میل بودند ...
من از یک تجربه در داستان‌نویسی به اینجا رسیدم... هنگامی که یک اثر ادبی به دور از بده‌بستان، حسابگری و چشمداشت مادی معرفی شود، می‌تواند فضای به هم ریخته‌ ادبیات را دلپذیرتر و به ارتقا و ارتفاع داستان‌نویسی کمک کند... وقتی از زبان نسل امروز صحبت می‌کنیم مقصود تنها زبانی که با آن می‌نویسیم یا حرف می‌زنیم، نیست. مجموعه‌ای است از رفتار، کردار، کنش‌ها و واکنش‌ها ...