ان. کی. جمیسین نویسنده سیاه‌پوست آمریکایی امسال برای چهارمین بار موفق به دریافت جایزه ادبی هوگو شد.

پوست اضطراری (Emergency Skin) نوشته ان. کی جمیسین

به گزارش کتاب نیوز به نقل از ایبنا؛ پایگاه اطلاع‌رسانی جوایز هوگو نوشت: هفتادوهشتمین مجمع علمی-تخیلی جهان امروز اول اوت برابر با ۱۱ مرداد ۹۹، اسامی برندگان جایزه «هوگو ۲۰۲۰» را اعلام کرد.

خاطره‌ای به نام امپراتوری (A Memory Called Empire) اثر آرکادی مارتین جایزه هوگو برای بهترین رمان سال را به دست آورد و داستان این‌طور زمان جنگ را از دست می‌دهی (This Is How You Lose the Time War) به قلم امل المحتار و مکس گلدستون برنده جایزه بهترین رمان کوتاه شد.
جایزه هوگو برای بهترین رمان بسیار کوتاه (ناولت) به پوست اضطراری (Emergency Skin) نوشته ان. کی جمیسین رسید و داستان به عنوان آخرین چیزی که ممکن است بدانم (As the Last I May Know) نوشته اس. ال. هوانگ جایزه بهترین داستان کوتاه را از آن خود کرد. جایزه هوگو برای بهترین مجموعه داستانی نیز برای مجموعه رمان‌های فضای گسترده (The Expanse) به جیمز اس. ای. کوری رسید.

ان. کی. جمیسن نویسنده سیاه‌پوست آمریکایی امسال برای چهارمین بار موفق به دریافت جایزه ادبی هوگو شد و رکورد جدیدی را به نام خود ثبت کرد. وی در سال ۲۰۱۸ با کتاب آسمان رنگی برای بار سوم موفق به دریافت این جایزه ارزشمند شد و رکوردی تاریخی برجای گذاشت. تاکنون تنها یک نویسنده موفق به دریافت دو جایزه هوگو به صورت پیاپی شده و جمیسین تنها نویسنده‌ای است که چهار جایزه هوگو را در کارنامه خود دارد.

جایزه هوگو قدیمی‌ترین و مهم‌ترین جوایز در زمینه داستان‌نویسی در ژانر علمی-تخیلی و فانتزی به شمار می‌رود که به افتخار هوگو گرنزبک (Hugo Gernsback) بنیان‌گذار نخستین مجله علمی-تخیلی جهان و یکی از پدران این ژانر به این اسم نام‌گذاری شده‌است. این جایزه از سال ۱۹۵۵ هر ساله توسط مجمع جهانی علمی-تخیلی وورلدکان (Worldcon) اعطا می‌شود.

................ هر روز با کتاب ...............

تصمیم گرفتم داستان خیالی زنی از روستای طنطوره را بنویسم. روستایی ساحلی در جنوب شهر حیفا. این روستا بعد از اشغال دیگر وجود نداشت و اهالی‌اش اخراج و خانه‌هایشان ویران شد. رمان مسیر رقیه و خانواده‌اش را طی نیم قرن بعد از نکبت 1948 تا سال 2000 روایت می‌کند و همراه او از روستایش به جنوب لبنان و سپس بیروت و سپس سایر شهرهای عربی می‌رود... شخصیت کوچ‌داده‌شده یکی از ویژگی‌های بارز جهان ما به شمار می‌آید ...
نگاه تاریخی به جوامع اسلامی و تجربه زیسته آنها نشان می‌دهد که آنچه رخ داد با این احکام متفاوت بود. اهل جزیه، در عمل، توانستند پرستشگاه‌های خود را بسازند و به احکام سختگیرانه در لباس توجه چندانی نکنند. همچنین، آنان مناظره‌های بسیاری با متفکران مسلمان داشتند و کتاب‌هایی درباره حقانیت و محاسن آیین خود نوشتند که گرچه تبلیغ رسمی دین نبود، از محدودیت‌های تعیین‌شده فقها فراتر می‌رفت ...
داستان خانواده شش‌نفره اورخانی‌... اورهان، فرزند محبوب پدر است‌ چون در باورهای فردی و اخلاق بیشتر از همه‌ شبیه‌ اوست‌... او نمی‌تواند عاشق‌ شود و بچه‌ داشته‌ باشد. رابطه‌ مادر با او زیاد خوب نیست‌ و از لطف‌ و محبت‌ مادر بهره‌ای ندارد. بخش‌ عمده عشق‌ مادر، از کودکی‌ وقف‌ آیدین‌ می‌شده، باقی‌مانده آن هم‌ به‌ آیدا (تنها دختر) و یوسف‌ (بزرگ‌‌ترین‌ برادر) می‌رسیده است‌. اورهان به‌ ظاهرِ آیدین‌ و اینکه‌ دخترها از او خوش‌شان می‌آید هم‌ غبطه‌ می‌خورد، بنابراین‌ سعی‌ می‌کند از قدرت پدر استفاده کند تا ند ...
پس از ۲۰ سال به موطن­‌شان بر می­‌گردند... خود را از همه چیز بیگانه احساس می‌­کنند. گذشت روزگار در بستر مهاجرت دیار آشنا را هم برای آنها بیگانه ساخته است. ایرنا که که با دل آکنده از غم و غصه برگشته، از دوستانش انتظار دارد که از درد و رنج مهاجرت از او بپرسند، تا او ناگفته‌­هایش را بگوید که در عالم مهاجرت از فرط تنهایی نتوانسته است به کسی بگوید. اما دوستانش دلزده از یک چنین پرسش­‌هایی هستند ...
ما نباید از سوژه مدرن یک اسطوره بسازیم. سوژه مدرن یک آدم معمولی است، مثل همه ما. نه فیلسوف است، نه فرشته، و نه حتی بی‌خرده شیشه و «نایس». دقیقه‌به‌دقیقه می‌شود مچش را گرفت که تو به‌عنوان سوژه با خودت همگن نیستی تا چه رسد به اینکه یکی باشی. مسیرش را هم با آزمون‌وخطا پیدا می‌کند. دانش و جهل دارد، بلدی و نابلدی دارد... سوژه مدرن دنبال «درخورترسازی جهان» است، و نه «درخورسازی» یک‌بار و برای همیشه ...