کتاب «لیبرالیسم محافظه‌کار» با ترجمه مرتضی‌ مردیها به بازار کتاب ایران رسید.

لیبرالیسم محافظه‌کار مرتضی‌ مردیها

به گزارش کتاب نیوز به نقل از مهر، کتاب «لیبرالیسم محافظه‌کار» که گزیده‌ای از نوشته‌های مهم متفکران روز آنگلوساکسون به شمار می‌رود چندی پیش با ترجمه‌ای از مرتضی مردیها توسط انتشارات علمی و فرهنگی در ۹۴۴ صفحه و بهای ۸۵ هزار تومان روانه بازار نشر و اندیشه ایران شد. به دلیل استقبال قابل توجه مخاطبان از این اثر طی ۱۰ روز نخست پس از انتشار به چاپ دوم رسید.

مردیها در این کتاب از متفکرانی چون استیون پینکر، کیت ویندشاتل، پل جانسون، مارک لی‌لا، الن بلوم، جورج نش، بوث فالر، کریستینا هاف سامرز، جیمز ویلسون، رابرت پاتنام، درک باک، هری لوئیس، نیل گراس، پیتر سینگر توماس اسکنلون، سوزان ولف، ریچارد پوسنر، جورج ویل، آلن راین، و سوزان بلک‌مور آرا و نظراتی تازه در حوزه زیست و رفتار و تفکر اجتماعی منتشر شده است.

این کتاب به گفته مترجم گزیده‌ای از آرا و نوشته‌های این متفکران در کتاب‌های مختلف آنهاست که در ایران تاکنون ترجمه و منتشر نشده است و نویسندگان آنها نیز در قید حیات هستند. همچنین مردیها در مقدمه کوتاهش بر کتاب تأیید کرده است که گرایش سیاسی و فکری صاحبان آثار در این کتاب از از مدهای رایج روشنفکری نیست و در حوزه فکری انگلوساکسون شامل آمریکا، کانادا، انگلستان و استرالیا تعریف می‌شود. مقالات انتخاب شده در این کتاب در موضوعات مختلف فکر سیاسی، فرهنگ، اخلاق، حقوق و تاریخ است و به شیوه‌ای به آنها پرداخته است که چشم‌اندازی کلان به برخی از مشکلات و مسائل موجود در آنها باز می‌کند.

مرتضی مردیها در بخشی از مقدمه خود بر این کتاب می‌نویسد: ترجمه کتاب‌های حوزه فلسفه و علوم انسانی به زبان فارسی به ویژه در مواردی که اثر نه یک کتاب درسی و آموزشی بلکه حاوی کلان فکرهایی است که جهت‌گیری‌های کلی و تحلیل فکری و فرهنگی و سیاسی نویسنده را معلوم می‌کند، از تعادل و تناسب کافی برخوردار نبوده است. در کتابفروشی‌های معتبر قفسه‌هایی دیده می‌شود حاوی صدها کتاب ترجمه شده از معدودی نویسنده آلمانی فرانسوی یا درباره آنها که بسا در زبان و فرهنگ میدا از کسیری از این شهرت و حرمت علمی برخوردار نیستن. در برابر، بسیاری از متفکران و نویسندگان طراز اول دنیا گاهی حتی یک کتاب در میان کتب ترجمه شده فارسی ندارند.

علت عمده این اریب، تا حدودی زیاد، فضای مسلط روشنفکری و دانشگاهی است که بسیاری از مترجمان به تاشی از انتخاب کتاب برای ترجمه ترغیب می‌شوند. حتی اگر اینطور متفکران و نوشته‌هایشان را سرشار از خطا و آثارشان را برای جامعه ایران سربار از خطر ندانیم، لااقل می‌توانیم بپذیریم که برای ایجاد نوعی تعادل در آثار ترجمه شده، به گونه‌ای که بتوان آثار برگردانده شده به فارسی را مشتی نمونه خروار از تولید فکر جهانی دانست، لازم است برخی هم به ترجمه آثار متفاوت با جهت‌گیری‌های فکری و سیاسی مسلط روی آورند. این کتاب متأثر از چنین دغدغه‌ای تدوین شده و امید دارم کسان دیگری هم در این ترمیم وتغییر جهت‌گیری مساهمت کنند.»

................ هر روز با کتاب ...............

بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...
صدای من یک خیشِ کج بود، معوج، که به درون خاک فرومی‌رفت فقط تا آن را عقیم، ویران، و نابود کند... هرگاه پدرم با مشکلی در زمین روبه‌رو می‌شد، روی زمین دراز می‌کشید و گوشش را به آنچه در عمق خاک بود می‌سپرد... مثل پزشکی که به ضربان قلب گوش می‌دهد... دو خواهر در دل سرزمین‌های دورافتاده باهیا، آنها دنیایی از قحطی و استثمار، قدرت و خشونت‌های وحشتناک را تجربه می‌کنند ...
احمد کسروی به‌عنوان روشنفکری مدافع مشروطه و منتقد سرسخت باورهای سنتی ازجمله مخالفان رمان و نشر و ترجمه آن در ایران بود. او رمان را باعث انحطاط اخلاقی و اعتیاد جامعه به سرگرمی و مایه سوق به آزادی‌های مذموم می‌پنداشت... فاطمه سیاح در همان زمان در یادداشتی با عنوان «کیفیت رمان» به نقد او پرداخت: ... آثار کسانی چون چارلز دیکنز، ویکتور هوگو و آناتول فرانس از ارزش‌های والای اخلاقی دفاع می‌کنند و در بروز اصلاحات اجتماعی نیز موثر بوده‌اند ...
داستان در زاگرب آغاز می‌شود؛ جایی که وکیل قهرمان داستان، در یک مهمانی شام که در خانه یک سرمایه‌دار برجسته و بانفوذ، یعنی «مدیرکل»، برگزار شده است... مدیرکل از کشتن چهار مرد که به زمینش تجاوز کرده بودند، صحبت می‌کند... دیگر مهمانان سکوت می‌کنند، اما وکیل که دیگر قادر به تحمل بی‌اخلاقی و جنایت نیست، این اقدام را «جنایت» و «جنون اخلاقی» می‌نامد؛ مدیرکل که از این انتقاد خشمگین شده، تهدید می‌کند که وکیل باید مانند همان چهار مرد «مثل یک سگ» کشته شود ...
معلمی بازنشسته که سال‌های‌سال از مرگ همسرش جانکارلو می‌گذرد. او در غیاب دو فرزندش، ماسیمیلیانو و جولیا، روزگارش را به تنهایی می‌گذراند... این روزگار خاکستری و ملا‌ل‌آور اما با تلألو نور یک الماس در هم شکسته می‌شود، الماسی که آنسلما آن را در میان زباله‌ها پیدا می‌کند؛ یک طوطی از نژاد آمازون... نامی که آنسلما بر طوطی خود می‌گذارد، نام بهترین دوست و همرازش در دوران معلمی است. دوستی درگذشته که خاطره‌اش نه محو می‌شود، نه با چیزی جایگزین... ...