«هرمان» نخستین رمان نوجوانی است که شقایق قندهاری از نویسنده‌ای نروژی به فارسی ترجمه کرده و می‌گوید: به واسطه علاقه‌ زیادی که به ادبیات نروژ دارم، در طول سال‌های اخیر چندین کتاب از این کشور را به فارسی ترجمه کردم.

هرمان لارس سابی کریستنسن

شقایق قندهاری در گفت‌وگو ایبنا، درباره رمان نوجوان «هرمان» توضیح داد: این کتاب نوشته لارس سابی کریستنسن، نویسنده نروژی است که با ترجمه من و طراحی جلد و صفحه‌آرایی محمدعلی عدیلی برای نخستین بار از سوی انتشارات کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان به چاپ رسیده است.

این مترجم با اشاره به اینکه علاقه زیادی به ادبیات نروژ دارد و در طول سال‌های اخیر هم چندین کتاب از ادبیات نروژ را به فارسی ترجمه کرده، گفت: خوشبختانه توانستم با ترجمه کتاب‌هایی مانند «ابرابله»، «داپلر» و «روزهای رخوت» نوشته ارلند لو، «دختر رهبر سیرک» نوشته یوستین گوردر و «روزهای سرگشته در سکوت» از میریسه لیندستروم، آثاری را از ادبیات نروژ و نویسنده‌هایی از این کشور را به مخاطبان ایرانی معرفی کنم.

قندهاری افزود: در این راستا کتاب «هرمان» نوشته لارس سابی کریستنسن، اولین داستانی است که در حوزه ادبیات نوجوان به فارسی ترجمه کرده‌ام. لارس سابی کریستنسن، نویسنده نروژی/ دانمارکی این کتاب، متولد ۱۹۵۳ است و در دانشگاه نروژ ادبیات و تاریخ هنر خوانده است. او شعرها و نمایش‌نامه‌های متعددی سروده و چندین فیلم‌نامه نیز منتشر کرده است اما بیشتر به عنوان رمان‌نویس شناخته می‌شود. لارس در ۲۴ اکتبر ۲۰۰۶، به عنوان فرمانده سلطنتی نروژی سنت اولاو منصوب و در آوریل ۲۰۰۸ از سوی دولت فرانسه به عنوانChevalier dans L’ordre des Arts et Lettres (شوالیه نظم هنر و ادبیات) شناخته شد. در سال ۲۰۱۸ به دلیل نقش تأثیرگذارش در فرهنگ نروژ به او جایزه افتخاری آماندا اهدا شد. او همچنین عضو آکادمی زبان و ادبیات نروژ است.

به گفته وی، لارس سابی کریستنسن رمان «هرمان» را در سال ۱۹۸۸ نوشت و این اثر در همان سال برنده‌ جایزه‌ منتقدین نروژ در بخش ادبیات شد.

قندهاری درباره درون­مایه رمان «هرمان» نیز توضیح داد: اگرچه این رمان داستانی تلخ و شیرین دارد اما می‌توان آن را در ادبیات طنز نیز گنجاند. در این داستان، هرمان به عنوان شخصیت اصلی داستان، پسر نوجوان 11 ساله‌ای است که همراه با پدر و مادرش زندگی می‌کند. هرمان پدربزرگ مریضی هم دارد که خیلی به او نزدیک و وابسته است. ناگهان یک روز هرمان متوجه می‌شود که موهایش به‌شدت می‌ریزد و به همین دلیل بسیار ناراحت می‌شود و در مدرسه از سوی دانش‌آموزان دیگر مورد اذیت و آزار قرار می‌­گیرد و قلدری بچه‌­ها در این دوره سنی را تجربه می‌­کند. اما با مرگ پدربزرگ، هرمان تازه متوجه می‌شود که موضوعات مهم‌تری از ریزش مو هم وجود دارد و برخی از چیزهایی که از دست می‌رود، دیگر برنمی‌گردد.

شقایق قندهاری، مترجم و منتقد ادبی، متولد تهران است. از آثار ترجمه وی می‌توان به کتاب‌های «فرزندان معجزه»، «عروسک پدر»، «خانه خودمان»، «خواهر گشده»، «فراری»، «گریز پا»، «زندگی اسرار آمیز زنبورها»، «خانه مرموز»، «الماس» و «قصه‌های جزیره»(در چهار جلد و با همکاری چیستا یثربی) اشاره کرد. قندهاری تاکنون چند جایزه ادبی دریافت کرده است.

ما خانواده‌ای یهودی در رده بالای طبقه متوسط عراق بودیم که بر اثر ترکیبی از فشارهای ناشی از ناسیونالیسم عربی و یهودی، فشار بیگانه‌ستیزی عراقی‌ها و تحریکات دولت تازه ‌تأسیس‌شده‌ی اسرائیل جاکن و آواره شدیم... حیاتِ جاافتاده و عمدتاً رضایت‌بخش یهودیان در کنار مسلمانان عراق؛ دربه‌دری پراضطراب و دردآلود؛ مشکلات سازگار‌ شدن با حیاتی تازه در ارض موعود؛ و سه سال عمدتاً ناشاد در لندن: تبعید دوم ...
رومر در میان موج نویی‌ها فیلمساز خاصی‌ست. او سبک شخصی خود را در قالب فیلم‌های ارزان قیمت، صرفه‌جویانه و عمیق پیرامون روابط انسانی طی بیش از نیم قرن ادامه داده است... رومر حتی وقتی بازیگرانی کاملاً حرفه‌ای انتخاب می‌کند، جنس بازیگری را معمولاً از شیوه‌ی رفتار مردم معمولی می‌گیرد که در دوره‌ای هدف روسلینی هم بود و وضعیتی معمولی و ظاهراً کم‌حادثه، اما با گفت‌وگوهایی سرشار از بارِ معنایی می‌سازد... رومر در جست‌وجوی نوعی «زندگی‌سازی» است ...
درباریان مخالف، هر یک به بهانه‌ای کشته و نابود می‌شوند؛ ازجمله هستینگز که به او اتهام رابطه پنهانی با همسر پادشاه و نیز نیت قتل ریچارد و باکینگهم را می‌زنند. با این اتهام دو پسر ملکه را که قائم‌مقام جانشینی پادشاه هستند، متهم به حرامزاده بودن می‌کنند... ریچارد گلاستر که در نمایشی در قامت انسانی متدین و خداترس در کلیسا به همراه کشیشان به دعا و مناجات مشغول است، در ابتدا به‌ظاهر از پذیرفتن سلطنت سرباز می‌زند، اما با اصرار فراوان باکینگهم، بالاخره قبول می‌کند ...
مردم ایران را به سه دسته‌ی شیخی، متشرعه و کریم‌خانی تقسیم می‌کند و پس از آن تا انتهای کتاب مردم ایران را به دو دسته‌ی «ترک» و «فارس» تقسیم می‌کند؛ تقسیم مردمان ایرانی در میانه‌های کتاب حتی به مورد «شمالی‌ها» و «جنوبی‌ها» می‌رسد... اصرار بیش‌از اندازه‌ی نویسنده به مطالبات قومیت‌ها همچون آموزش به زبان مادری گاهی اوقات خسته‌کننده و ملال‌آور می‌شود و به نظر چنین می‌آید که خواسته‌ی شخصی خود اوست ...
بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...