خاما توقیف شد!

25 اردیبهشت 1399

یوسف علیخانی در صفحه اینستاگرام خود، خبر از لغو مجوز رمان «خاما» داد.

خاما توقیف شد! یوسف علیخانی

به گزارش کتاب نیوز، علیخانی در این باره نوشته است: «هجده‌روز قبل که گفتم «خاما دیگر چاپ نمی‌شود» خیلی از دلواپسان گفتند «این بازی جدید یوسف علیخانی است که کتابش پرفروش بشود.» و سکوت کردند. حتی وقتی از ارشاد زنگ زدند که «کتاب‌تان لغو مجوز نشده، چرا چنین چیزی را در فضای مجازی نوشتید؟» گفتم «در جریان بودید برای کتابی که شما دو سال و نیم قبل مجوز دادید و پانزده بار تجدیدچاپ شده بود، در چند ماه گذشته، چند بار جوابگوی بچه‌های بالا قرار گرفتم؟»
و امروز رسما در سایت اداره کتاب وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی هم خاما لغو مجوز شد و روبرویش نوشتند: مغایر با ضوابط نشر. همین.»

چاپ اول رمان «خاما» به قلم یوسف علیخانی، در ۴۴۸ صفحه،  اواسط بهمن ماه 1396 توسط نشر آموت منتشر شد.

................ هر روز با کتاب ...............

مشاوران رسانه‌ای با شعار «محصول ما شک است» می‌کوشند ابهام بسازند تا واقعیت‌هایی چون تغییرات اقلیمی یا زیان دخانیات را زیر سؤال ببرند. ویلیامسن در اینجا فلسفه را درگیر با اخلاق و سیاست می‌بیند: «شک، اگر از تعهد به حقیقت جدا شود، نه ابزار آزادی بلکه وسیله گمراهی است»...تفاوت فلسفه با گفت‌وگوی عادی در این است که فیلسوف، همان پرسش‌ها را با نظام‌مندی، دقت و منطق پی می‌گیرد ...
عوامل روان‌شناختی مانند اطمینان بیش‌ازحد، ترس از شکست، حس عدالت‌طلبی، توهم پولی و تاثیر داستان‌ها، نقشی کلیدی در شکل‌گیری تحولات اقتصادی ایفا می‌کنند. این عوامل، که اغلب در مدل‌های سنتی اقتصاد نادیده گرفته می‌شوند، می‌توانند توضیح دهند که چرا اقتصادها دچار رونق‌های غیرمنتظره یا رکودهای عمیق می‌شوند ...
جامعیت علمی همایی در بخش‌های مختلف مشخص است؛ حتی در شرح داستان‌های مثنوی، او معانی لغات را باز می‌کند و به اصطلاحات فلسفی و عرفانی می‌پردازد... نخستین ضعف کتاب، شیفتگی بیش از اندازه همایی به مولانا است که گاه به گزاره‌های غیر قابل اثبات انجامیده است... بر اساس تقسیم‌بندی سه‌گانه «خام، پخته و سوخته» زندگی او را در سه دوره بررسی می‌کند ...
مهم نیست تا چه حد دور و برِ کسی شلوغ است و با آدم‌ها –و در بعضی موارد حیوان‌ها- در تماس است، بلکه مهم احساسی است که آن شخص از روابطش با دیگران تجربه می‌کند... طرفِ شما قبل از اینکه با هم آشنا شوید زندگی خودش را داشته، که نمی‌شود انتظار داشت در زندگی‌اش با شما چنان مستحیل شود که هیچ رد و اثر و خاطره‌ای از آن گذشته باقی نماند ...
از فروپاشی خانواده‌ای می‌گوید که مجبور شد او را در مکزیک بگذارد... عبور از مرز یک کشور تازه، تنها آغاز داستان است... حتی هنگام بازگشت به زادگاهش نیز دیگر نمی‌تواند حس تعلق کامل داشته باشد... شاید اگر زادگاهشان کشوری دموکرات و آزاد بود که در آن می‌شد بدون سانسور نوشت، نویسنده مهاجر و آواره‌ای هم نبود ...