در شصتمین سالگرد خلق رمان «1984» نوشته جورج اورول که به عنوان یکی از شاهکارهای ادبی قرن بیستم مطرح است، این سوال مطرح شده که «آیا اورول خمیرمایه این رمان را از نویسنده دیگری وام نگرفته است؟»

به گزارش ایبنا به نقل از سایت ادبی نوول ابزرواتور، در سال 1946 اورول نقدی راجع به رمانی به نام «دیگران ما» نوشته ایگونی ایوانکویچ زامیاتین روسی که در دهه 1920 نوشته شده بود، در روزنامه تریبیون منتشر کرد و طی این نقد به تاثیر این رمان بر هاگسلی، نویسنده «بهترین دنیاها» (تاثیری که هاگسلی همیشه آن را منکر شد) اشاره کرد. ولی این تردید وجود دارد که آیا خود وی در نوشتن «1984» که سه سال بعد آن را به رشته تحریر درآورد، از رمان زامیاتین الهام نگرفته است؟


یک منتقد ادبی به نام «پل اوول» در سایت «گاردین»، به سه نقطه مشترک این دو رمان اشاره کرده است: طرح توطنه هر دو رمان مربوط به آینده است، مردی در جامعه‌ای توتالیتر زندگی می‌کند، در شرایطی که به تقابل با این جامعه می‌رود با زنی آشنا می‌شود که نماینده آزادی سیاسی و اجتماعی است. این دو یکدیگر را کشف می‌کنند و به دنبال تفکر جدیدشان، شکنجه‌های روحی و فیزیکی زیادی را متحمل می‌شوند، در پایان قهرمان درمی‌یابد که دولت به او ظلم می‌کند و منکر تعهد انقلابی‌اش می‌شود.

چند تفاوت کوچک هم دیده می‌شود: در «دیگران ما» شخصیت‌ها اسم ندارند و توسط اعداد و علایم مشخص می‌شوند. وینستون اسمیت «1984»، در رمان زامیاتین 503-D و جولیا 330-I و بیگ برادر، نیکوکار خوانده می‌شوند. و بالاخره اینکه موانع شیشه‌ای «1984» اجازه می‌دهد همه چیز دیده شود و در رمان زامیاتین ...

آیا همه این وام گرفتن‌ها باید احترامی را که نسبت به «1984» قائل هستیم از بین ببرد؟ پل اوول به این سوال سرنوشت‌ساز پاسخ منفی می‌دهد. شاید «دیگران ما» شایستگی این را داشت که بیشتر شناخته شود، ولی این فرصت را به دست نیاورد. اما اگر «1984» هیچ وقت خلق نمی‌شد، احتمال خیلی کمی وجود داشت که کتاب زامیاتین جایگاه استثنایی اثر ارول را به دست آورد.

به نظر «اوول»، اورول می‌توانست طرح توطئه داستان و شخصیت‌هایش را از رمان دیگری وام بگیرد، آنچه که مهم است این است که اورول از این موضوع یک شاهکار ساخته است. مساله مهم دیگر که «1984» را فراموش نشدنی می‌کند، صداقت آن است: زبان جدید، تفکر دو وجهی، کاربرد تبلیغات، بازنویسی تاریخ و دیگر اینکه شعارهایش مخالف ان چیزی است که می‌گوید. آنچه که اهمیت بسیار دارد، سبک نویسنده یا لحن تلخ و بدبینی خاص اوست.

رمان زامیاتین در اصل چیزی را نقد نمی‌کند، مگر انقلاب روسیه را، در حالی که اورول از این فراتر رفته و کلیت توتالیتر را متهم می‌کند؛ تمثیلی بسیار بلندپروازانه تر و عمیق‌تر... «1984» تولدت مبارک.

دوران قحطی و خشکسالی در زمان ورود متفقین به ایران... در چنین فضایی، بازگشت به خانه مادری، بازگشتی به ریشه‌های آباواجدادی نیست، مواجهه با ریشه‌ای پوسیده‌ است که زمانی در جایی مانده... حتی کفن استخوان‌های مادر عباسعلی و حسینعلی، در گونی آرد کمپانی انگلیسی گذاشته می‌شود تا دفن شود. آرد که نماد زندگی و بقاست، در اینجا تبدیل به نشان مرگ می‌شود ...
تقبیح رابطه تنانه از جانب تالستوی و تلاش برای پی بردن به انگیره‌های روانی این منع... تالستوی را روی کاناپه روانکاوی می‌نشاند و ذهنیت و عینیت او و آثارش را تحلیل می‌کند... ساده‌ترین توضیح سرراست برای نیاز مازوخیستی تالستوی در تحمل رنج، احساس گناه است، زیرا رنج، درد گناه را تسکین می‌دهد... قهرمانان داستانی او بازتابی از دغدغه‌های شخصی‌اش درباره عشق، خلوص و میل بودند ...
من از یک تجربه در داستان‌نویسی به اینجا رسیدم... هنگامی که یک اثر ادبی به دور از بده‌بستان، حسابگری و چشمداشت مادی معرفی شود، می‌تواند فضای به هم ریخته‌ ادبیات را دلپذیرتر و به ارتقا و ارتفاع داستان‌نویسی کمک کند... وقتی از زبان نسل امروز صحبت می‌کنیم مقصود تنها زبانی که با آن می‌نویسیم یا حرف می‌زنیم، نیست. مجموعه‌ای است از رفتار، کردار، کنش‌ها و واکنش‌ها ...
می‌خواستم این امکان را از خواننده سلب کنم؛ اینکه نتواند نقطه‌ای بیابد و بگوید‌ «اینجا پایانی خوش برای خودم می‌سازم». مقصودم این بود که خواننده، ترس را در تمامی عمق واقعی‌اش تجربه کند... مفهوم «شرف» درحقیقت نام و عنوانی تقلیل‌یافته برای مجموعه‌ای از مسائل بنیادین است که در هم تنیده‌اند؛ مسائلی همچون رابطه‌ فرد و جامعه، تجدد، سیاست و تبعیض جنسیتی. به بیان دیگر، شرف، نقطه‌ تلاقی ده‌ها مسئله‌ ژرف و تأثیرگذار است ...
در شوخی، خود اثر مایه خنده قرار می‌گیرد، اما در بازآفرینی طنز -با احترام به اثر- محتوای آن را با زبان تازه ای، یا حتی با وجوه تازه ای، ارائه می‌دهی... روان شناسی رشد به ما کمک می‌کند بفهمیم کودک در چه سطحی از استدلال است، چه زمانی به تفکر عینی می‌رسد، چه زمانی به تفکر انتزاعی می‌رسد... انسان ایرانی با انسان اروپایی تفاوت دارد. همین طور انسان ایرانیِ امروز تفاوت بارزی با انسان هم عصر «شاهنامه» دارد ...