انتشار برخی اسناد محرمانه قدیمی برای اولین بار فاش شد که "جورج اورولنویسنده بزرگ برتیانیایی و خالق آثاری مانند "مزرعه حیوانات" و "1984" به عنوان یک مظنون کمونیست سال‌ها تحت نظر پلیس مخفی بریتانیا بوده است.

این اسناد که اخیراً در مرکز اسناد ملی بریتانیا در «کیو»ی لندن به نمایش گذاشته شده،‌ نشان می‌دهد که اورول حدود 10 سال ، از سال 1920 به بعد تحت نظر پلیس مخفی بریتانیا بوده است. این اسناد همچنین نشان می‌دهد که ماموران پلیس مخفی در این دوران تا چه اندازه ضعیف عمل کرده‌اند. (آن گونه‌ که از مکاتبات برمی‌آید، برخی از افسران رده بالا از حماقت ماموران رده پایین ابراز استیصال می‌کرده‌اند.)

در حقیقت بخشی از نتیجه‌گیری‌هایی که موجب شد "اورول" برای چنین مدت طولانی تحت نظر پلیس مخفی باشد، اشتباهات و قضاوت‌های غیرمنطقی این ماموران بوده است. آن طور که از این اسناد بر می‌آید، پوشیدن لباس غیررسمی در ساعات کار و استخدام افراد هندی تبار زمانی که «اورول» مسوولیت بخش هندوستان بی‌بی‌سی را به عهده داشته (و از نظر ماموران ام‌.آی 6 ـ پلیس مخفی بریتانیا ـ رفتار غیراخلاقی تلقی می‌شده) از جمله مواردی اند که به عنوان ادله‌ای برای ظنین بودن به «اورول» به عنوان یک کمونیست ذکر شده‌اند.

به گزارش ایبنا به نقل از "گاردین"، "جورج اورول" که سال 1902 با نام حقیقی «اریک آرتور بلر» در هندوستان متولد شده بود در اوایل دهه 1920 به نیروهای پلیس برمه پیوست؛ اما پس از چندی به فرانسه نقل مکان کرد و تقریباً از همان زمان تحت نظر پلیس مخفی بریتانیا قرار گرفت. او در سال‌های بعد به عنوان خبرنگار بسیاری از روزنامه‌ها و خبرگزاری‌های بریتانیایی مانند خبرنگار جنگ روزنامه «آبزرور» و خبرنگار بی‌بی‌سی در فرانسه به فعالیت مطبوعاتی پرداخت؛ اما در همین حال به حرفه نویسندگی خود نیز ادامه داد.

آثار مشهور اورول مانند "مزرعه حیوانات" و "1984" در انتقاد از حکومت‌های توتالیتر و به طور ویژه نقدی بر حکومت استالینیستی است. «اورول» در ژانویه 1950 بر اثر بیماری سل درگذشت و در آکسفورد شایر دفن شد.

کتاب جدید کانمن به مقایسه موارد زیادی در تجارت، پزشکی و دادرسی جنایی می‌پردازد که در آنها قضاوت‌ها بدون هیچ دلیل خاصی بسیار متفاوت از هم بوده است... عواملی نظیر احساسات شخص، خستگی، محیط فیزیکی و حتی فعالیت‌های قبل از فرآیند تصمیم‌گیری حتی اگر کاملاً بی‌ربط باشند، می‌توانند در صحت تصمیمات بسیار تاثیر‌گذار باشند... یکی از راه‌حل‌های اصلی مقابله با نویز جایگزین کردن قضاوت‌های انسانی با قوانین یا همان الگوریتم‌هاست ...
لمپن نقشی در تولید ندارد، در حاشیه اجتماع و به شیوه‌های مشکوکی همچون زورگیری، دلالی، پادویی، چماق‌کشی و کلاهبرداری امرار معاش می‌کند... لمپن امروزی می‌تواند فرزند یک سرمایه‌دار یا یک مقام سیاسی و نظامی و حتی یک زن! باشد، با ظاهری مدرن... لنین و استالین تا جایی که توانستند از این قشر استفاده کردند... مائو تسه تونگ تا آنجا پیش رفت که «لمپن‌ها را ذخایر انقلاب» نامید ...
نقدی است بی‌پرده در ایدئولوژیکی شدن اسلامِ شیعی و قربانی شدن علم در پای ایدئولوژی... یکسره بر فارسی ندانی و بی‌معنا نویسی، علم نمایی و توهّم نویسنده‌ی کتاب می‌تازد و او را کاملاً بی‌اطلاع از تاریخ اندیشه در ایران توصیف می‌کند... او در این کتاب بی‌اعتنا به روایت‌های رقیب، خود را درجایگاه دانایِ کل قرار داده و با زبانی آکنده از نیش و کنایه قلم زده است ...
به‌عنوان پیشخدمت، خدمتکار هتل، نظافتچی خانه، دستیار خانه سالمندان و فروشنده وال‌مارت کار کرد. او به‌زودی متوجه شد که حتی «پست‌ترین» مشاغل نیز نیازمند تلاش‌های ذهنی و جسمی طاقت‌فرسا هستند و اگر قصد دارید در داخل یک خانه زندگی کنید، حداقل به دو شغل نیاز دارید... آنها از فرزندان خود غافل می‌شوند تا از فرزندان دیگران مراقبت کنند. آنها در خانه‌های نامرغوب زندگی می‌کنند تا خانه‌های دیگران بی‌نظیر باشند ...
تصمیم گرفتم داستان خیالی زنی از روستای طنطوره را بنویسم. روستایی ساحلی در جنوب شهر حیفا. این روستا بعد از اشغال دیگر وجود نداشت و اهالی‌اش اخراج و خانه‌هایشان ویران شد. رمان مسیر رقیه و خانواده‌اش را طی نیم قرن بعد از نکبت 1948 تا سال 2000 روایت می‌کند و همراه او از روستایش به جنوب لبنان و سپس بیروت و سپس سایر شهرهای عربی می‌رود... شخصیت کوچ‌داده‌شده یکی از ویژگی‌های بارز جهان ما به شمار می‌آید ...