انتشارات POLITICOS PUBLISHING انگلستان ماه گذشته کتابی را با عنوان "جورج اورول در تریبون" منتشر کرد.

به گزارش میراث خبر، این کتاب مجموعه مقالات سیاسی این نویسنده مشهور را در سالهای 1943 تا 1947 در نشریه "تریبون" دربرمی‌گیرد. این در حالی است که این ناشر انگلیسی برای اولین بار از این موضوع که اورول پیش از آن که به نویسنده‌ای برجسته تبدیل شود، مقاله‌نویسی چیره دست بوده، پرده برداشته است.

به گزارش گاردین، این کتاب، سال 1943 را که جورج اورول کار خبرگزاری بی. بی. سی. را به قصد پیوستن به تحریریه نشریه چپ گرای تریبون به عنوان دبیر بخش ادبیات رها می‌کند، نقطه عطف زندگی این نویسنده برجسته می‌داند.
نویسنده "مزرعه حیوانات" در بی. بی. سی. با نام مستعار "اریک بلر" کار می‌کرد، در حالی که در تریبون تخلص او اورول بود.
اورول در ستون معروف خود “As I Please” در تریبون، به موضوعات بسیار متنوعی از شورش در ورشو گرفته تا اصول زبان انگلیسی می‌پرداخت.
مقالات این ستون و دیگر مقالات اورول هم اکنون در کتابی 401 صفحه ای توسط "پل اندرسن" گردآوری و ویرایش شده و با قیمت 99/19 پوند به بازار کتاب انگلستان ارائه شده است.
این کتاب نشان می دهد که چگونه اورول از سال 1943 ایده های نوشتن رمانهای معروف خود، "مزرعه حیوانات" و "1984" را جمع آوری کرده است.

................ تجربه‌ی زندگی دوباره ...............

کتاب جدید کانمن به مقایسه موارد زیادی در تجارت، پزشکی و دادرسی جنایی می‌پردازد که در آنها قضاوت‌ها بدون هیچ دلیل خاصی بسیار متفاوت از هم بوده است... عواملی نظیر احساسات شخص، خستگی، محیط فیزیکی و حتی فعالیت‌های قبل از فرآیند تصمیم‌گیری حتی اگر کاملاً بی‌ربط باشند، می‌توانند در صحت تصمیمات بسیار تاثیر‌گذار باشند... یکی از راه‌حل‌های اصلی مقابله با نویز جایگزین کردن قضاوت‌های انسانی با قوانین یا همان الگوریتم‌هاست ...
لمپن نقشی در تولید ندارد، در حاشیه اجتماع و به شیوه‌های مشکوکی همچون زورگیری، دلالی، پادویی، چماق‌کشی و کلاهبرداری امرار معاش می‌کند... لمپن امروزی می‌تواند فرزند یک سرمایه‌دار یا یک مقام سیاسی و نظامی و حتی یک زن! باشد، با ظاهری مدرن... لنین و استالین تا جایی که توانستند از این قشر استفاده کردند... مائو تسه تونگ تا آنجا پیش رفت که «لمپن‌ها را ذخایر انقلاب» نامید ...
نقدی است بی‌پرده در ایدئولوژیکی شدن اسلامِ شیعی و قربانی شدن علم در پای ایدئولوژی... یکسره بر فارسی ندانی و بی‌معنا نویسی، علم نمایی و توهّم نویسنده‌ی کتاب می‌تازد و او را کاملاً بی‌اطلاع از تاریخ اندیشه در ایران توصیف می‌کند... او در این کتاب بی‌اعتنا به روایت‌های رقیب، خود را درجایگاه دانایِ کل قرار داده و با زبانی آکنده از نیش و کنایه قلم زده است ...
به‌عنوان پیشخدمت، خدمتکار هتل، نظافتچی خانه، دستیار خانه سالمندان و فروشنده وال‌مارت کار کرد. او به‌زودی متوجه شد که حتی «پست‌ترین» مشاغل نیز نیازمند تلاش‌های ذهنی و جسمی طاقت‌فرسا هستند و اگر قصد دارید در داخل یک خانه زندگی کنید، حداقل به دو شغل نیاز دارید... آنها از فرزندان خود غافل می‌شوند تا از فرزندان دیگران مراقبت کنند. آنها در خانه‌های نامرغوب زندگی می‌کنند تا خانه‌های دیگران بی‌نظیر باشند ...
تصمیم گرفتم داستان خیالی زنی از روستای طنطوره را بنویسم. روستایی ساحلی در جنوب شهر حیفا. این روستا بعد از اشغال دیگر وجود نداشت و اهالی‌اش اخراج و خانه‌هایشان ویران شد. رمان مسیر رقیه و خانواده‌اش را طی نیم قرن بعد از نکبت 1948 تا سال 2000 روایت می‌کند و همراه او از روستایش به جنوب لبنان و سپس بیروت و سپس سایر شهرهای عربی می‌رود... شخصیت کوچ‌داده‌شده یکی از ویژگی‌های بارز جهان ما به شمار می‌آید ...