نشر نیماژ رمان «نمایشگاه پنجاه و هشت»[Expo 58] نوشته‌ جاناتان کو [Jonathan Coe] را با ترجمه‌ اشکان دانشمند روانه‌ بازار کتاب کرد.

نمایشگاه پنجاه و هشت [Expo 58] نوشته‌ جاناتان کو [Jonathan Coe]

به‌گزارش مهر، رمان «نمایشگاه پنجاه و هشت» با برگردان اشکان دانشمند، که مترجم رسمی آثار کو در ایران است، توسط نشر نیماژ روانه بازار کتاب شد. این رمان دهمین اثر جاناتان کو و چهارمین اثری است که از این نویسنده پرآوازه انگلیسی در ایران منتشر می‌شود.

در این رمان پرکشش ماجرای توماس فولی روایت می‌شود که سال ۱۹۵۸ از طرف کشور انگلستان در نمایشگاه بزرگ بروکسل شرکت می‌کند؛ یعنی در اولین گردهمایی بین‌المللی بعد از جنگ جهانی دوم. او که در لندن زن و بچه دارد، به‌خاطر شرایط پیش‌آمده، زندگی لندنی‌اش را با زندگی در محیط نمایشگاه در تضاد کامل می‌بیند و در این میان درگیر روابطی عاطفی هم می‌شود، در این میان مداخله عجیب و طنزآمیز سرویس جاسوسی انگلستان اوضاع را پیچیده می‌کند و او را به‌سمت‌وسویی می‌برد که هرگز تصورش را هم نمی‌کرد.

نمایشگاه پنجاه و هشت، از طرفی به تأثیرات دنیای مدرن بر زندگی انسان و ظهور تسلیحات هسته‌ای می‌پردازد و از طرفی روابط عاشقانه و خانوادگی را نشان می‌دهد که به‌خاطر ماجراجویی‌های سرویس‌های مخفی کشورهای مختلف دستخوش تحول می‌شوند.

اشکان دانشمند پیش از این رمان‌های «تنهایی هولناک مکسول‌سیم» و «خانه‌ی خواب» را از همین نویسنده ترجمه کرده بود که توسط نشر نیماژ در دسترس مخاطبان قرار گرفتند.

کتاب «نمایشگاه پنجاه و هشت» در ۳۰۴ صفحه و با قیمت 44هزار تومان به علاقه‌مندان عرضه شده است.

................ هر روز با کتاب ...............

که واقعا هدفش نویسندگی باشد، امروز و فردا نمی‌کند... تازه‌کارها می‌خواهند همه حرف‌شان را در یک کتاب بزنند... روی مضمون متمرکز باشید... اگر در داستان‌تان به تفنگی آویزان به دیوار اشاره می‌کنید، تا پایان داستان، نباید بدون استفاده باقی بماند... بگذارید خواننده خود کشف کند... فکر نکنید داستان دروغ است... لزومی ندارد همه مخاطب اثر شما باشند... گول افسانه «یک‌‌شبه ثروتمند‌ شدن» را نخورید ...
ایده اولیه عموم آثارش در همین دوران پرآشوب جوانی به ذهنش خطور کرده است... در این دوران علم چنان جایگاهی دارد که ایدئولوژی‌های سیاسی چون مارکسیسم نیز می‌کوشند بیش از هر چیز خود را «علمی» نشان بدهند... نظریه‌پردازان مارکسیست به ما نمی‌گویند که اگرچه اتفاقی رخ دهد، می‌پذیرند که نظریه‌شان اشتباه بوده است... آنچه علم را از غیرعلم متمایز می‌کند، ابطال‌پذیری علم و ابطال‌ناپذیری غیرعلم است... جامعه‌ای نیز که در آن نقدپذیری رواج پیدا نکند، به‌معنای دقیق کلمه، نمی‌تواند سیاسی و آزاد قلمداد شود ...
جنگیدن با فرهنگ کار عبثی است... این برادران آریایی ما و برادران وایکینگ، مثل اینکه سحرخیزتر از ما بوده‌اند و رفته‌اند جاهای خوب دنیا مسکن کرده‌اند... ما همین چیزها را نداریم. کسی نداریم از ما انتقاد بکند... استالین با وجود اینکه خودش گرجی بود، می‌خواست در گرجستان نیز همه روسی حرف بزنند...من میرم رو میندازم پیش آقای خامنه‌ای، من برای خودم رو نینداخته‌ام برای تو و امثال تو میرم رو میندازم... به شرطی که شماها برگردید در مملکت خودتان خدمت کنید ...
رویدادهای سیاسی برای من از آن جهت جالبند که همچون سونامی قهرمان را با تمام ایده‌های شخصی و احساسات و غیره‌اش زیرورو می‌کنند... تاریخ اولا هدف ندارد، ثانیا پیشرفت ندارد. در تاریخ آن‌قدر بُردارها و جهت‌های گونه‌گون وجود دارد که همپوشانی دارند؛ برآیندِ این بُردارها به قدری از آنچه می‌خواستید دور است که تنها کار درست این است: سعی کنید از خود محافظت کنید... صلح را نخست در روح خود بپروران... همه آنچه به‌نظر من خارجی آمده بود، کاملا داخلی از آب درآمد ...
می‌دانم که این گردهمایی نویسندگان است برای سازماندهی مقاومت در برابر فاشیسم، اما من فقط یک حرف دارم که بزنم: سازماندهی نکنید. سازماندهی یعنی مرگ هنر. تنها چیزی که مهم است استقلال شخصی است... در دریافت رسمی روس‌ها، امنیت نظام اهمیت درجه‌ی اول دارد. منظور از امنیت هم صرفاً امنیت مرز‌ها نیست، بلکه چیزی است بسیار بغرنج‌تر که به آسانی نمی‌توان آن را توضیح داد... شهروندان خود را بیشتر شبیه شاگرد مدرسه می‌بینند ...