رمان «دارم می­رسم جان­‌جان» به نویسندگی مهدی کرد فیروزجایی از سری رمان­‌های نوجوان انتشارات شهرستان ادب منتشر شد.

به گزارش فارس، فیروزجایی پیش‌­تر کتاب «به هم رسیدن در میانسی» را نیز با انتشارات شهرستان ادب روانه بازار کتاب کرده بود.

مهدی کرد فیروزجایی در گفت‌وگو با خبرنگار فارس درباره این اثر ابراز داشت: «دارم می­رسم جان­‌جان» چهارمین اثرم محسوب می‌شود، دومین اثری است که از سوی شهرستان ادب منتشر شده و سومین رومان نوجوان بنده محسوب می‌شود. وی با بیان اینکه موضوع رمان اجتماعی است توضیح داد: این داستان در دهه ۷۰ می‌گذرد، ماجرای پسری که روز عروسی خواهر ناتنی‌اش اتفاقاتی رخ می‌دهد.

به گفته این نویسنده، او چند روز قبل از عروسی جان جان با او دعوا میکند، در ادامه ماجراهایی رخ می‌دهد که برای نوجوانان جالب خواهد بود.

مهدی کرد فیروزجایی متذکر شد: این رمان در ۱۲۸ صفحه برای نوجوانان نوشته شده است. بریده­‌ای از «دارم می­رسم جان­‌جان» را باهم می­‌خوانیم:

 مرد سبیلو گفت: «پسرت دوچرخه­‌ی ما رو دزدیده.»
مرد صاحبخانه گفت: «یعنی چه آقا! سرتون رو انداختین پایین و اومدین تو حیاط مردم؟ مگه شهر هرته؟!»
مرد سبیلو صاحبخانه را به عقب هل داد و گفت: «می­گم پسرت دوچرخه­‌ی ما رو دزدیده اومده اینجا، اون­‌وقت دوقورت­‌ونیمت هم باقیه؟»
مرد صاحبخانه گفت: «مرد حسابی! من اصلا پسر ندارم.»
همین زمان بود که شروین دستش را از پشت به زیر پیراهنش برد و چیزی فلزی را بیرون آورد. خوب که نگاه کردم دیدم چاقوی ضامن­‌دار است. ضامن چاقو را زد و گذاشت زیر گلوی مرد صاحبخانه و گفت: «ببین، کم­تر از دو دقیقه اون پسری که اومد توی این خونه رو باید تحویلم بدی، وگرنه همین­جا گوش تا گوش سرت را می­‌برم.»

از فروپاشی خانواده‌ای می‌گوید که مجبور شد او را در مکزیک بگذارد... عبور از مرز یک کشور تازه، تنها آغاز داستان است... حتی هنگام بازگشت به زادگاهش نیز دیگر نمی‌تواند حس تعلق کامل داشته باشد... شاید اگر زادگاهشان کشوری دموکرات و آزاد بود که در آن می‌شد بدون سانسور نوشت، نویسنده مهاجر و آواره‌ای هم نبود ...
گوته بعد از ترک شارلوته دگرگونی بزرگی را پشت سر می‌گذارد: از یک جوان عاشق‌پیشه به یک شخصیت بزرگ ادبی، سیاسی و فرهنگی آلمان بدل می‌شود. اما در مقابل، شارلوته تغییری نمی‌کند... توماس مان در این رمان به زبان بی‌زبانی می‌گوید که اگر ناپلئون موفق می‌شد همه اروپای غربی را بگیرد، یک‌ونیم قرن زودتر اروپای واحدی به وجود می‌آمد و آن‌وقت، شاید جنگ‌های اول و دوم جهانی هرگز رخ نمی‌داد ...
موران با تیزبینی، نقش سرمایه‌داری مصرف‌گرا را در تولید و تثبیت هویت‌های فردی و جمعی برجسته می‌سازد. از نگاه او، در جهان امروز، افراد بیش از آن‌که «هویت» خود را از طریق تجربه، ارتباطات یا تاریخ شخصی بسازند، آن را از راه مصرف کالا، سبک زندگی، و انتخاب‌های نمایشی شکل می‌دهند. این فرایند، به گفته او، نوعی «کالایی‌سازی هویت» است که انسان‌ها را به مصرف‌کنندگان نقش‌ها، ویژگی‌ها و برچسب‌های از پیش تعریف‌شده بدل می‌کند ...
فعالان مالی مستعد خطاهای خاص و تکرارپذیر هستند. این خطاها ناشی از توهمات ادراکی، اعتماد بیش‌ازحد، تکیه بر قواعد سرانگشتی و نوسان احساسات است. با درک این الگوها، فعالان مالی می‌توانند از آسیب‌پذیری‌های خود و دیگران در سرمایه‌گذاری‌های مالی آگاه‌تر شوند... سرمایه‌گذاران انفرادی اغلب دیدی کوتاه‌مدت دارند و بر سودهای کوتاه‌مدت تمرکز می‌کنند و اهداف بلندمدت مانند بازنشستگی را نادیده می‌گیرند ...
هنر مدرن برای او نه تزئینی یا سرگرم‌کننده، بلکه تلاشی برای بیان حقیقتی تاریخی و مقاومت در برابر ایدئولوژی‌های سرکوبگر بود... وسیقی شوئنبرگ در نگاه او، مقاومت در برابر تجاری‌شدن و یکدست‌شدن فرهنگ است... استراوینسکی بیشتر به سمت آیین‌گرایی و نوعی بازنمایی «کودکانه» یا «بدوی» گرایش دارد که می‌تواند به‌طور ناخواسته هم‌سویی با ساختارهای اقتدارگرایانه پیدا کند ...