کتاب حکمت متعالیه ملاصدرا و شهاب الدین سهروردی به زبان آلمانی ترجمه می‌شود. "رولاند پیچ" استاد اسلام شناسی و فلسفه دانشگاه "ماکسیمیلیان" مونیخ در دیدار با سید روح الله حسنی وابسته فرهنگی ایران در برلین، از ترجمه کتاب حکمت متعالیه و ملاصدرا و شهاب الدین سهروردی به زبان آلمانی خبر داد.

در این دیدار، درباره امکان فعالیت‌های فرهنگی در زمینه‌های مختلف از جمله انتشار، ویرایش و افزایش عنوان‌های فصلنامه "اشپکتروم ایران"، برگزاری نشست‌های علمی، تبادلات دو جانبه فرهنگی با دانشگاه‌های اسلام شناسی، ایرانشناسی و شرق شناسی آلمان، برقراری گفتمان فرهنگی با اندیشمندان، موسسات و بنیادهای آلمانی به منظور پیشبرد اهداف میان فرهنگی و گفتمان میان مذهبی گفت و گو کردند.
در این دیدار، "رولاند پیچ" با اشاره به افرادی که علاقمند به فهم رابطه "اسلام" با "مدرنیته" در جهان فعلی هستند، گفت: ابتدا باید به این موضوع توجه داشت که اصولاً "اسلام" چیست؟ و از "جهان مدرن" چه استنباط و برداشتی می‌شود؟
وی افزود: بنای مذهب اسلام بر اساس "وحی الهی" پایه گذاری شده و اسلام نشات گرفته از وحی مبتنی بر حقایق الهی است، درحالی که "جهان مدرن" ساختاری است که نه بر اساس وحی الهی، بلکه توسط انسان شکل گرفته که منشا آن پیشتر در عصر "روشنفگری" در اروپا قابل مشاهده است.

این استاد دانشگاه خاطرنشان کرد: جهان مدرن کنونی در چنان بحران معنوی و فکری غوطه ور شده است که تنها راه خروج آن از این بحران، بازگشت به "مذهب" است.

در این دیدار مقرر شد که "رولاند پیچ" علاوه بر مشارکت بیشتر در تقویت علمی فصلنامه فرهنگی _ پژوهشی "اشپکتروم ایران"، ترجمه دو کتاب "حکمت متعالیه و ملاصدرا" تالیف آیت الله سید محمد خامنه‌ای، رئیس بنیاد حکمت اسلامی صدرا و نیز کتاب "حکمت الاشراق" اثر "شهاب الدین سهروردی" به زبان آلمانی را طی سال جاری برای چاپ و انتشار به پایان رساند.

پس از ۲۰ سال به موطن­‌شان بر می­‌گردند... خود را از همه چیز بیگانه احساس می‌­کنند. گذشت روزگار در بستر مهاجرت دیار آشنا را هم برای آنها بیگانه ساخته است. ایرنا که که با دل آکنده از غم و غصه برگشته، از دوستانش انتظار دارد که از درد و رنج مهاجرت از او بپرسند، تا او ناگفته‌­هایش را بگوید که در عالم مهاجرت از فرط تنهایی نتوانسته است به کسی بگوید. اما دوستانش دلزده از یک چنین پرسش­‌هایی هستند ...
ما نباید از سوژه مدرن یک اسطوره بسازیم. سوژه مدرن یک آدم معمولی است، مثل همه ما. نه فیلسوف است، نه فرشته، و نه حتی بی‌خرده شیشه و «نایس». دقیقه‌به‌دقیقه می‌شود مچش را گرفت که تو به‌عنوان سوژه با خودت همگن نیستی تا چه رسد به اینکه یکی باشی. مسیرش را هم با آزمون‌وخطا پیدا می‌کند. دانش و جهل دارد، بلدی و نابلدی دارد... سوژه مدرن دنبال «درخورترسازی جهان» است، و نه «درخورسازی» یک‌بار و برای همیشه ...
همه انسان‌ها عناصری از روباه و خارپشت در خود دارند و همین تمثالی از شکافِ انسانیت است. «ما موجودات دوپاره‌ای هستیم و یا باید ناکامل بودن دانشمان را بپذیریم، یا به یقین و حقیقت بچسبیم. از میان ما، تنها بااراده‌ترین‌ها به آنچه روباه می‌داند راضی نخواهند بود و یقینِ خارپشت را رها نخواهند کرد‌»... عظمت خارپشت در این است که محدودیت‌ها را نمی‌پذیرد و به واقعیت تن نمی‌دهد ...
در کشورهای دموکراتیک دولت‌ها به‌طور معمول از آموزش به عنوان عاملی ثبات‌بخش حمایت می‌کنند، در صورتی که رژیم‌های خودکامه آموزش را همچون تهدیدی برای پایه‌های حکومت خود می‌دانند... نظام‌های اقتدارگرای موجود از اصول دموکراسی برای حفظ موجودیت خود استفاده می‌کنند... آنها نه دموکراسی را برقرار می‌کنند و نه به‌طور منظم به سرکوب آشکار متوسل می‌شوند، بلکه با برگزاری انتخابات دوره‌ای، سعی می‌کنند حداقل ظواهر مشروعیت دموکراتیک را به دست آورند ...
نخستین، بلندترین و بهترین رمان پلیسی مدرن انگلیسی... سنگِ ماه، در واقع، الماسی زردرنگ و نصب‌شده بر پیشانی یک صنمِ هندی با نام الاهه ماه است... حین لشکرکشی ارتش بریتانیا به شهر سرینگاپاتام هند و غارت خزانه حاکم شهر به وسیله هفت ژنرال انگلیسی به سرقت رفته و پس از انتقال به انگلستان، قرار است بر اساس وصیت‌نامه‌ای مکتوب، به دخترِ یکی از اعیان شهر برسد ...