کتاب «چگونه خوب زندگی کنیم؟ راهنمای اخلاق نیکوماخوس ارسطو» نوشته مالک حسینی توسط نشر کرگدن منتشر شد.

چگونه خوب زندگی کنیم؟ راهنمای اخلاق نیکوماخوس ارسطو مالک حسینی

به گزارش کتاب نیوز به نقل از مهر، کتاب «چگونه خوب زندگی کنیم؟ » با شمارگان ۷۰۰ نسخه در ۲۳۶ صفحه و با بهای ۹۰ هزار تومان منتشر شده است. مالک حسینی عضو هیات علمی مؤسسە پژوهشی حکمت و فلسفە ایران است.

کتاب شامل ۱۰ بخش به ترتیب با این عناوین است: «نیک‌بختی: هدف نهایی انسان»، «فصیلت راه رسیدن به نیک‌بختی»، «عمل اختیاری و تصمیم عقلانی؛ فضیلت‌های اخلاقی»، «فضیلت‌های اخلاقی: ادامه»، «فضیلت‌های اخلاقی: ادامه»، «فضیلت‌های عقلی»، «خویشتن‌داری و ناخویشتن داری: لذت و الم»، «دوستی»، «دوستی، ادامه» و «لذت، نیکبختی».

یکی از حیطه‌هایی که ارسطو آثار بسیار مهمی در آن از خود به جا گذاشته «فلسفه عملی» است و مهم‌ترینِ این آثار در حوزه فلسفه اخلاق یا همان اخلاق‌شناسی است، و اخلاق نیکوماخوس اثر اصلی و مشهور او در این زمینه است. اگر خواننده غیرحرفه‌ایِ فلسفه بخواهد اثری از حرفه‌ای‌ترین فیلسوف تاریخ بخواند تا هم کتاب جدی فلسفی خوانده باشد و هم به زندگی‌اش فایده‌ای برساند، باید سراغ اخلاق نیکوماخوس برود؛ خواننده حرفه‌ایِ فلسفه هم اگر بخواهد یکی از مهم‌ترین پنج کتاب کل تاریخ فلسفه اخلاق، یا اصلاً یکی از مهم‌ترین بیست یا سی کتاب کل تاریخ فلسفه را بخواند، باید سراغ این کتاب نیز برود. اخلاق نیکوماخوس هم کتاب زندگی است هم کتاب فلسفی.

کتاب پیش رو عمدتاً بر اساس متن اخلاق نیکوماخوس نوشته شده و سعی نویسنده بر این بوده که در آن گزارشی فصل‌به‌فصل و کامل از اخلاق نیکوماخوس به دست دهد و هیچ نکته مهمی را مغفول نگذارد، ضمن اینکه تا حد امکان از ورود به بحث‌های تخصصی و اختلافی پرهیز کند.

این کتاب نخستین مجلد از مجموعه «کلاسیک خوانی» نشر کرگدن است که با دبیری مالک حسینی قرار است منتشر شود. حسینی درباره این مجموعه چنین نوشته است: «از دیرباز، در زبان‌های گوناگون، آثاری پدید آمده‌اند که از همان زمان پیدایش یا با گذر زمان جایگاهی ویژه پیدا کرده‌اند و چه در فرهنگ عمومی چه در رشته‌ای خاص، نفوذ فراوان یافته‌اند، چندانکه کارهای بسیاری در شرح و تفسیر و نقد آنها یا با الهام از آنها ظاهر گشته‌اند و به نحوی دامنە نفوذشان را فراتر برده‌اند؛ چنین آثاری را، که قوام‌بخش هر فرهنگ و شالوده ِساز هر رشته‌اند، «کالسیک» می‌خوانیم.

اینکه چرا برخی آثار کالسیک می‌شوند، به بیانی دیگر، چه ویژگی‌ها و مؤلفه‌هایی باعث می‌شود برخی آثار چنین جایگاهی پیدا کنند پرسشی مهم است که پرداخت شایسته به آن در یادداشتی کوتاه نمی‌گنجد. ولی اینقدر را می‌شود گفت که لایه‌لایه‌گی و توضیح‌طلبی و تفسیرپذیری جزو ماهیت آثار کلاسیک است؛ شاید ازهمین رو باشد که برخی از این آثار چنان ابهتی پیدا می‌کنند که باعث می‌شود مردمان آنها را دور از درک خود بیابند و - حتی اگر سالیان سال آنها را در طاقچه یا کتابخانە خود داشته باشند - هیچگاه جسارت خواندنشان را نیابند و به شنیدن و خواندن دربارە آنها قناعت کنند.

مجموعە «کلاسیک خوانی» از یک سو و در هماهنگی با ماهیت آثار کلاسیک، قرار است حاوی گزارش و توضیح و تفسیرِ تا حد ممکن ساده و همه فهم و در عین حال متقن و معتبر از این آثار باشد، از سوی دیگر و با هدف ریختن ترس از آثار کلاسیک، قرار است خواننده را برانگیزد تا خود به سراغ آنها برود و لذت و فایدە مواجهە مستقیم با آنها را دریابد. چنین باد!»

................ هر روز با کتاب ................

مشاوران رسانه‌ای با شعار «محصول ما شک است» می‌کوشند ابهام بسازند تا واقعیت‌هایی چون تغییرات اقلیمی یا زیان دخانیات را زیر سؤال ببرند. ویلیامسن در اینجا فلسفه را درگیر با اخلاق و سیاست می‌بیند: «شک، اگر از تعهد به حقیقت جدا شود، نه ابزار آزادی بلکه وسیله گمراهی است»...تفاوت فلسفه با گفت‌وگوی عادی در این است که فیلسوف، همان پرسش‌ها را با نظام‌مندی، دقت و منطق پی می‌گیرد ...
عوامل روان‌شناختی مانند اطمینان بیش‌ازحد، ترس از شکست، حس عدالت‌طلبی، توهم پولی و تاثیر داستان‌ها، نقشی کلیدی در شکل‌گیری تحولات اقتصادی ایفا می‌کنند. این عوامل، که اغلب در مدل‌های سنتی اقتصاد نادیده گرفته می‌شوند، می‌توانند توضیح دهند که چرا اقتصادها دچار رونق‌های غیرمنتظره یا رکودهای عمیق می‌شوند ...
جامعیت علمی همایی در بخش‌های مختلف مشخص است؛ حتی در شرح داستان‌های مثنوی، او معانی لغات را باز می‌کند و به اصطلاحات فلسفی و عرفانی می‌پردازد... نخستین ضعف کتاب، شیفتگی بیش از اندازه همایی به مولانا است که گاه به گزاره‌های غیر قابل اثبات انجامیده است... بر اساس تقسیم‌بندی سه‌گانه «خام، پخته و سوخته» زندگی او را در سه دوره بررسی می‌کند ...
مهم نیست تا چه حد دور و برِ کسی شلوغ است و با آدم‌ها –و در بعضی موارد حیوان‌ها- در تماس است، بلکه مهم احساسی است که آن شخص از روابطش با دیگران تجربه می‌کند... طرفِ شما قبل از اینکه با هم آشنا شوید زندگی خودش را داشته، که نمی‌شود انتظار داشت در زندگی‌اش با شما چنان مستحیل شود که هیچ رد و اثر و خاطره‌ای از آن گذشته باقی نماند ...
از فروپاشی خانواده‌ای می‌گوید که مجبور شد او را در مکزیک بگذارد... عبور از مرز یک کشور تازه، تنها آغاز داستان است... حتی هنگام بازگشت به زادگاهش نیز دیگر نمی‌تواند حس تعلق کامل داشته باشد... شاید اگر زادگاهشان کشوری دموکرات و آزاد بود که در آن می‌شد بدون سانسور نوشت، نویسنده مهاجر و آواره‌ای هم نبود ...