یکصد مقاله از نوشته‌ها و سخنرانی‌ها و پژوهش‌های ملک الشعرا... محمد گلبن از میان مجلات و نشریات و روزنامه‌های چند دهه اخیر گرد آورده... شیوه تدوین این کتاب به صورت موضوعی و به ترتیب تاریخ نگارش مقالات است... شعرشناسی، مقاله‌هایی است درباره شاعران، تحقیقات ادبی، مقالات درباره متون مهم فارسی، از جمله تاریخ بلعمی، مقالات تحقیقی در باب نقاشی در ایران، روابط فرهنگی ایران و هند، مباحث لغوی و دستوری، قطعات ادبی و نمایشنامه، از نوشته های خواندنی بهار است.

معرفي کتاب نقد کتاب خريد کتاب دانلود کتاب زندگي نامه بيوگرافي
بهار و ادب فارسی.
مجموعه یکصد مقاله از نوشته‌ها و سخنرانی‌ها و پژوهش‌های ملک الشعرا محمدتقی بهار (1265ش _ 1330ش)، شاعر، روزنامه‌نگار، نویسنده و محقق ادبی. این مجموعه را "محمد گلبن" با تفحص و جستجوی بسیار از میان مجلات و نشریات و روزنامه‌های چند دهه اخیر گرد آورده که در دو مجلد (تهران ، 1351) منتشر شده است. شیوه تدوین این کتاب به صورت موضوعی و به ترتیب تاریخ نگارش مقالات است. بدین‌سان، خواننده می‌تواند با اندیشه‌های بهار در ادوار گوناگون زندگانی او آشنایی پیدا کند.

جلد اول مشتمل است بر چهار بخش. در بخش اول، شعرشناسی، از جمله مقاله‌های «الفاظ و معانی شعر قدیم و شعر جدید»، «اشعار منثور»، «شعر و شاعری»، «فهلویات»، «سبک شعر فارسی»، «شعر در ایران» درج شده است. بخش دوم شامل مقاله‌هایی است درباره شاعران، از جمله خاقانی، سعدی، صدرالدین ربیعی، شهاب ترشیزی، صبا، پروین اعتصامی. بخش سوم، تحقیقات ادبی، از جمله حاوی مطالعاتی است در باب رودکی، صبا، رامایانا و شعرهای دخیل در دیوان حافظ. بخش چهارم مقالات بهار درباره متون مهم فارسی، از جمله تاریخ بلعمی (ترجمه تاریخ طبری)، تاریخ سیستان، مجمع التواریخ و القصص جوامع الحکایات عوفی را در بردارد.

جلد دوم مشتمل است بر بخش‌های پنجگانه 5 تا 10. از جمله مندرجات بخش پنجم است مقالات تحقیقی در باب نقاشی در ایران، مانی، محمد بن جریر طبری، روابط فرهنگی ایران و هند. بخش ششم مباحث لغوی چون «دال و ذال»، «باختر به معنی شمال»، و همچنین مباحث دستوری را شامل است. در بخش هفتم، قطعات ادبی و نمایشنامه، یکی از نوشته های خواندنی بهار با عنوان « قلب شاعر» درج شده است. بخش هشتم حاوی مقاله هایی است درباره سه تن از مردان ادب و سیاست (امیل زولا، سیدجمال الدین اسد آبادی و اقبال لاهوری). بخش نهم مشتمل است بر مباحث گوناگون و متنوع چون تغییر خط فارسی، بهرام گور، بازی‌های ایرانی. بخش دهم در باب ادبیات معاصر است، از جمله مباحثی چون تأثیر محیط در ادبیات، دستور ادبی، تعلیم زبان فارسی، گردآوری لغات فارسی.

طرز نگارش این مقاله‌ها شیرین و جذاب است. برخی مقالات چون «سرگذشت طبری» و «دورنمای تصوف در ایران» به صورت داستانی دلکش و زیبا و برخی مقاله‌ها چون «قلب شاعر» با بیانی احساسی و پر کشش و محسورکننده نوشته شده است. زمینه‌های پژوهش‌های بهار متعدد است و عرصه‌های تاریخ و فرهنگ و ادیان پیش از اسلام و زبان پهلوی را نیز دربرمی‌گیرد. اما عمده تحقیقات او مربوط است به ایران اسلامی در مقوله‌هایی همچون زبان، خط، ادبیات و تاریخ. آنچه در مقوله زبان و ادب فارسی و بررسی سبک‌های متون منثور نوشته و تحلیلی که از آثار منظوم شاعران ارائه داده از اِشراف و نکته سنجی‌های بیشتر نویسنده حکایت دارد. در تحقیقات تاریخی بهار نیز مطالب تازه و جالب می‌توان سراغ گرفت. بهار به‌جز مقالات مندرج در این دو مجلد، نوشته‌های بسیار در مقوله‌های گوناگون دارد. نخست مقالات او راجع به فردوسی که محمد گلبن، آنها را نیز گردآورده و جداگانه تحت عنوان "فردوسی‌نامه بهار" منتشر کرده است.

آثار منثور دیگر او نوشته‌های سیاسی زیادی است که در روزنامه‌های عصر مشروطه تا اواخر دهه بیست در جراید به ویژه روزنامه‌های متعلق به خود او از قبیل بهار و نوبهار چاپ شده و امضای اکثر آنها مستعار است. از این رو، تمیز آنها به آسانی ممکن نیست و مستلزم بذل دقت و حوصله بسیار و آشنایی با سبک‌های متنوع بهار در دوره‌ها و مراحل فعالیت قلمی اوست و به قرار اطلاع، آنها را نیز "محمد گلبن" گرد آورده و در دست انتشار دارد.

بهار در مقایسه با ادیبان و شاعران سنت پرست معاصر، نسبت به نوگرایی پذیرفتاری بیشتری نشان داده است. وی با نوپردازان هرچند هماهنگی نداشت، در اظهارنظر نرمش به خرج می‌داد و شعر نو را یکسره طرد نمی‌کرد. از این رو، اظهار نظرهای معتدل او در این باب هنوز هم تازگی دارد و موجب رمیدگی نمی‌شود. آشنایی بهار با مقولات سیاسی و اجتماعی و ورود او در دنیای سیاست نوشته‌های او را برای نسل جوان امروزی مطلوب ساخته است. وی هیچگاه از پذیرش آرای جدید و همگامی با جریان‌های نو پروا نداشته چنان که در ماه‌های پایانی زندگی ریاست سازمان ایرانی طرفدار صلح را پذیرفته است.

"بهار و ادب فارسی" با مقدمه گردآورنده و همچنین مقدمه مفصل "غلامحسین یوسفی" آغاز می‌شود. یوسفی در این مقدمه، سبک بهار و آرای او و مقام ویژه وی در عصر ما و فعالیت‌های سیاسی او را بررسی کرده است. این مجموعه ضمایمی دارد شامل سال‌شمار زندگی بهار، کتابشناسی بهار، منابع کتاب و فهرست کامل مقالات و خطابه‌ها و سخنرانی‌های بهار.

سید علی آل داوود. فرهنگ آثار ایرانی اسلامی. سروش

بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...
صدای من یک خیشِ کج بود، معوج، که به درون خاک فرومی‌رفت فقط تا آن را عقیم، ویران، و نابود کند... هرگاه پدرم با مشکلی در زمین روبه‌رو می‌شد، روی زمین دراز می‌کشید و گوشش را به آنچه در عمق خاک بود می‌سپرد... مثل پزشکی که به ضربان قلب گوش می‌دهد... دو خواهر در دل سرزمین‌های دورافتاده باهیا، آنها دنیایی از قحطی و استثمار، قدرت و خشونت‌های وحشتناک را تجربه می‌کنند ...
احمد کسروی به‌عنوان روشنفکری مدافع مشروطه و منتقد سرسخت باورهای سنتی ازجمله مخالفان رمان و نشر و ترجمه آن در ایران بود. او رمان را باعث انحطاط اخلاقی و اعتیاد جامعه به سرگرمی و مایه سوق به آزادی‌های مذموم می‌پنداشت... فاطمه سیاح در همان زمان در یادداشتی با عنوان «کیفیت رمان» به نقد او پرداخت: ... آثار کسانی چون چارلز دیکنز، ویکتور هوگو و آناتول فرانس از ارزش‌های والای اخلاقی دفاع می‌کنند و در بروز اصلاحات اجتماعی نیز موثر بوده‌اند ...
داستان در زاگرب آغاز می‌شود؛ جایی که وکیل قهرمان داستان، در یک مهمانی شام که در خانه یک سرمایه‌دار برجسته و بانفوذ، یعنی «مدیرکل»، برگزار شده است... مدیرکل از کشتن چهار مرد که به زمینش تجاوز کرده بودند، صحبت می‌کند... دیگر مهمانان سکوت می‌کنند، اما وکیل که دیگر قادر به تحمل بی‌اخلاقی و جنایت نیست، این اقدام را «جنایت» و «جنون اخلاقی» می‌نامد؛ مدیرکل که از این انتقاد خشمگین شده، تهدید می‌کند که وکیل باید مانند همان چهار مرد «مثل یک سگ» کشته شود ...
معلمی بازنشسته که سال‌های‌سال از مرگ همسرش جانکارلو می‌گذرد. او در غیاب دو فرزندش، ماسیمیلیانو و جولیا، روزگارش را به تنهایی می‌گذراند... این روزگار خاکستری و ملا‌ل‌آور اما با تلألو نور یک الماس در هم شکسته می‌شود، الماسی که آنسلما آن را در میان زباله‌ها پیدا می‌کند؛ یک طوطی از نژاد آمازون... نامی که آنسلما بر طوطی خود می‌گذارد، نام بهترین دوست و همرازش در دوران معلمی است. دوستی درگذشته که خاطره‌اش نه محو می‌شود، نه با چیزی جایگزین... ...