سیدحسن حسینی با "سفرنامه‌ی گردباد" به نمایشگاه کتاب آمد.

مجموعه‌ی شعرهای کلاسیک منتشرنشده‌ی حسینی شامل غزل، مثنوی، چارپاره، ‌رباعی و ... با انتخاب، ویرایش و مقدمه‌ای از قیصر امین‌پور در مجموعه‌ای با نام "سفرنامه‌ی گردباد" به‌چاپ رسیده است.

این کتاب در حجمی حدودا 200صفحه‌یی از سوی خانه‌ی شاعران ایران منتشر شده و در نمایشگاه کتاب تهران عرضه شده است.

به گزارش ایسنا، همچنین ترجمه‌ای از حسینی با عنوان "فن شعر" احسان عباس درباره‌ی نظریه‌ها و مکتب‌های شعری در حال آماده‌سازی برای انتشار است.

پس از درگذشت سیدحسن حسینی، دو مجموعه‌ی شعر‌ "در ملکوت سکوت" (شعرهای سپید) و "از شرابه‌های روسری مادرم" (درباره‌ی حضرت زهرا (س) و مادر) منتشر شده‌اند.

مراسم بزرگداشت این شاعر فقید هم که قرار بود به‌مناسبت سومین سالگشت درگذشتش، فروردین‌ماه سال جاری برگزار شود، به خردادماه موکول شده است.

"همصدا با حلق اسماعیل" (مجموعه‌ی شعر)، "براده‌ها" (نثر ادبی)، "بیدل، سپهری و سبک هندی"، "گنجشک و جبراییل" (مجموعه‌ی شعر عاشورایی)، "مشت در نمای درشت" (معانی و بیان در ادبیات و سینما)، "گزیده‌ی شعر جنگ و دفاع مقدس" (با انتخاب و توضیح)، "نوشداروی طرح ژنریک" (مجموعه‌ی شعر طنز)، "طلسم سنگ" (مجموعه‌ی نثرهای عاشورایی)، "شقایق‌نامه" (نثر عاشورایی)، ترجمه‌ی "حمام روح" (جبران خلیل جبران) و "نگاهی به خویش" (گفت‌وگو با شاعران و نویسندگان معاصر عرب همراه با موسی بیدج) از آثار منتشرشده‌ی سیدحسن حسینی هستند.

مردم ایران را به سه دسته‌ی شیخی، متشرعه و کریم‌خانی تقسیم می‌کند و پس از آن تا انتهای کتاب مردم ایران را به دو دسته‌ی «ترک» و «فارس» تقسیم می‌کند؛ تقسیم مردمان ایرانی در میانه‌های کتاب حتی به مورد «شمالی‌ها» و «جنوبی‌ها» می‌رسد... اصرار بیش‌از اندازه‌ی نویسنده به مطالبات قومیت‌ها همچون آموزش به زبان مادری گاهی اوقات خسته‌کننده و ملال‌آور می‌شود و به نظر چنین می‌آید که خواسته‌ی شخصی خود اوست ...
بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...
صدای من یک خیشِ کج بود، معوج، که به درون خاک فرومی‌رفت فقط تا آن را عقیم، ویران، و نابود کند... هرگاه پدرم با مشکلی در زمین روبه‌رو می‌شد، روی زمین دراز می‌کشید و گوشش را به آنچه در عمق خاک بود می‌سپرد... مثل پزشکی که به ضربان قلب گوش می‌دهد... دو خواهر در دل سرزمین‌های دورافتاده باهیا، آنها دنیایی از قحطی و استثمار، قدرت و خشونت‌های وحشتناک را تجربه می‌کنند ...
احمد کسروی به‌عنوان روشنفکری مدافع مشروطه و منتقد سرسخت باورهای سنتی ازجمله مخالفان رمان و نشر و ترجمه آن در ایران بود. او رمان را باعث انحطاط اخلاقی و اعتیاد جامعه به سرگرمی و مایه سوق به آزادی‌های مذموم می‌پنداشت... فاطمه سیاح در همان زمان در یادداشتی با عنوان «کیفیت رمان» به نقد او پرداخت: ... آثار کسانی چون چارلز دیکنز، ویکتور هوگو و آناتول فرانس از ارزش‌های والای اخلاقی دفاع می‌کنند و در بروز اصلاحات اجتماعی نیز موثر بوده‌اند ...
داستان در زاگرب آغاز می‌شود؛ جایی که وکیل قهرمان داستان، در یک مهمانی شام که در خانه یک سرمایه‌دار برجسته و بانفوذ، یعنی «مدیرکل»، برگزار شده است... مدیرکل از کشتن چهار مرد که به زمینش تجاوز کرده بودند، صحبت می‌کند... دیگر مهمانان سکوت می‌کنند، اما وکیل که دیگر قادر به تحمل بی‌اخلاقی و جنایت نیست، این اقدام را «جنایت» و «جنون اخلاقی» می‌نامد؛ مدیرکل که از این انتقاد خشمگین شده، تهدید می‌کند که وکیل باید مانند همان چهار مرد «مثل یک سگ» کشته شود ...