محصور در دهلیزهای تاریک و متروک تاریخ | ایبنا


کتاب «ادیسه راست: تاریخ خرد دربه‌دری از ۱۳۰۴ تا ۱۳۳۸ خورشیدی» اثر محمد مالجو، پژوهشی مستند از تحولات اقتصادی، سیاسی و فرهنگی ایران در یکی از دوره‌های حساس تاریخ معاصر است. در این اثر نویسنده با تکیه بر رویکرد «تاریخ نگاری خرد» و استفاده از اسناد و دست‌نوشته‌های ناشناخته، تصویری واقع‌گرایانه از وضعیت بازرگانی ایران در دوران بحران‌های بین‌المللی از جمله جنگ جهانی دوم ارائه می‌دهد. به طور کلی، این کتاب نه تنها برای پژوهشگران و دانشجویان رشته‌های تاریخ و اقتصاد سیاسی، بلکه برای هر کسی که به دنبال درک بهتر و کشف رازهای کمتر شناخته شده در بایگانی‌های تاریخی ایران است، منبعی ارزشمند به شمار می‌آید.

خلاصه ادیسه راست محمد مالجو،

محمد مالجو در این کتاب، با استفاده از رویکرد تاریخ‌نگاری خرد، به بررسی و تحلیل یک گزارش اقتصادی از وضعیت بازرگانی ایران هنگام جنگ جهانی دوم و زندگی پر فراز و نشیب این چهره، که در بستر تحولات سیاسی و اجتماعی زمان، شاهد تصفیه‌های بزرگ در شوروی و تحولات دوران رضاشاهی بوده، به گونه‌ای روایت شده است که هم داده‌های آماری و هم ابعاد شخصی و سرکوب‌های سیاسی آن دوره را به خواننده منتقل می‌کند.

گزارش متروک، گزارش‌نویس مطرود
بخش اول کتاب با نام «گزارش گزارش‌نویس» به مستور در سایه‌ها، گزارش متروک، گزارش‌نویس مطرود، ترکش‌های تصفیه بزرگ در تهران، مصاف با تنگ‌دستی و بلاتکلیفی، واهمه اشغال ایران، دو سویه ناهمسوی روسی و ایرانی، گارد جدید به سوی نظامی‌گری، ایران در اشغال، خوف اشغال تهران، زیرچکمه اشغالگران، فرار از پایتخت، چرا خروج از خفای شیراز، ادیسه‌ای رو به پایان و وحدت روش‌شناسانه می‌پردازد. بخش دوم نیز با نام «گزارش راست» به نامه اداری کریم سنجابی به عباس‌قلی گلشائیان، ساختار تجارت خارجی ایران در پرتو دو جنگ جهانی به قلم نیکلا راست پرداخته و در چهار فصل به بازرگانی خارجی ایران در زمان جنگ گذشته ۱۹۱۴ تا ۱۹۱۸، عوامل مهم ایجاد استقلال اقتصادی ایران در عصر حاضر، بازرگانی خارجی ایران در زمان جنگ کنونی و پیش‌بینی اشاره می‌کند.

کتاب با اتکا بر اسناد منتشر نشده دوایر دولتی ایران، تاریخ زندگی دوپاره تاکنون ناشناخته‌اش را در قالب نوعی تاریخ نگاری خُرد چنان رفو می‌کند که هم بر استحاله سیاست خارجی شوروی در قبال ایران طی اواخر دهه ۱۳۱۰ و نخستین نیمه دهه ۱۳۲۰ پرتو تازه‌ای بیفکند هم اسراری از حیات راز آلودش در دهه‌های ۱۳۲۰ و ۱۳۳۰ را صورت‌بندی کند. مالجو گزارشی را برای نخستین‌بار به انتشار می‌رساند که درباره اقتصاد ایران در واپسین ماه‌های عصر رضاشاهی است. این گزارش نه در زمانه اضطراری اشغال ایران طی جنگ جهانی دوم به کار تعمیق درک سیاست‌گذاران معاصرش آمد نه در ادوار بعدی از حصار حصین بایگانی‌ها بیرون خزید اما امروز سند تاریخی بی‌همتایی است که متکی بر آمارهایی عمدتاً مفقود شده در دهلیزهای تاریک تاریخ، درک ما را درباره تجارت خارجی ایران در ادواری کلیدی از تاریخ معاصرمان تعمیق می‌بخشد. با احضار این گزارش تاکنون متروک مانده اکنون می‌توان نویسنده‌اش را در جایگاه ویژه‌ای نشاند: نیکلا راست در مقام نخستین اقتصاددان تجربی برجسته در تاریخ اندیشه اقتصادی ایران.

گذشته بازرگانی خارجی ایران
او در بخشی از کتاب به قحطی‌های سال ۱۳۲۰ اشاره می‌کند و می‌گوید: «ایران در این میان چند ماهی بود که اوج قحطی‌ها را پشت سر گذاشته بود اما نرخ‌های تورم و بیکاری کماکان بسیار بالا بودند و ارزش ریال کماکان رو به تضعیف داشت. فقر کماکان در بخش‌های وسیعی از جمعیت شهری و روستایی بیداد می‌کرد. روزنه‌ای که تضعیف قوای محور در سطح جهانی برای رشد تجارت خارجی ایران گشوده بود از مهم‌ترین اهرم‌های مهار بحران‌های درهم تنیده اقتصاد ایران به حساب می‌آمد. سطوح گوناگون دیوان‌سالاران در پایتخت و ولایات خصوصاً از اوایل سال ۱۳۲۳ مستمر در حال ارائه خط‌مشی‌های گوناگون برای مهار انواع بحران‌های اقتصادی کشور در مقطعی بودند که تلالوهای سایه صلح در چشم‌اندازها سوسو می‌زد. تا جایی که به قلمرو تجارت خارجی ایران بازمی‌گشت، گزارش اداره کل آمار و بررسی‌ها که سه سال قبل به قلم راست نوشته شده بود برای معدود کسانی که خواننده‌اش بودند در صدر قرار داشت. هم چشم‌انداز تاریخی بسیار دقیق و نوآورانه‌ای از گذشته بازرگانی خارجی ایران به دست می‌داد هم پیش‌بینی‌های واقع‌گرایانه‌ای از انواع سناریوهای محتمل در آینده احتملا صلح‌آمیزی که پیشارو بود.»

محمد مالجو با پرداختن به جزئیات اسناد منتشرنشده و تحلیل دقیق وقایع، نه تنها وضعیت واقعی اقتصاد ایران در دوران جنگ و تحولات بین‌المللی را ترسیم می‌کند، بلکه داستانی جذاب و کمتر شناخته شده از روابط پیچیده بین ایران و اتحاد جماهیر شوروی در دوره‌های حساس را نیز به تصویر می‌کشد. از دیگر ویژگی‌های بارز این کتاب می‌توان به قدرت بازگویی داستان تاریخی و ارائه روایت‌های انسانی از رویدادهای وحشتناک مانند دستگیری و اعدام شخصیت‌هایی اشاره کرد که در چارچوب تصفیه‌های بزرگ شوروی قرار داشتند. این روایت‌ها، علاوه بر آنکه ابعاد انسانی و دردناک دوران را به خواننده منتقل می‌کنند، دریچه‌ای نو به فهم عمیق‌تر از آنچه در پشت پرده‌های تاریخی رخ داده، می‌گشایند.

پیشروترین شیوه‌ها در تاریخ‌نگاری اجتماعی
«تاریخ‌نگاری خرد» رویکردی است که با تمرکز بر یک منطقه یا موضوع محدود، داده‌ها و جزئیاتی ارائه می‌کند که معمولاً در تاریخ‌نگاری اجتماعی کلاسیک دیده نمی‌شود. این شیوه بر چهار ویژگی اصلی استوار است: واقع‌گرایی، ثبت تجربه‌های فردی، گسترش شاخه‌ها و زوایای روایت، و قابل‌فهم بودن برای عموم. پند مشهور فلوبر با این نام که «جزئیات بسیار مهم هستند» بیشتر یادآور همین سنت تاریخ‌نگاری است. امروزه تاریخ‌نگاری خرد، که ریشه‌هایی در مردم‌شناسی دارد و در متن تاریخ‌نگاری فرهنگی جدید شکوفا شده، به یکی از پیشروترین شیوه‌ها در تاریخ‌نگاری اجتماعی معاصر بدل شده است.

در کتابی که محمد مالجو، پژوهشگر تاریخ اندیشه اقتصاد سیاسی، ارائه کرده، این رویکرد به‌طور عملی به کار گرفته شده است. او با تکیه بر تاریخ‌نگاری خرد، یک گزارش اقتصادی مربوط به وضعیت بازرگانی ایران در دوران جنگ جهانی دوم را تحلیل می‌کند و در کنار آن به فراز و نشیب‌های زندگی نویسنده همان گزارش می‌پردازد.

ماجرا از جایی آغاز می‌شود که مالجو در جریان بررسی اسناد و آرشیوهای تاریخ اقتصاد ایران در سازمان اسناد و آرشیو ملی، به‌طور اتفاقی به سندی برخورد می‌کند: گزارشی تحلیلی درباره تجارت و بازرگانی ایران در سال‌های جنگ جهانی دوم. این گزارش که از سال ۱۳۲۰ در بایگانی موجود بوده، تا پیش از این هرگز خوانده نشده و مورد تحلیل قرار نگرفته بود. مالجو در پژوهش خود هم متن گزارش را (برای نخستین‌بار) منتشر کرده و هم داستان زندگی نویسنده آن را روایت کرده است.

اسراری در اعماق بایگانی‌های ایران
مالجو خود در این باره می‌گوید: «این گزارش گنجینه پراکنده‌ای از اسرار در اعماق بایگانی‌های ایران پنهان بود که زندگی رازآلود یک ایران‌شناس و گزارش تألیفی‌اش درباره اقتصاد ایران را به تصویر می‌کشد. این کتاب هم حاوی همین گزارش تراز اول است که تاکنون ناشناخته مانده هم راوی ادیسه گزارش‌نویس خبره‌اش که نیمی از عمر شصت ساله‌اش در روسیه گذشت و نیمه دیگرش در ایران. نه اهل فرهنگ و ادب در طرف روسی از دومین نیمه حیاتش در ایران مطلع بوده‌اند، نه روشنفکران و دیوانسالاران در طرف ایرانی از اولین نیمه زندگی‌اش در روسیه. رازی در بین بود برآمده از تاریخ خون‌بار شوروی استالینی که تاکنون نیمی از چهره‌اش را از افق دید طرف های روس پنهان می‌کرده و نیمی دیگر را از دیدرس طرف‌های ایرانی.»

او در ادامه چنین می‌نویسد: وقتی سرانجام فرصتی دست داد، ابتدا کارم بر تاریخ تجارت خارجی ایران متمرکز بود اما به محض اینکه دایره علاقه‌مندی‌ام از چیستی گزارش به کیستی گزارش‌نویس بسط یافت ناگهان به قلمرو یکسره متفاوتی پرتاب شدم. در اواخر فرایند ویرایش و پیرایش نسخه‌های دست‌نویس بود که کنجکاوی‌هایم درباره نویسنده گزارش آغاز شده بود. آهسته آهسته متوجه شدم تازه در ابتدای مسیری قرار گرفته‌ام که به خطا پایان‌یافته تلق‌اش می‌کردم. هنوز نیز درنیافته بودم که به قلمرو نوعی تاریخ‌نگاری خرد درباره یکی از اسرارآمیزترین شخصیت‌های کمابیش ناشناخته تاریخ معاصر ایران گام نهاده‌ام. نمی‌دانستم پژوهش درباره نوعی ادیسه انسانی را کلید زده‌ام که محصور در حصارهای حصین دهلیزهای تاریک و متروک تاریخ، پاک به بوته فراموشی سپرده شده است. هدف پژوهش عبارت بود از بازیابی و بازسازی مسیر طی شده پرفرازونشیب یک شخصیت ناشناخته اسرارآمیز طی نخستین دهه‌های عصر پهلوی در آینه اسناد پراکنده‌ای که ذره‌ذره می‌یافتم. کوشیده‌ام تاریخ خرد ادیسه گزارش‌نویسی را در متن سیاسی کلانی بنشانم که از زاویه بعیدی بر برخی جنبه‌های تاریخ معاصر ایران پرتو می‌اندازد.»

شوروی دهه ۱۹۳۰ و ماجرای «تصفیه بزرگ»
نویسنده گزارش، نیکلا بلگاردسک (۱۸۹۹–۱۹۵۹) یا نیکلا راست، در زمان تهیه این تحلیل اقتصادی، کارمند وزارت دارایی ایران بوده است. این‌که یک فرد روس در مقام نگارش یک گزارش رسمی در وزارتخانه ایرانی قرار گیرد، در نگاه نخست شگفت‌انگیز است؛ اما مرور زندگی راست نشان می‌دهد که موقعیت او کاملاً قابل فهم است. در کتاب ادیسه راست، مالجو زندگی این شخصیت را پی می‌گیرد و از خلال آن تاریخ تحولات سیاسی ایران رضاشاهی و شوروی استالینی را نیز بازمی‌گشاید. با خواندن زندگی راست، بخش‌هایی تاریک از تاریخ شوروی دهه ۱۹۳۰ و ماجرای «تصفیه بزرگ» پیش چشم می‌آید، دورانی که بسیاری از دیپلمات‌ها، اندیشمندان و کارمندان عالی‌رتبه قربانی سرکوب گسترده دولت شوروی شدند. راست نیز یکی از همین قربانیان بود و برای رهایی از این شرایط هولناک، ایران را به‌عنوان محل تبعید و زندگی برگزید.

در کتاب، نمونه‌های متعدد این تصفیه‌ها بازگو شده است. از جمله در صفحه ۳۳ می‌خوانیم: «چرنیخ، که طی سال‌های ۱۹۳۵ تا ۱۹۳۹ (مطابق ۱۳۱۴ تا ۱۳۱۸ خورشیدی) سفیر مختار شوروی در تهران بود و در بدو مأموریتش در مذاکرات با رئیس‌الوزرا فروغی از بلگاردسکی یاری گرفته بود، در ۱۶ مه ۱۹۳۹ بازداشت شد و در سال ۱۹۴۰ به جوخه اعدام سپرده شد. سرگی کنستانتینویچ پاستوخوف، ایران‌شناسی شهیر در مقام سفیر مختار شوروی در تهران طی سال‌های ۱۹۳۳ تا ۱۹۳۵ که سیاست خارجی شوروی در ایران طی نخستین نیمه دهه ۱۳۱۰ را پی ریخته بود، نیز در ۱۶ مه ۱۹۳۹ بازداشت شد و در دوم آوریل ۱۹۴۰ اعدام شد. این همه از پیامدهای گردبادی بود که از چند سال قبل در شوروی استالینی راه افتاده بود: تصفیه بزرگ.»

در چنین فضای هراس‌آور و سرکوبگر، نیکلا راست ترک تابعیت می‌کند، تابعیت ایران را می‌پذیرد و در مقام مشاور اقتصادی در وزارت دارایی مشغول به کار می‌شود؛ و در همین دوران است که گزارش اقتصادی مهم خود را درباره وضعیت تجارت ایران می‌نویسد. مالجو تأکید می‌کند که هنوز بخش‌های مهمی از زندگی راست ناشناخته است، زیرا دسترسی به آرشیوهای روسی و انگلیسی وجود ندارد و همین امر موجب باقی ماندن ابهامات فراوان شده است. او در کتاب فرضیه‌هایی نیز مطرح می‌کند که به دلیل نبود منابع کافی امکان اثبات قطعی آن‌ها فراهم نیست.

تاریخ را همواره فاتحان می‌نویسند
از دیگر جنبه‌های قابل توجه زندگی بلگاردسکی، فعالیت‌های او به‌عنوان یک ایران‌شناس روسی است. او در دانشگاه شرق‌شناسی لنینگراد تحصیل کرده و شناخت گسترده‌ای از فرهنگ و تاریخ ایران داشته است. برخی از پژوهش‌های او از جمله مقاله «سیراف» و «افسانه پرواز کیکاووس» نشان‌دهنده دقت و وسعت مطالعات ایران‌شناختی او هستند.

مطالعه ادیسه راست دریچه‌ای به فصلی کمتر شناخته‌شده از روابط سیاسی و فرهنگی ایران و اتحاد شوروی می‌گشاید، آن هم از منظر تاریخ‌نگاری خرد. با یادآوری سخن معروف والتر بنیامین مبنی بر اینکه «تاریخ را همواره فاتحان می‌نویسند»، اهمیت چنین رویکردی آشکار می‌شود: روایت تاریخ از چشم فرودستان و شکست‌خوردگان. مالجو در این کتاب بخشی از تاریخ سرکوب‌شدگان دوران استالینی را زنده کرده است.

................ تجربه‌ی زندگی دوباره ...............

زمانی که برندا و معشوق جدیدش توطئه می‌کنند تا در فرآیند طلاق، همه‌چیز، حتی خانه و ارثیه‌ خانوادگی تونی را از او بگیرند، تونی که درک می‌کند دنیایی که در آن متولد و بزرگ شده، اکنون در آستانه‌ سقوط به دست این نوکیسه‌های سطحی، بی‌ریشه و بی‌اخلاق است، تصمیم می‌گیرد که به دنبال راهی دیگر بگردد؛ او باید دست به کاری بزند، چراکه همانطور که وُ خود می‌گوید: «تک‌شاخ‌های خال‌خالی پرواز کرده بودند.» ...
پیوند هایدگر با نازیسم، یک خطای شخصی زودگذر نبود، بلکه به‌منزله‌ یک خیانت عمیق فکری و اخلاقی بود که میراث او را تا به امروز در هاله‌ای از تردید فرو برده است... پس از شکست آلمان، هایدگر سکوت اختیار کرد و هرگز برای جنایت‌های نازیسم عذرخواهی نکرد. او سال‌ها بعد، عضویتش در نازیسم را نه به‌دلیل جنایت‌ها، بلکه به این دلیل که لو رفته بود، «بزرگ‌ترین اشتباه» خود خواند ...
دوران قحطی و خشکسالی در زمان ورود متفقین به ایران... در چنین فضایی، بازگشت به خانه مادری، بازگشتی به ریشه‌های آباواجدادی نیست، مواجهه با ریشه‌ای پوسیده‌ است که زمانی در جایی مانده... حتی کفن استخوان‌های مادر عباسعلی و حسینعلی، در گونی آرد کمپانی انگلیسی گذاشته می‌شود تا دفن شود. آرد که نماد زندگی و بقاست، در اینجا تبدیل به نشان مرگ می‌شود ...
تقبیح رابطه تنانه از جانب تالستوی و تلاش برای پی بردن به انگیره‌های روانی این منع... تالستوی را روی کاناپه روانکاوی می‌نشاند و ذهنیت و عینیت او و آثارش را تحلیل می‌کند... ساده‌ترین توضیح سرراست برای نیاز مازوخیستی تالستوی در تحمل رنج، احساس گناه است، زیرا رنج، درد گناه را تسکین می‌دهد... قهرمانان داستانی او بازتابی از دغدغه‌های شخصی‌اش درباره عشق، خلوص و میل بودند ...
من از یک تجربه در داستان‌نویسی به اینجا رسیدم... هنگامی که یک اثر ادبی به دور از بده‌بستان، حسابگری و چشمداشت مادی معرفی شود، می‌تواند فضای به هم ریخته‌ ادبیات را دلپذیرتر و به ارتقا و ارتفاع داستان‌نویسی کمک کند... وقتی از زبان نسل امروز صحبت می‌کنیم مقصود تنها زبانی که با آن می‌نویسیم یا حرف می‌زنیم، نیست. مجموعه‌ای است از رفتار، کردار، کنش‌ها و واکنش‌ها ...