بازگشت به خویشتن در سیره لیبرال | ایبنا


لیبرالیسم به‌عنوان یک فلسفه‌ سیاسی و سنت فکری، بر آزادی‌های فردی، حکومت قانون، محدودیت قدرت دولتی، و مدارا و تساهل تأکید دارد. این نظام فکری، که ریشه در عصر روشنگری دارد، دموکراسی، حقوق بشر، اقتصاد بازار آزاد و جامعه‌ مدنی را در کانون توجه خود قرار می‌دهد. بااین‌حال، لیبرالیسم در طول تاریخ خود، به‌ویژه در قرن بیستم، با چالش‌ها و تهدیدات بنیادین، از فاشیسم و نازیسم گرفته تا کمونیسم، روبه‌رو بوده است. این تضادها، فیلسوفان و متفکران لیبرال را به تأمل عمیق‌تری واداشت تا جوهره‌ این سنت را در برابر ایدئولوژی‌های غیرلیبرال حفظ و بازتعریف کنند.

 کتاب «لیبرالیسم در روزگار ظلمت» (سیره‌ لیبرال در قرن بیستم) [Liberalism in dark times : the liberal ethos in the twentieth century] اثر جاشوآ اِل. چرنیس [Joshua L. Cherniss]

کتاب «لیبرالیسم در روزگار ظلمت» (سیره‌ لیبرال در قرن بیستم) [Liberalism in dark times : the liberal ethos in the twentieth century] اثر جاشوآ اِل. چرنیس [Joshua L. Cherniss] که در سال ۲۰۲۱ منتشر و ترجمه‌ فارسی آن توسط احسان سنایی‌اردکانی توسط نشر مرکز منتشر شده، تلاشی است در همین راستا. چرنیس در این کتاب، نه با تعریف لیبرالیسم به‌مثابه‌ مجموعه‌ای از سیاست‌ها و نهادها، بلکه با تمرکز بر آن به عنوان یک اخلاق سیاسی (Political Ethos) یا یک منش و مزاج خاص، به دفاع از این سنت فکری می‌پردازد.

جاشوآ ال. چرنیس استادیار علوم سیاسی در دانشگاه جرج‌تاون، یک پژوهشگر برجسته در حوزه‌ نظریه‌ سیاسی مدرن و معاصر است. او به‌طور خاص بر تاریخچه‌ لیبرالیسم و تفکر سیاسی در قرن بیستم تمرکز دارد. دغدغه‌ اصلی چرنیس در این اثر، بازخوانی و احیای نوعی از لیبرالیسم است که در میانه قرن بیستم، در برابر رادیکالیسم و توتالیتاریسم، نه تسلیم شد و نه به ابزاری مشابه با دشمنان خود تبدیل گشت. اهمیت کتاب چرنیس در زمانه‌ کنونی به‌شدت محسوس است. در شرایطی که لیبرالیسم بار دیگر از سوی پوپولیسم راست‌گرا و افراط‌گرایی چپ‌گرا تحت فشار قرار گرفته و حملات به هنجارهای لیبرال (مانند احترام به حقیقت، مدارا و حکومت قانون) رو به افزایش است، این کتاب به‌مثابه‌ یک فراخوان برای «بازگشت به خویشتن» برای سنت لیبرال عمل می‌کند. چرنیس نشان می‌دهد که پاسخ به بی‌رحمی و عدم تساهل مخالفان، نباید با بی‌رحمی متقابل باشد؛ اینجا است که «سیره‌ لیبرال» اهمیت حیاتی پیدا می‌کند.

چرنیس برای پیشبرد تِزِ خود، سفرِ فکریِ شش متفکر برجسته قرن بیستم را در شش فصل پیگیری می‌کند. این کتاب با فصل اول تحت عنوان «دل‌نازکی جنایت است» آغاز می‌شود و در ادامه، نویسنده در فصل دوم به تأمل «در فاصله فاجعه و آرمانشهر» می‌پردازد. فصول بعدی با محوریت پرتره‌های فکری، شامل مباحثی چون «یک انسان صالح»، «اخلاقیات حزم و ثمر‌بخشی تردید»، و «علیه بدبینی و احساساتی‌گری» هستند. نویسنده در فصل ششم با تأکید بر فضیلت «شجاعت... تردیدورزی‌ها و بی‌‌یقینی‌های ما»، بحث را به سمت نتیجه‌گیری هدایت می‌کند که در آن پرسش محوری «شخصیت‌های برازنده‌ لیبرال‌های خوب؟» مطرح می‌شود.

نقطه ثقل کتاب چرنیس، مفهوم «معمای لیبرال» است. این معما به این چالش اشاره دارد که لیبرال‌ها چگونه می‌توانند با جنبش‌های ضدلیبرالی که با بی‌رحمی، عدم تساهل و اعتقاد راسخ به «هدف نهایی» عمل می‌کنند، مبارزه کنند، بدون آنکه خودشان به همان اندازه بی‌رحم و غیرلیبرال شوند. آیا می‌توان با عدم تساهل، با تساهل رفتار کرد؟ آیا باید اصول لیبرالی (مانند حفظ عواطف، شکاکیت، و مدارا) را برای پیروزی بر دشمن کنار گذاشت؟ پاسخ چرنیس «خیر» است. او استدلال می‌کند که هسته‌ اصلی لیبرالیسم در قرن بیستم، نهادها یا سیاست‌های خاصی نیستند، بلکه یک سیره‌ سیاسی یا یک مزاج معتدل هستند. این سیره شامل مجموعه‌ای از ویژگی‌ها مانند: افتادگی و فروتنی (پذیرش پیچیدگی‌ها)، بردباری و تحمل (پرهیز از رادیکالیسم)، انعطاف‌پذیری فکری (پذیرش عدم قطعیت) و نجابت و متانت اخلاقی (خودداری از ابزارهای بی‌رحمانه) است. چرنیس با بازیابی این منش از متفکران کلیدی قرن بیستم، آن را به‌عنوان سپر دفاعی اصلی لیبرالیسم معرفی می‌کند. به‌جای «جنگ با آتش»، لیبرال‌ها باید بر فضائل خود تمرکز کنند و تبدیل به «پناهگاه صلح و ثبات» شوند.

چرنیس برای تقویت تِزِ خود، پرتره‌های دقیقی از پنج متفکر بزرگ میانه قرن بیستم ارائه می‌دهد: ماکس وبر که بر تنش میان اخلاق اعتقاد و اخلاق مسئولیت تأکید کرد؛ راینهولد نیبور، متأله‌ای که بر لزوم نگاهی واقع‌بینانه به قدرت و شرّ در سیاست تأکید می‌کرد؛ آلبر کامو که در برابر توتالیتاریسم، بر «طغیان» به‌عنوان یک حد لیبرالی تأکید داشت؛ ریمون آرون، جامعه‌شناس فرانسوی که بر احتیاط و پرهیز از ایدئولوژی‌زدگی تأکید می‌کرد؛ و آیزایا برلین که با مفهوم «تکثرگرایی ارزشی» نشان داد که هر دیدگاه تک‌محوری خطرناک است. این متفکران همگی بر لزوم شکاکیت، قضاوت دقیق و گشاده‌رویی به جای اطمینان مطلق و افراط‌گرایی تأکید کردند.

چرنیس در این کتاب، لیبرالیسم را نه‌تنها به عنوان یک بحث تاریخی، بلکه به‌عنوان یک جایگزین فکری برای دوران ما مطرح می‌کند. این «لیبرالیسم معتدل» به لیبرال‌ها منابعی می‌دهد تا بتوانند در برابر حملات سیاسی کنونی بایستند. بااین‌حال، این اثر با نقدهای مهمی نیز روبه‌رو شده است. برخی منتقدان می‌پرسند که آیا تکیه بر «سیره‌ سیاسی» به تنهایی کافی است؟ همچنین این پرسش مطرح است که در مواجهه با بی‌عدالتی‌های بنیادین مانند نژادپرستی یا نابرابری شدید اقتصادی، آیا اعتدال به معنای دفاع از وضع موجود نیست؟ آیا تهدید اصلی امروز، نه «بی‌رحمی» بلکه «بی‌عاطفگی و بی‌تفاوتی» است و آیا لیبرالیسم به «انرژی» و «ایده‌آل‌گرایی» بیشتر نیاز ندارد؟ چرنیس در پاسخ‌های خود، با اعتدال و انعطاف فکری، تأکید می‌کند که لیبرالیسمِ معتدل لزوماً به معنای انفعال نیست، بلکه به معنای استفاده از ابزارهای اخلاقی در مبارزه است.

کتاب «لیبرالیسم در روزگار ظلمت» یک مداخله‌ کلیدی و بسیار به‌هنگام در بحث‌های مربوط به بحران لیبرالیسم است. جاشوآ چرنیس با بازیابی یک سنت فکری فراموش‌شده از متفکران میانه‌ قرن بیستم، به ما یادآوری می‌کند که لیبرالیسم بیش از آنکه مجموعه‌ای از قوانین باشد، یک شیوه زندگی و یک منش سیاسی است که بر مبنای شکاکیت، فروتنی، مدارا و نجابت اخلاقی بنا شده است. این کتاب برای هر کسی که نگران آینده‌ دموکراسی و آزادی در برابر افراط‌گرایی‌های کنونی است، یک اثر روشنگر و حیاتی خواهد بود و به‌ویژه به خوانندگان فارسی‌زبان کمک می‌کند تا درک عمیق‌تری از چالش‌ها و منابع لیبرالیسم در زمانه‌ تاریک خود پیدا کنند.

................ تجربه‌ی زندگی دوباره ...............

تقبیح رابطه تنانه از جانب تالستوی و تلاش برای پی بردن به انگیره‌های روانی این منع... تالستوی را روی کاناپه روانکاوی می‌نشاند و ذهنیت و عینیت او و آثارش را تحلیل می‌کند... ساده‌ترین توضیح سرراست برای نیاز مازوخیستی تالستوی در تحمل رنج، احساس گناه است، زیرا رنج، درد گناه را تسکین می‌دهد... قهرمانان داستانی او بازتابی از دغدغه‌های شخصی‌اش درباره عشق، خلوص و میل بودند ...
من از یک تجربه در داستان‌نویسی به اینجا رسیدم... هنگامی که یک اثر ادبی به دور از بده‌بستان، حسابگری و چشمداشت مادی معرفی شود، می‌تواند فضای به هم ریخته‌ ادبیات را دلپذیرتر و به ارتقا و ارتفاع داستان‌نویسی کمک کند... وقتی از زبان نسل امروز صحبت می‌کنیم مقصود تنها زبانی که با آن می‌نویسیم یا حرف می‌زنیم، نیست. مجموعه‌ای است از رفتار، کردار، کنش‌ها و واکنش‌ها ...
می‌خواستم این امکان را از خواننده سلب کنم؛ اینکه نتواند نقطه‌ای بیابد و بگوید‌ «اینجا پایانی خوش برای خودم می‌سازم». مقصودم این بود که خواننده، ترس را در تمامی عمق واقعی‌اش تجربه کند... مفهوم «شرف» درحقیقت نام و عنوانی تقلیل‌یافته برای مجموعه‌ای از مسائل بنیادین است که در هم تنیده‌اند؛ مسائلی همچون رابطه‌ فرد و جامعه، تجدد، سیاست و تبعیض جنسیتی. به بیان دیگر، شرف، نقطه‌ تلاقی ده‌ها مسئله‌ ژرف و تأثیرگذار است ...
در شوخی، خود اثر مایه خنده قرار می‌گیرد، اما در بازآفرینی طنز -با احترام به اثر- محتوای آن را با زبان تازه ای، یا حتی با وجوه تازه ای، ارائه می‌دهی... روان شناسی رشد به ما کمک می‌کند بفهمیم کودک در چه سطحی از استدلال است، چه زمانی به تفکر عینی می‌رسد، چه زمانی به تفکر انتزاعی می‌رسد... انسان ایرانی با انسان اروپایی تفاوت دارد. همین طور انسان ایرانیِ امروز تفاوت بارزی با انسان هم عصر «شاهنامه» دارد ...
مشاوران رسانه‌ای با شعار «محصول ما شک است» می‌کوشند ابهام بسازند تا واقعیت‌هایی چون تغییرات اقلیمی یا زیان دخانیات را زیر سؤال ببرند. ویلیامسن در اینجا فلسفه را درگیر با اخلاق و سیاست می‌بیند: «شک، اگر از تعهد به حقیقت جدا شود، نه ابزار آزادی بلکه وسیله گمراهی است»...تفاوت فلسفه با گفت‌وگوی عادی در این است که فیلسوف، همان پرسش‌ها را با نظام‌مندی، دقت و منطق پی می‌گیرد ...