شب آندره مالرو - نویسنده و هنرشناس فرانسوی - شامگاه چهارشنبه در حوزه‌ی هنری استان تهران برگزار شد.

ابوالحسن نجفی که به همراه رضا سیدحسینی "ضدخاطرات" مالرو را ترجمه کرده است، در سخنانی در این نشست، گفت: «کتاب "ضدخاطرات" مشکل‌ترین ترجمه‌ای است که انجام داده‌ام. مالرو جمله‌های کوتاه بسیاری دارد که برگردان آن‌ها به فارسی بسیار مشکل است. در سال‌های اخیر درباره‌ی ترجمه‌ی ادبی سخن بسیار گفته‌اند و در زمان اختراع ماشین ترجمه تصور می‌کردند که این ماشین توانایی این کار را دارد؛ ولی می‌توان گفت که ترجمه‌ی ادبی کار بسیار مشکلی است و این ایده به شکست انجامید.»

نجفی همچنین یادآور شد: «ابتدا رضا سیدحسینی کتاب "ضدخاطرات" را در مجله‌ای ترجمه کرده بود؛ ولی بعد قرار شد دوباره آن را ترجمه کنیم. من ترجمه‌ای جداگانه می‌کردم و بعد با ترجمه‌ی او مقایسه می‌کردیم، مرتب آن را اصلاح می‌کردیم و به دنبال این بودیم که آیا می‌توان مثلا جمله‌ای را به گونه‌ای دیگر نیز ترجمه کرد و گاهی یک جمله را هفت یا هشت‌بار و به صورت‌های مختلف و متفاوت ترجمه می‌کردیم.»

اما رضا سیدحسینی سخنان خود را با گفته‌هایی از آندره مالرو این‌گونه آغاز کرد که: «آن‌چه ما را در 20 سالگی از دوستداران‌مان جدا می‌کرد، حضور تاریخ بود. برای آن‌ها هیچ چیزی پیش نیامده بود؛ اما ما کسانی هستیم که تاریخ همچون تانکی از روی ما می‌گذرد.»

او در ادامه افزود: «این جمله را "مالرو" در سال 1972 وقتی که در 71سالگی طعم مرگ را می‌چشید، به کسانی که به عیادتش رفته بودند، گفت و چون آگاه بود که دیگر رفتنی است، به سرعت دست به کار شد و گفتنی‌هایی را که شاید مهم‌تر از رمان‌هایش بود و در واقع جلد دوم "ضدخاطرات"، منتشر کرد. در سال 1976 که برای بار دوم با مرگ مواجه شد، از دنیا رفت. گفتنی‌هایی را که درباره‌ی قرن خود، قرن دیوانه‌ای‌ که در آن می‌زیست، در این کتاب گفته بود، و آن‌را به‌طور کامل منتشر کرد.»

سیدحسینی با اشاره به سفرهای مالرو گفت: «مالرو در سفری که به کامبوج و چین کرده بود، به ماهیت کمونیسم پی برده بود و فهمیده بود که موضوع از چه قرار است. مالرو در هر جایی که جنگی وجود داشت، حضور پیدا می‌کرد. در جنگ جهانی دوم با نیروهای مقاومت جنگید، دستگیر شد و توانست فرار کند. بعد از شکست آلمان نیز در خود آلمان جنگید. او حتا وقتی که شنیده بود در بنگلادش جنگ برقرار است، تصمیم گرفت به آن‌جا برود. در سال 1937 در سفر به خود به ایران و مصاحبه‌ای به پرویز ناتل خانلری گفته بود امروز دوره‌ی رمان گذشته است. او "ضدخاطرات" را نوشت، که در واقع هم رمان بود و هم نبود.» این مترجم پیشکسوت با بیان گوشه‌هایی از زندگی مالرو، سخنان خود را به پایان برد.

همچنین در بخشی از مراسم، فیلم مستندی از زندگی "آندره مالرو" پخش شد و سیدابوذر نجفی این فیلم را که به زبان فرانسوی و با زیرنویس آلمانی پخش می‌شد؛ برای حاضران ترجمه کرد و درباره‌ی آن توضیحاتی داد.

در پایان مراسم "شب مالرو"، یکی از سخنرانی‌های آندره مالرو پخش شد، که رضا سیدحسینی آن را ترجمه کرد. همچنین نمایش فیلم "امید"، تنها ساخته‌ی "مالرو"، که قرار بود پخش شود، به آینده موکول شد. 

فعالان مالی مستعد خطاهای خاص و تکرارپذیر هستند. این خطاها ناشی از توهمات ادراکی، اعتماد بیش‌ازحد، تکیه بر قواعد سرانگشتی و نوسان احساسات است. با درک این الگوها، فعالان مالی می‌توانند از آسیب‌پذیری‌های خود و دیگران در سرمایه‌گذاری‌های مالی آگاه‌تر شوند... سرمایه‌گذاران انفرادی اغلب دیدی کوتاه‌مدت دارند و بر سودهای کوتاه‌مدت تمرکز می‌کنند و اهداف بلندمدت مانند بازنشستگی را نادیده می‌گیرند ...
هنر مدرن برای او نه تزئینی یا سرگرم‌کننده، بلکه تلاشی برای بیان حقیقتی تاریخی و مقاومت در برابر ایدئولوژی‌های سرکوبگر بود... وسیقی شوئنبرگ در نگاه او، مقاومت در برابر تجاری‌شدن و یکدست‌شدن فرهنگ است... استراوینسکی بیشتر به سمت آیین‌گرایی و نوعی بازنمایی «کودکانه» یا «بدوی» گرایش دارد که می‌تواند به‌طور ناخواسته هم‌سویی با ساختارهای اقتدارگرایانه پیدا کند ...
باشگاه به رهبری جدید نیاز داشت... این پروژه 15 سال طول کشید و نزدیک به 200 شرکت را پایش کرد... این کتاب می‌خواهد به شما کمک کند فرهنگ برنده خود را خلق کنید... موفقیت مطلقاً ربطی به خوش‌شانسی ندارد، بلکه بیشتر به فرهنگ خوب مرتبط است... معاون عملیاتی ارشد نیروی کار گوگل نوشته: فرهنگ زیربنای تمام کارهایی است که ما در گوگل انجام می‌دهیم ...
طنز مردمی، ابزاری برای مقاومت است. در جهانی که هر لبخند واقعی تهدید به شمار می‌رود، کنایه‌های پچ‌پچه‌وار در صف نانوایی، تمسخر لقب‌ها و شعارها، به شکلی از اعتراض درمی‌آید. این طنز، از جنس خنده‌ و شادی نیست، بلکه از درد زاده شده، از ضرورت بقا در فضایی که حقیقت تاب‌آوردنی نیست. برخلاف شادی مصنوعی دیکتاتورها که نمایش اطاعت است، طنز مردم گفت‌وگویی است در سایه‌ ترس، شکلی از بقا که گرچه قدرت را سرنگون نمی‌کند اما آن را به سخره می‌گیرد. ...
هیتلر ۲۶ساله، در جبهه شمال فرانسه، در یک وقفه کوتاه میان نبرد، به نزدیک‌ترین شهر می‌رود تا کتابی بخرد. او در آن زمان، اوقات فراغتش را چگونه می‌گذراند؟ با خواندن کتابی محبوب از ماکس آزبرن درباره تاریخ معماری برلین... اولین وسیله خانگی‌اش یک قفسه چوبی کتاب بود -که خیلی زود پر شد از رمان‌های جنایی ارزان، تاریخ‌های نظامی، خاطرات، آثار مونتسکیو، روسو و کانت، فیلسوفان یهودستیز، ملی‌گرایان و نظریه‌پردازان توطئه ...