ویراست تازه‌ ترجمه گلاره جمشیدی از کتاب «آوازهای کوچکی برای ماه؛ نامه‌نگاری‌های گوستاو فلوبر و ژرژ ساند» [The George Sand-Gustave Flaubert letters] توسط نشر افق راهی بازار نشر شد. ویراست قبلی این کتاب در سال 1391 منتشر شده بود.

آوازهای کوچکی برای ماه؛ نامه‌نگاری‌های گوستاو فلوبر و ژرژ ساند» [The George Sand-Gustave Flaubert letters]

به گزارش کتاب نیوز به نقل از مهر، این‌کتاب دربرگیرنده نامه‌نگاری‌های دو نویسنده فرانسوی یعنی گوستاو فلوبر و ژرژ ساند است که رابطه دوستانه و رسمی‌شان، رنگ و بویی از عشق هم داشته و این‌مساله را می‌توان از خلال متون نامه‌ها متوجه شد. این‌دو نویسنده قرن نوزدهمی دلداده یکدیگر بوده‌اند و نامه‌هایشان مقاطعی از زندگی‌شان را روایت می‌کند. این‌نامه‌ها همچنین حال و هوا و فضای روزگار معاصر این‌دو نویسنده را نیز به مخاطب نشان می‌دهند.

رابطه فلوبر و ساند بیش از ۱۲ سال جریان داشت و جنگ فرانسه و آلمان را در دل خود جا داد. ژرژ ساند در ابتدا منتقد آثار فلوبر و ۱۷ سال از او کوچکتر بود. فلوبر، شخصیتی منزوی و بداخلاق داشت اما با آشنایی با ساند، توانست شخصیت او را کشف کرده و از انزوا بیرون بیاید. به این‌ترتیب این‌دو به رشد یکدیگر کمک کردند.

در این‌نامه‌های عاشقانه، دو نویسنده گاهی روبروی یکدیگر می‌ایستند. ساند همیشه از طبعی آتشین، شاعرانه،‌ خیال‌انگیز، خوش‌بین و غم‌خوار سخن می‌گوید و فلوبر از طبعی دراماتیک، مالیخولیایی، ملاحظه‌گر، عیب‌جو و هزل‌آمیز. ساند روی نیکی ذاتی انسان اصرار دارد و فلوبر بر فساد فطری. ساند اعتقادش به احیای اجتماعی را نشان می‌دهد و فلوبر، توده مردم را عبوسانه تحقیر می‌کند.

به این‌ترتیب، فلوبر و ساند در عین نزدیک‌بودن به یکدیگر، از هم دور هستند و ارتباط‌شان بیشتر به نامه‌نگاری و نوشتن برای یکدیگر اختصاص داشت. در این‌نامه‌ها هم درباره ادبیات، نقد آثار یکدیگر و البته احساسات درونی‌شان می‌گویند. شاید فلوبر را به‌واسطه زندگینامه‌ها و آثارش بیشتر بشناسیم. بنابراین بد نیست بگوییم ژرژ ساند را می‌توان فرزند انقلاب فرانسه دانست که یاغی‌گری و مبارزه با تبعیض بخشی از وجودش بود. او خانه و چرخ خیاطی را رها کرد و کت و شلوار مردانه پوشید. فلوبر هم از اول یک‌پسر خلق‌تنگ بود که اخلاق و رفتارش، ریشه در امپراتوری دوم فرانسه داشت.

کتاب «آوازهای کوچکی برای ماه» ۳۱۸ نامه را شامل می‌شود.

در قسمتی از این‌کتاب می‌خوانییم:

به گوستاو فلوبر، در کراوسه
نوهان، اوت ۱۸۷۱

می‌خواهی مرا ببینی و به من نیاز داری، اما به دیدارم نمی‌آیی! این اصلا خوب نیست، چون من و همه ما در اینجا در حسرت تو هستیم. ما هجده ماه پیش با خوبی و خوشی از هم جدا شدیم و در این‌مدت بسیاری مسائل دردناک و دژخیم‌وار رخ داد! دیدارمان با هم می‌تواند تسلی خاطری برایمان باشد. من به‌سهم خود نمی‌توانم از اینجا تکان بخورم، یک پنی هم ندارم و مجبورم مثل یک‌کاکاسیاه کار کنم. و بعد هم اینکه من حتی یک پروسی را هم ندیده‌ام و می‌خواهم چشمانم را از آن ننگ پاک نگه دارم. آه، دوست من! چه سال‌هایی را پشت سر می‌گذاریم! دیگر نمی‌توانم بازگشت، چراکه امید کاملا رخت بربسته.

این‌کتاب با ۴۷۲ صفحه، شمارگان ۵۰۰ نسخه و قیمت ۳۳۵ هزار تومان منتشر شده است.

................ هر روز با کتاب ...............

مهم نیست تا چه حد دور و برِ کسی شلوغ است و با آدم‌ها –و در بعضی موارد حیوان‌ها- در تماس است، بلکه مهم احساسی است که آن شخص از روابطش با دیگران تجربه می‌کند... طرفِ شما قبل از اینکه با هم آشنا شوید زندگی خودش را داشته، که نمی‌شود انتظار داشت در زندگی‌اش با شما چنان مستحیل شود که هیچ رد و اثر و خاطره‌ای از آن گذشته باقی نماند ...
از فروپاشی خانواده‌ای می‌گوید که مجبور شد او را در مکزیک بگذارد... عبور از مرز یک کشور تازه، تنها آغاز داستان است... حتی هنگام بازگشت به زادگاهش نیز دیگر نمی‌تواند حس تعلق کامل داشته باشد... شاید اگر زادگاهشان کشوری دموکرات و آزاد بود که در آن می‌شد بدون سانسور نوشت، نویسنده مهاجر و آواره‌ای هم نبود ...
گوته بعد از ترک شارلوته دگرگونی بزرگی را پشت سر می‌گذارد: از یک جوان عاشق‌پیشه به یک شخصیت بزرگ ادبی، سیاسی و فرهنگی آلمان بدل می‌شود. اما در مقابل، شارلوته تغییری نمی‌کند... توماس مان در این رمان به زبان بی‌زبانی می‌گوید که اگر ناپلئون موفق می‌شد همه اروپای غربی را بگیرد، یک‌ونیم قرن زودتر اروپای واحدی به وجود می‌آمد و آن‌وقت، شاید جنگ‌های اول و دوم جهانی هرگز رخ نمی‌داد ...
موران با تیزبینی، نقش سرمایه‌داری مصرف‌گرا را در تولید و تثبیت هویت‌های فردی و جمعی برجسته می‌سازد. از نگاه او، در جهان امروز، افراد بیش از آن‌که «هویت» خود را از طریق تجربه، ارتباطات یا تاریخ شخصی بسازند، آن را از راه مصرف کالا، سبک زندگی، و انتخاب‌های نمایشی شکل می‌دهند. این فرایند، به گفته او، نوعی «کالایی‌سازی هویت» است که انسان‌ها را به مصرف‌کنندگان نقش‌ها، ویژگی‌ها و برچسب‌های از پیش تعریف‌شده بدل می‌کند ...
فعالان مالی مستعد خطاهای خاص و تکرارپذیر هستند. این خطاها ناشی از توهمات ادراکی، اعتماد بیش‌ازحد، تکیه بر قواعد سرانگشتی و نوسان احساسات است. با درک این الگوها، فعالان مالی می‌توانند از آسیب‌پذیری‌های خود و دیگران در سرمایه‌گذاری‌های مالی آگاه‌تر شوند... سرمایه‌گذاران انفرادی اغلب دیدی کوتاه‌مدت دارند و بر سودهای کوتاه‌مدت تمرکز می‌کنند و اهداف بلندمدت مانند بازنشستگی را نادیده می‌گیرند ...