یدالله رویایی در ۹۰ سالگی در پاریس از دنیا رفت.

یدالله رویایی

اعظم کیان‌افراز، ناشر کتاب‌های این شاعر با تأیید این خبر به ایسنا گفت: آقای رویایی اخیرا دچار بیماری خاص شده بود اما هرگز نخواست بروز بدهد و سرحال بود. امروز برادرزاده‌اش خبر درگذشت‌اش را اعلام کرده است.

یدالله رویایی، مشهور به «رویا»، زاده ۱۷ اردیبهشت ۱۳۱۱ در دامغان بود و شامگاه ۲۳ شهریور ماه از دنیا رفت.

از آثار او می‌توان به «برجاده‌های تهی»، «شعرهای دریایی»، «دلتنگی‌ها»، «از دوستت دارم»، «لب‌ریخته‌ها»، «هفتاد سنگ قبر»، «منِ گذشته»، «درجستجوی آن لغتِ تنها»، «هلاکت عقل به وقت اندیشیدن»، «از سکوی سرخ یا مسائل شعر»، «عبارت از چیست؟» و «چهره پنهان حرف» نام برد.

اعظم کیان‌افزا، ناشر کتاب‌های یدالله رویایی در ایران همچنین با اشاره به این‌که دو هفته پیش تلفنی با این شاعر صحبت کرده بود، اظهار کرد: رویایی به من گفت که؛« "افراز" هرچه کار دارم، به خودت سپردم و خودت می‌دانی.» گفتم مجوز نداده‌اند و نمی‌دهند. چقدر دلش می‌خواست کتاب‌هایش چاپ شود. خیلی کار از او هست که مجوز نگرفته است.

................ هر روز با کتاب ...............

ما خانواده‌ای یهودی در رده بالای طبقه متوسط عراق بودیم که بر اثر ترکیبی از فشارهای ناشی از ناسیونالیسم عربی و یهودی، فشار بیگانه‌ستیزی عراقی‌ها و تحریکات دولت تازه ‌تأسیس‌شده‌ی اسرائیل جاکن و آواره شدیم... حیاتِ جاافتاده و عمدتاً رضایت‌بخش یهودیان در کنار مسلمانان عراق؛ دربه‌دری پراضطراب و دردآلود؛ مشکلات سازگار‌ شدن با حیاتی تازه در ارض موعود؛ و سه سال عمدتاً ناشاد در لندن: تبعید دوم ...
رومر در میان موج نویی‌ها فیلمساز خاصی‌ست. او سبک شخصی خود را در قالب فیلم‌های ارزان قیمت، صرفه‌جویانه و عمیق پیرامون روابط انسانی طی بیش از نیم قرن ادامه داده است... رومر حتی وقتی بازیگرانی کاملاً حرفه‌ای انتخاب می‌کند، جنس بازیگری را معمولاً از شیوه‌ی رفتار مردم معمولی می‌گیرد که در دوره‌ای هدف روسلینی هم بود و وضعیتی معمولی و ظاهراً کم‌حادثه، اما با گفت‌وگوهایی سرشار از بارِ معنایی می‌سازد... رومر در جست‌وجوی نوعی «زندگی‌سازی» است ...
درباریان مخالف، هر یک به بهانه‌ای کشته و نابود می‌شوند؛ ازجمله هستینگز که به او اتهام رابطه پنهانی با همسر پادشاه و نیز نیت قتل ریچارد و باکینگهم را می‌زنند. با این اتهام دو پسر ملکه را که قائم‌مقام جانشینی پادشاه هستند، متهم به حرامزاده بودن می‌کنند... ریچارد گلاستر که در نمایشی در قامت انسانی متدین و خداترس در کلیسا به همراه کشیشان به دعا و مناجات مشغول است، در ابتدا به‌ظاهر از پذیرفتن سلطنت سرباز می‌زند، اما با اصرار فراوان باکینگهم، بالاخره قبول می‌کند ...
مردم ایران را به سه دسته‌ی شیخی، متشرعه و کریم‌خانی تقسیم می‌کند و پس از آن تا انتهای کتاب مردم ایران را به دو دسته‌ی «ترک» و «فارس» تقسیم می‌کند؛ تقسیم مردمان ایرانی در میانه‌های کتاب حتی به مورد «شمالی‌ها» و «جنوبی‌ها» می‌رسد... اصرار بیش‌از اندازه‌ی نویسنده به مطالبات قومیت‌ها همچون آموزش به زبان مادری گاهی اوقات خسته‌کننده و ملال‌آور می‌شود و به نظر چنین می‌آید که خواسته‌ی شخصی خود اوست ...
بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...