کتاب «مرا بخوان» شامل 30 داستان کوتاه از مهدی پوررضائیان، نویسنده، نمایشنامه‌نویس و کارگردان تئاتر توسط انتشارات کتاب نیستان به بازار آمد.

مرا بخوان 30 داستان کوتاه از مهدی پوررضائیان

به گزارش کتاب نیوز به نقل از ایبنا، داستان‌های کوتاه این کتاب به طور عمده در قالب روایت داستانی با زاویه دید اول شخص روایت شده و نویسنده در آن سعی کرده تا در قالب روایت یک ماجرای داستانی، مخاطب را با موضوع درگیر و از وی دعوت به مداقه و تامل بیشتر در زندگی پیرامونی خود کند.

عمده داستان‌های این کتاب در قالب پایان باز نوشته شده و نویسنده با وجود روایت کلاسیک تعمدی داشته تا پایان‌بندی داستان شکلی کلاسیک به خود نگیرد و مخاطب در ذهن و روان خود ادامه ماجرای داستان را شکل دهد. این موضوع در کنار زبان و عبارات ساده، موقعیت‌پردازی‌های مطلوب و البته استفاده نویسنده از تشبیهات بی‌بدیل و طنزی گاه تلخ و خفیف و دوری نویسنده از حواشی تکنیکال داستان‌نویسی که محتوا را تحت‌الشعاع خود قرار می‌دهد، بر تاثیرگذاری بیشتر کتاب افزوده است.

مهدی پوررضاییان، دکترای روان‌شناسی بالینی با گرایش سایکو دراما از دانشگاه دهلی دارد و ‌اکنون عضو هیات علمی دانشگاه شاهد است. به قلم او تاکنون ۸۰ نمایشنامه در قالب ۱۰ کتاب منتشر شده و برخی از آثارش در مراسم کتاب سال و کتاب فصل به عنوان آثار برتر نمایشی قدردانی شده است.

سابقه کاری و تحصیلی نویسنده در زمینه روانشناسی در داستان‌های این کتاب نیز به خوبی به چشم می‌خورد و پوررضائیان سعی دارد تا با داستان، بخش‌های خواب‌مانده و کاویده‌نشده از روان و ذهن مخاطب را معرفی و او را در معرض واکاوی آن قرار دهد.

پوررضائیان در کنار فعالیت حرفه‌ای و مستمر در عرصه نمایش، سال‌ها در مقام روزنامه‌نگار و صاحب‌نظر در نشریاتی مانند تربیت، صحنه و نگره از نزدیک درباره آنچه که درباره ادبیات می‌اندیشد و می‌نویسد، بازخورد اجتماعی گرفته است. به عبارت دیگر این داستان‌ها حاصل صرف تفکر و قلم‌‌زدن نویسنده نبوده، بلکه باید آن را حاصل مراودات و مشاهده‌ها و تجربه‌های متعدد وی دانست که در گذر سال‌ها تکمیل و برای استفاده عمومی در قالب کتاب گردآوری شده است.

................ هر روز با کتاب ...............

جامعیت علمی همایی در بخش‌های مختلف مشخص است؛ حتی در شرح داستان‌های مثنوی، او معانی لغات را باز می‌کند و به اصطلاحات فلسفی و عرفانی می‌پردازد... نخستین ضعف کتاب، شیفتگی بیش از اندازه همایی به مولانا است که گاه به گزاره‌های غیر قابل اثبات انجامیده است... بر اساس تقسیم‌بندی سه‌گانه «خام، پخته و سوخته» زندگی او را در سه دوره بررسی می‌کند ...
مهم نیست تا چه حد دور و برِ کسی شلوغ است و با آدم‌ها –و در بعضی موارد حیوان‌ها- در تماس است، بلکه مهم احساسی است که آن شخص از روابطش با دیگران تجربه می‌کند... طرفِ شما قبل از اینکه با هم آشنا شوید زندگی خودش را داشته، که نمی‌شود انتظار داشت در زندگی‌اش با شما چنان مستحیل شود که هیچ رد و اثر و خاطره‌ای از آن گذشته باقی نماند ...
از فروپاشی خانواده‌ای می‌گوید که مجبور شد او را در مکزیک بگذارد... عبور از مرز یک کشور تازه، تنها آغاز داستان است... حتی هنگام بازگشت به زادگاهش نیز دیگر نمی‌تواند حس تعلق کامل داشته باشد... شاید اگر زادگاهشان کشوری دموکرات و آزاد بود که در آن می‌شد بدون سانسور نوشت، نویسنده مهاجر و آواره‌ای هم نبود ...
گوته بعد از ترک شارلوته دگرگونی بزرگی را پشت سر می‌گذارد: از یک جوان عاشق‌پیشه به یک شخصیت بزرگ ادبی، سیاسی و فرهنگی آلمان بدل می‌شود. اما در مقابل، شارلوته تغییری نمی‌کند... توماس مان در این رمان به زبان بی‌زبانی می‌گوید که اگر ناپلئون موفق می‌شد همه اروپای غربی را بگیرد، یک‌ونیم قرن زودتر اروپای واحدی به وجود می‌آمد و آن‌وقت، شاید جنگ‌های اول و دوم جهانی هرگز رخ نمی‌داد ...
موران با تیزبینی، نقش سرمایه‌داری مصرف‌گرا را در تولید و تثبیت هویت‌های فردی و جمعی برجسته می‌سازد. از نگاه او، در جهان امروز، افراد بیش از آن‌که «هویت» خود را از طریق تجربه، ارتباطات یا تاریخ شخصی بسازند، آن را از راه مصرف کالا، سبک زندگی، و انتخاب‌های نمایشی شکل می‌دهند. این فرایند، به گفته او، نوعی «کالایی‌سازی هویت» است که انسان‌ها را به مصرف‌کنندگان نقش‌ها، ویژگی‌ها و برچسب‌های از پیش تعریف‌شده بدل می‌کند ...