مجموعه داستان «کاناپه» نوشته ساناز اقتصادی‌نیا از سوی نشر نی روانه کتاب‌فروشی‌ها شد.

کاناپه» نوشته ساناز اقتصادی‌نیا

به گزارش کتاب نیوز به نقل از ایبنا، مجموعه داستان «کاناپه» شامل دوازده داستان کوتاه با سوژه‌های اجتماعی است.

«جوجه زعفرانی»، «ترزا می»، «یک‌صدم ثانیه»، «معصوم»، «سینا»، «زنی که نمی‌دانند کیست»، «نفر بیست‌وپنجم»، «بوهیما»، «آدامس دارچینی»، «آبی زنگاری»، «امشب شب مهتابه» و «شاسی بلند» از داستان‌های این مجموعه به شمار می‌آیند.

در بخشی از این کتاب می‌خوانیم: «فریدون، خیس و خونین، روی کاناپه‌ی زردرنگ عریض و طویل، روی تکه‌های ریز و درشت کریستال‌های گران قیمت، روی پسته و نقل‌های بهارنارنج و شیرینی نخودچی‌های عید، پخش شده بود. ماهی قرمز عید روی تراشه‌های کریستال خیس و خونی تکان می‌خورد. خواننده‌ی دوبی‌نشین شش‌وهشت می‌خواند. دریا و ساحل دویدند سمت آسانسور.»

مجموعه داستان «کاناپه» نوشته ساناز اقتصادی‌نیا، در 87 صفحه، به قیمت 35هزار تومان، در قطع و با جلد شومیز، از سوی نشر نی به کتاب‌فروشی‌ها رسید.

................ هر روز با کتاب ...............

نخستین، بلندترین و بهترین رمان پلیسی مدرن انگلیسی... سنگِ ماه، در واقع، الماسی زردرنگ و نصب‌شده بر پیشانی یک صنمِ هندی با نام الاهه ماه است... حین لشکرکشی ارتش بریتانیا به شهر سرینگاپاتام هند و غارت خزانه حاکم شهر به وسیله هفت ژنرال انگلیسی به سرقت رفته و پس از انتقال به انگلستان، قرار است بر اساس وصیت‌نامه‌ای مکتوب، به دخترِ یکی از اعیان شهر برسد ...
تجربه‌نگاری نخست‌وزیر کشوری کوچک با جمعیت ۴ میلیون نفری که اکنون یک شرکت مشاوره‌ی بین‌المللی را اداره می‌کند... در دوران او شاخص سهولت کسب و کار از رتبه ١١٢ (در ٢٠٠۶) به ٨ (در ٢٠١۴) رسید... برای به دست آوردن شغلی مانند افسر پلیس که ماهانه ٢٠ دلار درآمد داشت باید ٢٠٠٠ دلار رشوه می‌دادید... تقریبا ٨٠درصد گرجستانی‌ها گفته بودند که رشوه، بخش اصلی زندگی‌شان است... نباید شرکت‌های دولتی به عنوان سرمایه‌گذار یک شرکت دولتی انتخاب شوند: خصولتی سازی! ...
هنرمندی خوش‌تیپ به‌نام جد مارتین به موفقیت‌های حرفه‌ای غیرمعمولی دست می‌یابد. عشقِ اُلگا، روزنامه‌نگاری روسی را به دست می‌آورد که «کاملا با تصویر زیبایی اسلاوی که به‌دست آژانس‌های مدلینگ از زمان سقوط اتحاد جماهیر شوروی رایج شده است، مطابقت دارد» و به جمع نخبگان جهانی هنر می‌پیوندد... هنرمندی ناامید است که قبلا به‌عنوان یک دانشجوی جوان معماری، کمال‌گرایی پرشور بوده است... آگاهیِ بیشتر از بدترشدنِ زندگی روزمره و چشم‌انداز آن ...
آیا مواجهه ما با مفهوم عدالت مثل مواجهه با مشروطه بوده است؟... «عدالت به مثابه انصاف» یا «عدالت به عنوان توازن و تناسب» هر دو از تعاریف عدالت هستند، اما عدالت و زمینه‌های اجتماعی از تعاریف عدالت نیستند... تولیدات فکری در حوزه سیاست و مسائل اجتماعی در دوره مشروطه قوی‌تر و بیشتر بوده یا بعد از انقلاب؟... مشروطه تبریز و گیلان و تاحدی مشهد تاحدی متفاوت بود و به سمت اندیشه‌ای که از قفقاز می‌آمد، گرایش داشت... اصرارمان بر بی‌نیازی به مشروطه و اینکه نسبتی با آن نداریم، بخشی از مشکلات است ...
وقتی با یک مستبد بی‌رحم که دشمنانش را شکنجه کرده است، صبحانه می‌خورید، شگفت‌آور است که چقدر به ندرت احساس می‌کنید روبه‌روی یک شیطان نشسته یا ایستاده‌اید. آنها اغلب جذاب هستند، شوخی می‌کنند و لبخند می‌زنند... در شرایط مناسب، هر کسی می‌تواند تبدیل به یک هیولا شود... سیستم‌های خوب رهبران بهتر را جذب می‌کنند و سیستم‌های بد رهبران فاسد را جذب می‌کنند... به جای نتیجه، روی تصمیم‌گیری‌ها تمرکز کنیم ...