کتاب «اوستاعلی»، خاطرات سرهنگ آزاده محمدعلی پردل و نوشته مجید زنگویی به کتابفروشی‌ها رسید.

اوستاعلی خاطرات سرهنگ آزاده محمدعلی پردل

به گزارش کتاب نیوز به نقل از ایسنا، تاریخ معاصر ایران شاهد یک حرکت اجتماعی بزرگ و به هم‌بسته است. همانند یک انسان که متولد می‌شود، رشد می‌کند به بلوغ می‌رسد. مطالعه این تاریخ تمام راه و چاه‌ها را تا رسیدن به بلوغ به انسان می‌نمایاند. زندگی کسانی که هم‌قدم این تاریخ رشد کرده‌اند نیز خودش یک تاریخ است؛ تاریخی پر از تأمل.

سرهنگ محمدعلی پردل کسی است که هم‌پای این تاریخ از سال۱۳۲۷ تا ۱۳۹۷ سیر کرده و در حقیقت خود یک تاریخ است؛ پر از درس‌ها و عبرت‌ها.
این اثر، هم از سادگی و زلالی زندگی روستایی قبل از هیاهوی طبل میان‌تهی صنعت نشانی دارد، هم از فریادهای برآمده از قلب‌های روشن علیه ظلم و گام‌های استوار به سوی روشنایی در عصر مبارزات قبل از انقلاب، هم از جانبازی‌ها و ایثارگری‌های دوران دفاع مقدس، و هم از پایداری‌ها و روشن نگاه داشتن چراغ عشق به حق در ظلمت اسارت.

کتاب در چهار فصل «قبل از انقلاب»،» از پیروزی انقلاب تا اسارت»، «اسارت» و «آزادی» تدوین شده‌است. وقایع به ترتیب زمان وقوع چیده شده‌اند. در فصل اول، خاطرات راوی از دروس تفسیر آیت‌الله العظمی سید علی خامنه‌ای و اقامه جماعت ایشان در مساجد گوناگون و ارشادات و مبارزات ایشان اهمیت ویژه دارد.

در فصل دوم، حضور راوی در دو عملیات بزرگ «والفجر۳ » و «خیبر» و ذکر خاطراتی از سرداران بزرگ اسلام به‌ویژه شهید غلامرضا پروانه اهمیت خاصی دارد.

در فصل سوم هم تشکیل سازمانی قوی و مخفی به همت اسرای اردوگاه موصل ۲ و نمایش قدرت ایمان و آزادگی در غربت کفر و اسارت، حماسه‌ای کم‌نظیر است.

در بخشی از کتاب می‌خوانیم:
دست‌نوشته‌های روی دیوارها نشان می‌داد که قبل از ما اسرایی آنجا بوده‌اند و منتقل شده‌اند. اسرای قبل از ما توصیه کرده‌بودند که هیچ‌گاه فکر فرار به سرمان نزند، چون هیچ راهی نیست و برای همه مشکل درست می‌شود. همچنین نوشته بودند که به هیچ‌کدام از عراقی‌ها اعتماد نکنید. شاید بیایند بگویند ما شیعه‌ایم، از کربلاییم، حرفشان را قبول نکنید. این‌ها همه‌شان سروته یک کرباس‌اند.

................ هر روز با کتاب ...............

که واقعا هدفش نویسندگی باشد، امروز و فردا نمی‌کند... تازه‌کارها می‌خواهند همه حرف‌شان را در یک کتاب بزنند... روی مضمون متمرکز باشید... اگر در داستان‌تان به تفنگی آویزان به دیوار اشاره می‌کنید، تا پایان داستان، نباید بدون استفاده باقی بماند... بگذارید خواننده خود کشف کند... فکر نکنید داستان دروغ است... لزومی ندارد همه مخاطب اثر شما باشند... گول افسانه «یک‌‌شبه ثروتمند‌ شدن» را نخورید ...
ایده اولیه عموم آثارش در همین دوران پرآشوب جوانی به ذهنش خطور کرده است... در این دوران علم چنان جایگاهی دارد که ایدئولوژی‌های سیاسی چون مارکسیسم نیز می‌کوشند بیش از هر چیز خود را «علمی» نشان بدهند... نظریه‌پردازان مارکسیست به ما نمی‌گویند که اگرچه اتفاقی رخ دهد، می‌پذیرند که نظریه‌شان اشتباه بوده است... آنچه علم را از غیرعلم متمایز می‌کند، ابطال‌پذیری علم و ابطال‌ناپذیری غیرعلم است... جامعه‌ای نیز که در آن نقدپذیری رواج پیدا نکند، به‌معنای دقیق کلمه، نمی‌تواند سیاسی و آزاد قلمداد شود ...
جنگیدن با فرهنگ کار عبثی است... این برادران آریایی ما و برادران وایکینگ، مثل اینکه سحرخیزتر از ما بوده‌اند و رفته‌اند جاهای خوب دنیا مسکن کرده‌اند... ما همین چیزها را نداریم. کسی نداریم از ما انتقاد بکند... استالین با وجود اینکه خودش گرجی بود، می‌خواست در گرجستان نیز همه روسی حرف بزنند...من میرم رو میندازم پیش آقای خامنه‌ای، من برای خودم رو نینداخته‌ام برای تو و امثال تو میرم رو میندازم... به شرطی که شماها برگردید در مملکت خودتان خدمت کنید ...
رویدادهای سیاسی برای من از آن جهت جالبند که همچون سونامی قهرمان را با تمام ایده‌های شخصی و احساسات و غیره‌اش زیرورو می‌کنند... تاریخ اولا هدف ندارد، ثانیا پیشرفت ندارد. در تاریخ آن‌قدر بُردارها و جهت‌های گونه‌گون وجود دارد که همپوشانی دارند؛ برآیندِ این بُردارها به قدری از آنچه می‌خواستید دور است که تنها کار درست این است: سعی کنید از خود محافظت کنید... صلح را نخست در روح خود بپروران... همه آنچه به‌نظر من خارجی آمده بود، کاملا داخلی از آب درآمد ...
می‌دانم که این گردهمایی نویسندگان است برای سازماندهی مقاومت در برابر فاشیسم، اما من فقط یک حرف دارم که بزنم: سازماندهی نکنید. سازماندهی یعنی مرگ هنر. تنها چیزی که مهم است استقلال شخصی است... در دریافت رسمی روس‌ها، امنیت نظام اهمیت درجه‌ی اول دارد. منظور از امنیت هم صرفاً امنیت مرز‌ها نیست، بلکه چیزی است بسیار بغرنج‌تر که به آسانی نمی‌توان آن را توضیح داد... شهروندان خود را بیشتر شبیه شاگرد مدرسه می‌بینند ...