مجموعه‌داستان «آفتاب در محراب» نوشته بهزاد دانشگر همزمان با ایام شهادت امام علی (ع) توسط انتشارات شهید کاظمی منتشر و راهی بازار نشر شد.

آفتاب در محراب بهزاد دانشگر

به گزارش کتاب نیوز به نقل از مهر، مجموعه‌داستان «آفتاب در محراب؛ برش‌هایی کوتاه از زندگانی امیرالمومنین(علیه السلام)» نوشته بهزاد دانشگر به‌تازگی و همزمان با ایام شهادت امام علی (ع) و لیالی قدر، توسط انتشارات شهید کاظمی منتشر و راهی بازار نشر شده است.

این‌کتاب دربرگیرنده برش‌هایی کوتاه از زندگانی امیرالمومنین علی (ع) در قالب داستانک، و سومین‌جلد از مجموعه «چهارده خورشید، یک‌آفتاب» است که این‌ناشر منتشر می‌کند.

«آفتاب در محراب» شامل ۱۰۰ داستانک از ولادت، امامت و شهادت و سیره و سبک زندگانی امام اول شیعیان است.

در بخشی از این‌کتاب آمده است:

امیرالمومنین(علیه السلام) که از اتاق بیرون آمد، پرسیدیم: پیامبر چه گفتند؟ فرمود: «آن حضرت هزار در از علم را برایم گشود که از هر در هزار در دیگر گشوده می‌شود و وصیتی کرد که ان‌شاءالله به آن عمل می‌کنم.

باور کردنی نیست، هزار در از علم که درون هر کدامش هزار در دیگر از علم بود... .

این‌کتاب با ۱۰۸ صفحه و قیمت 18هزار تومان منتشر شده است.

................ هر روز با کتاب ...............

زمانی که برندا و معشوق جدیدش توطئه می‌کنند تا در فرآیند طلاق، همه‌چیز، حتی خانه و ارثیه‌ خانوادگی تونی را از او بگیرند، تونی که درک می‌کند دنیایی که در آن متولد و بزرگ شده، اکنون در آستانه‌ سقوط به دست این نوکیسه‌های سطحی، بی‌ریشه و بی‌اخلاق است، تصمیم می‌گیرد که به دنبال راهی دیگر بگردد؛ او باید دست به کاری بزند، چراکه همانطور که وُ خود می‌گوید: «تک‌شاخ‌های خال‌خالی پرواز کرده بودند.» ...
پیوند هایدگر با نازیسم، یک خطای شخصی زودگذر نبود، بلکه به‌منزله‌ یک خیانت عمیق فکری و اخلاقی بود که میراث او را تا به امروز در هاله‌ای از تردید فرو برده است... پس از شکست آلمان، هایدگر سکوت اختیار کرد و هرگز برای جنایت‌های نازیسم عذرخواهی نکرد. او سال‌ها بعد، عضویتش در نازیسم را نه به‌دلیل جنایت‌ها، بلکه به این دلیل که لو رفته بود، «بزرگ‌ترین اشتباه» خود خواند ...
دوران قحطی و خشکسالی در زمان ورود متفقین به ایران... در چنین فضایی، بازگشت به خانه مادری، بازگشتی به ریشه‌های آباواجدادی نیست، مواجهه با ریشه‌ای پوسیده‌ است که زمانی در جایی مانده... حتی کفن استخوان‌های مادر عباسعلی و حسینعلی، در گونی آرد کمپانی انگلیسی گذاشته می‌شود تا دفن شود. آرد که نماد زندگی و بقاست، در اینجا تبدیل به نشان مرگ می‌شود ...
تقبیح رابطه تنانه از جانب تالستوی و تلاش برای پی بردن به انگیره‌های روانی این منع... تالستوی را روی کاناپه روانکاوی می‌نشاند و ذهنیت و عینیت او و آثارش را تحلیل می‌کند... ساده‌ترین توضیح سرراست برای نیاز مازوخیستی تالستوی در تحمل رنج، احساس گناه است، زیرا رنج، درد گناه را تسکین می‌دهد... قهرمانان داستانی او بازتابی از دغدغه‌های شخصی‌اش درباره عشق، خلوص و میل بودند ...
من از یک تجربه در داستان‌نویسی به اینجا رسیدم... هنگامی که یک اثر ادبی به دور از بده‌بستان، حسابگری و چشمداشت مادی معرفی شود، می‌تواند فضای به هم ریخته‌ ادبیات را دلپذیرتر و به ارتقا و ارتفاع داستان‌نویسی کمک کند... وقتی از زبان نسل امروز صحبت می‌کنیم مقصود تنها زبانی که با آن می‌نویسیم یا حرف می‌زنیم، نیست. مجموعه‌ای است از رفتار، کردار، کنش‌ها و واکنش‌ها ...