کتاب «دام صیادان یا عبرت ایرانیان» [The English in India: Reprinted from Colonization and Christianity] اثر ویلیام هوویت [William Howitt] منتشر شد.

دام صیادان یا عبرت ایرانیان» [The English in India: Reprinted from Colonization and Christianity] اثر ویلیام هوویت [William Howitt]

به گزارش کتاب نیوز، این کتاب که با عنوان نخستین رساله فارسی در شناخت استعمار انگلیس در شبه قاره هند معرفی شده با ترجمه آقاصوفی هندی و تصحیح و پژوهش محمدحسن رجبی (دوانی ) و محسن نیک بین از سوی نشر نی منتشر شده است.

ویلیام هوویت تاریخ نویس پرکار انگلیسی (1793- 1879) است. نشر نی در معرفی این اثر او آورده است:

تاریخ استعمار اروپاییان در قرون اخیر، از ادوار غم‌انگیز و ننگین تاریخ بشر به‌شمار می‌رود که به سبب عمق جنایت، دامنه و استمرار آن، و خسارات و عوارض ناگوار گوناگونی که بر جای نهاد، با هیچ‌یک از جنایات بزرگ مستبدان و مهاجمان شناخته‌شده‌ی تاریخ، قابل مقایسه نیست. اما در میان همه‌ی جنایات استعمارگران، هیچ‌کدام همانند جنایات انگلیسی‌ها در شبه‌قاره‌ی هند شامل هندوستان، بنگلادش و پاکستان نیست.
کتاب هوویت را باید بیانیه‌ای مستند در افشا و محکومیت استعمارگران به‌اصطلاح متمدن اروپایی علیه بشریت و به‌ویژه استعمارگران انگلیسی بر ضد هندیان برشمرد که از همین‌رو در عصر خود آوازه یافت و شخصیت معروفی چون کارل مارکس در کتاب «سرمایه» به آن استناد کرد.

کتاب دام صیادان یا عبرت ایرانیان، نوشته ویلیام هوویت با ترجمه آقاصوفی هندی، در 245 صفحه و با قیمت 58هزار تومان، توسط نشر نی، در قطع رقعی و جلد نرم، منتشر شده و در کتابفروشی ها در دسترس علاقمندان به تاریخ و سیاست است.

................ هر روز با کتاب ...............

مردم ایران را به سه دسته‌ی شیخی، متشرعه و کریم‌خانی تقسیم می‌کند و پس از آن تا انتهای کتاب مردم ایران را به دو دسته‌ی «ترک» و «فارس» تقسیم می‌کند؛ تقسیم مردمان ایرانی در میانه‌های کتاب حتی به مورد «شمالی‌ها» و «جنوبی‌ها» می‌رسد... اصرار بیش‌از اندازه‌ی نویسنده به مطالبات قومیت‌ها همچون آموزش به زبان مادری گاهی اوقات خسته‌کننده و ملال‌آور می‌شود و به نظر چنین می‌آید که خواسته‌ی شخصی خود اوست ...
بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...
صدای من یک خیشِ کج بود، معوج، که به درون خاک فرومی‌رفت فقط تا آن را عقیم، ویران، و نابود کند... هرگاه پدرم با مشکلی در زمین روبه‌رو می‌شد، روی زمین دراز می‌کشید و گوشش را به آنچه در عمق خاک بود می‌سپرد... مثل پزشکی که به ضربان قلب گوش می‌دهد... دو خواهر در دل سرزمین‌های دورافتاده باهیا، آنها دنیایی از قحطی و استثمار، قدرت و خشونت‌های وحشتناک را تجربه می‌کنند ...
احمد کسروی به‌عنوان روشنفکری مدافع مشروطه و منتقد سرسخت باورهای سنتی ازجمله مخالفان رمان و نشر و ترجمه آن در ایران بود. او رمان را باعث انحطاط اخلاقی و اعتیاد جامعه به سرگرمی و مایه سوق به آزادی‌های مذموم می‌پنداشت... فاطمه سیاح در همان زمان در یادداشتی با عنوان «کیفیت رمان» به نقد او پرداخت: ... آثار کسانی چون چارلز دیکنز، ویکتور هوگو و آناتول فرانس از ارزش‌های والای اخلاقی دفاع می‌کنند و در بروز اصلاحات اجتماعی نیز موثر بوده‌اند ...
داستان در زاگرب آغاز می‌شود؛ جایی که وکیل قهرمان داستان، در یک مهمانی شام که در خانه یک سرمایه‌دار برجسته و بانفوذ، یعنی «مدیرکل»، برگزار شده است... مدیرکل از کشتن چهار مرد که به زمینش تجاوز کرده بودند، صحبت می‌کند... دیگر مهمانان سکوت می‌کنند، اما وکیل که دیگر قادر به تحمل بی‌اخلاقی و جنایت نیست، این اقدام را «جنایت» و «جنون اخلاقی» می‌نامد؛ مدیرکل که از این انتقاد خشمگین شده، تهدید می‌کند که وکیل باید مانند همان چهار مرد «مثل یک سگ» کشته شود ...