متنِ پایان‌نامه لیسانس ادبیات و فلسفه روح‌الله خالقی منتشر شد.

پایان‌نامه لیسانس ادبیات و فلسفه روح‌الله خالقی بِه‌هنگام و بِه‌ناهنگام

به گزارش کتاب نیوز به نقل از ایلنا، متنِ پایان‌نامه لیسانس ادبیات و فلسفه روح‌الله خالقی در کتابی با عنوان «بِه‌هنگام و بِه‌ناهنگام» منتشر شد.

این کتاب که متنِ پایان‌نامه لیسانس خالقی در دانشسرای عالی است، با ویرایش، مقدمه و گرینش اشعار توسط امیرحسین رحمتی از سوی نشر پژوهش شیرازه روانه بازار کتاب شده است.

روح‌الله خالقی یکی از مهم‌ترین موسیقی‌دانان عصر تجدد و از شاگردان پی‌گیرنده و تداوم‌بخش راه کلنل وزیری بود که تحصیلات عالیه‌اش را در رشته ادبیات و شعر ادامه داد.

او با نگارش پایان‌نامه‌ای تحقیقی در این سطح، مثلثی میان ادبیات، شعر و موسیقی ایجاد کرد. زیرا بر این باور بود که «برای رسیدن به درجات عالی در هنر و موسیقی باید به تحصیل علوم مرتبط با این هنر نیز بپردازد.»

به دل‌مشغولی عمیق خالقی نسبت به ادبیات فارسی در این فراز می‌توان پی برد:

«حس تقلید و عدم تصرف و پیروی از گذشتگان، چنان در ما رسوخ کرده که عدول از آن، کار سهل و آسانی نیست؛ از طرف دیگر، به قدری بازار علم و ادب فعلا در مملکت ما بی‌ترتیب و بدون نظم است که شاید ادبای سخن‌سنج حق دارند که می‌گویند باید جز به سبک و روش قدما کلامی نگفت یا شعری نساخت؛ زیرا به محض این‌که خودسر شویم، هرچه می‌خواهیم می‌گوییم و با نداشتن یک قاموس قابل اعتماد صحیح مفصل حسابی، یا یک مجمع ادبی رسمی و آکادمی که تکلیف مردم را تعیین کرده، خوب را انتشار داده از انتشار غلط جلوگیری کند، کار دشوار شده و شاید بعد از صد سال دیگر فاتحه زبان فارسی خوانده شود. اما از حق نگذریم، این بی‌تکلیفی هم نمی‌تواند ما را خاموش نگاه دارد و نفهمیده و نسنجیده تقلید را شعار خود سازیم؛ پس ناچار باید صورت ادبیات عوض شود،‌ همان‌طور که همه‌چیزِ مملکت ما دارد خواه‌ناخواه رنگِ تمدنِ جدیدی را می‌گیرد.»

«بِه‌هنگام و بِه‌ناهنگام» در ۱۴۰ صفحه و با قیمت ۴۵ هزار تومان منتشر شده و در دسترس علاقه‌مندان قرار گرفته است.

................ هر روز با کتاب ...............

هنر |
مردم ایران را به سه دسته‌ی شیخی، متشرعه و کریم‌خانی تقسیم می‌کند و پس از آن تا انتهای کتاب مردم ایران را به دو دسته‌ی «ترک» و «فارس» تقسیم می‌کند؛ تقسیم مردمان ایرانی در میانه‌های کتاب حتی به مورد «شمالی‌ها» و «جنوبی‌ها» می‌رسد... اصرار بیش‌از اندازه‌ی نویسنده به مطالبات قومیت‌ها همچون آموزش به زبان مادری گاهی اوقات خسته‌کننده و ملال‌آور می‌شود و به نظر چنین می‌آید که خواسته‌ی شخصی خود اوست ...
بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...
صدای من یک خیشِ کج بود، معوج، که به درون خاک فرومی‌رفت فقط تا آن را عقیم، ویران، و نابود کند... هرگاه پدرم با مشکلی در زمین روبه‌رو می‌شد، روی زمین دراز می‌کشید و گوشش را به آنچه در عمق خاک بود می‌سپرد... مثل پزشکی که به ضربان قلب گوش می‌دهد... دو خواهر در دل سرزمین‌های دورافتاده باهیا، آنها دنیایی از قحطی و استثمار، قدرت و خشونت‌های وحشتناک را تجربه می‌کنند ...
احمد کسروی به‌عنوان روشنفکری مدافع مشروطه و منتقد سرسخت باورهای سنتی ازجمله مخالفان رمان و نشر و ترجمه آن در ایران بود. او رمان را باعث انحطاط اخلاقی و اعتیاد جامعه به سرگرمی و مایه سوق به آزادی‌های مذموم می‌پنداشت... فاطمه سیاح در همان زمان در یادداشتی با عنوان «کیفیت رمان» به نقد او پرداخت: ... آثار کسانی چون چارلز دیکنز، ویکتور هوگو و آناتول فرانس از ارزش‌های والای اخلاقی دفاع می‌کنند و در بروز اصلاحات اجتماعی نیز موثر بوده‌اند ...
داستان در زاگرب آغاز می‌شود؛ جایی که وکیل قهرمان داستان، در یک مهمانی شام که در خانه یک سرمایه‌دار برجسته و بانفوذ، یعنی «مدیرکل»، برگزار شده است... مدیرکل از کشتن چهار مرد که به زمینش تجاوز کرده بودند، صحبت می‌کند... دیگر مهمانان سکوت می‌کنند، اما وکیل که دیگر قادر به تحمل بی‌اخلاقی و جنایت نیست، این اقدام را «جنایت» و «جنون اخلاقی» می‌نامد؛ مدیرکل که از این انتقاد خشمگین شده، تهدید می‌کند که وکیل باید مانند همان چهار مرد «مثل یک سگ» کشته شود ...