داستان زندگی گابریل گارسیا مارکز، برنده جایزه نوبل ادبیات، در کتابی با عنوان «پسری با تخیل وحشی» [My Name Is Gabito: The Life of Gabriel Garcia Marquez] نوشته مونیکا براون [Monica Brown] منتشر شد.

پسری با تخیل وحشی [My Name Is Gabito: The Life of Gabriel Garcia Marquez]  مونیکا براون [Monica Brown]

به گزارش کتاب نیوز به نقل از ایبنا، مونیکا براون در کتاب «پسری با تخیل وحشی» که با تصویرگری رائول کولون و ترجمه شهاب‌الدین عباسی از سوی نشر نخستین منتشر شده، داستان زندگی و خیال‌پردازی‌های گابریل گارسیا مارکز، برنده جایزه نوبل ادبیات، را برای کودکان و نوجوانان به عنوان نویسندگان بزرگ آینده که اکنون کودک‌اند، نوشته است.

مونیکا براون، نویسنده‌ای است که کتاب‌های تصویری درباره فرهنگ‌های مختلف می‌نویسد و تاکنون جوایزی در این زمینه دریافت کرده است. اولین کتاب او در سال 2005 جایزه امریکاس اوارد در ادبیات کودکان و نوجوانان را دریافت کرد. او با الهام از میراث خود، همچنان کتاب‌های جادویی برای کودکان و نوجوانان می‌نویسد.

داستان «پسری با تخیل وحشی» با پرسش‌هایی مانند «آیا می‌توانید در خیالتان ملوان کشتی شکسته‌ای را تصور کنید که هشت روز در جزیره‌ای معلق در هوا و میان جلبک‌های دریایی زندگی کرده؟» یا «آیا می‌توانید در خیالتان پروانه‌های زردی را تصور کنید که بال‌های‌شان را به هم می‌زنند و نغمه‌ عشق سر می‌دهند؟» یا «آیا می‌توانید در خیال خود ماهی‌های طلایی و نقره‌ای را که در هوا شنا می‌کنند، تصور کنید؟» آغاز می‌شود و تخیلاتی در ذهن مخاطب ایجاد می‌کند، سپس به معرفی پسرکی به نام گابیتو می‌پردازد که می‌تواند این کارها را انجام دهد و با زبانی ساده تصویری از زندگی، رفتارها، علایق، خانواده و فعالیت‌های او در ذهن مخاطب ایجاد می‌کند. گابیتو بعدها به یکی از بزرگ‌ترین داستان‌نویسان بدل می‌شود و چگونگی این روند در صفحه پایانی کتاب بیان می‌شود.

گابریل گارسیا مارکز، استعدادی شگفت‌انگیز داشت و داستان‌نویسی چیره‌دست بود. او در ششم مارس 1928 در آراکاتاکا، شهری در شمال کشور کلمبیا، به دنیا آمد و از پدربزرگ و مادربزرگش که داستان‌های زیادی می‌گفتند، چیزهای زیادی یاد گرفت. او بیش از 30 عنوان کتاب نوشت از جمله «عشق سال‌های وبا»، «زنده‌ام تا روایت کنم» و درخشان‌ترین رمانش یعنی «صد سال تنهایی». او در سال 1982 برنده جایزه نوبل ادبیات شد و داستان‌هایش در سراسر جهان مورد توجه و تحسین قرار گرفت. گابریل گارسیا مارکز در سال 2014 در سن 87 سالگی در شهر مکزیکوسیتی چشم از جهان فرو بست.

انتشارات نخستین کتاب «پسری با تخیل وحشی» را با شمارگان هزار و 500 نسخه و قیمت 12 هزار تومان منتشر کرده است.

................ هر روز با کتاب ...............

ما خانواده‌ای یهودی در رده بالای طبقه متوسط عراق بودیم که بر اثر ترکیبی از فشارهای ناشی از ناسیونالیسم عربی و یهودی، فشار بیگانه‌ستیزی عراقی‌ها و تحریکات دولت تازه ‌تأسیس‌شده‌ی اسرائیل جاکن و آواره شدیم... حیاتِ جاافتاده و عمدتاً رضایت‌بخش یهودیان در کنار مسلمانان عراق؛ دربه‌دری پراضطراب و دردآلود؛ مشکلات سازگار‌ شدن با حیاتی تازه در ارض موعود؛ و سه سال عمدتاً ناشاد در لندن: تبعید دوم ...
رومر در میان موج نویی‌ها فیلمساز خاصی‌ست. او سبک شخصی خود را در قالب فیلم‌های ارزان قیمت، صرفه‌جویانه و عمیق پیرامون روابط انسانی طی بیش از نیم قرن ادامه داده است... رومر حتی وقتی بازیگرانی کاملاً حرفه‌ای انتخاب می‌کند، جنس بازیگری را معمولاً از شیوه‌ی رفتار مردم معمولی می‌گیرد که در دوره‌ای هدف روسلینی هم بود و وضعیتی معمولی و ظاهراً کم‌حادثه، اما با گفت‌وگوهایی سرشار از بارِ معنایی می‌سازد... رومر در جست‌وجوی نوعی «زندگی‌سازی» است ...
درباریان مخالف، هر یک به بهانه‌ای کشته و نابود می‌شوند؛ ازجمله هستینگز که به او اتهام رابطه پنهانی با همسر پادشاه و نیز نیت قتل ریچارد و باکینگهم را می‌زنند. با این اتهام دو پسر ملکه را که قائم‌مقام جانشینی پادشاه هستند، متهم به حرامزاده بودن می‌کنند... ریچارد گلاستر که در نمایشی در قامت انسانی متدین و خداترس در کلیسا به همراه کشیشان به دعا و مناجات مشغول است، در ابتدا به‌ظاهر از پذیرفتن سلطنت سرباز می‌زند، اما با اصرار فراوان باکینگهم، بالاخره قبول می‌کند ...
مردم ایران را به سه دسته‌ی شیخی، متشرعه و کریم‌خانی تقسیم می‌کند و پس از آن تا انتهای کتاب مردم ایران را به دو دسته‌ی «ترک» و «فارس» تقسیم می‌کند؛ تقسیم مردمان ایرانی در میانه‌های کتاب حتی به مورد «شمالی‌ها» و «جنوبی‌ها» می‌رسد... اصرار بیش‌از اندازه‌ی نویسنده به مطالبات قومیت‌ها همچون آموزش به زبان مادری گاهی اوقات خسته‌کننده و ملال‌آور می‌شود و به نظر چنین می‌آید که خواسته‌ی شخصی خود اوست ...
بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...