ترجمه "داستانهای شهر جنگی" نوشته حبیب احمد‌زاده توسط کریستف بالایی مترجم فرانسوی رو به‌ پایان است و مترجم این اثر در نظر دارد ترجمه کتاب را در تعطیلات کریسمس به پایان رساند.

به گزارش مهر، کریستف بالایی با اعلام این خبر گفت: هم اکنون بخش زیادی از کتاب "داستانهای شهر جنگی" را ترجمه کرده‌ام و امیدوارم تا پایان سال میلادی و تعطیلات کریسمس کار ترجمه این کتاب تمام شود.

وی با بیان اینکه نسخه فارسی این کتاب توسط یکی از دوستان به دستم رسید گفت: به محض خواندن کتاب "داستانهای شهر جنگی" تصمیم به ترجمه آن گرفتم چراکه دارای نگاه ویژه به جنگ است.

او که کتابهای زیادی از ادبیات دفاع مقدس خوانده معتقد است: این کتاب را نباید منحصر به ادبیات جنگ کرد چرا که نگاه و اندیشه آن بسیار گسترده‌تر است.

کریستف بالایی همچنین در مورد کتاب "دا" گفت: این کتاب را خوانده‌ام. مهمترین ویژگی آن روایت وقایع از درون جنگ و نه حاشیه آن از زاویه دید یک دختر نوجوان است که زن بودن نویسنده کتاب هم این حس را قویتر کرده است.

کتاب "داستانهای شهر جنگی" پیش از این توسط پال اسپراکمن مترجم آمریکایی به زبان انگلیسی ترجمه شده و منتظر انتشار در کشور آمریکاست.

سال گذشته ترجمه دو داستان "نامه‌ای به خانواده سعد" و "پر عقاب" از این کتاب به زبانهای عربی و انگلیسی بازتاب خبری گسترده‌ای داشت.

کریستف بالایی متولد 1949 استاد زبان فارسی و ادبیات معاصر در دانشگاه سوربن از سپتامبر 1998 تا نوامبر 2002 ریاست مرکز تحقیقات فرانسه در ایران IFRI را برعهده داشته است. وی تا کنون کتابهای بسیاری به زبان فارسی و فرانسه نوشته و آثار بسیاری از نویسندگان معاصر ایرانی را به فرانسه ترجمه کرده است.

ما خانواده‌ای یهودی در رده بالای طبقه متوسط عراق بودیم که بر اثر ترکیبی از فشارهای ناشی از ناسیونالیسم عربی و یهودی، فشار بیگانه‌ستیزی عراقی‌ها و تحریکات دولت تازه ‌تأسیس‌شده‌ی اسرائیل جاکن و آواره شدیم... حیاتِ جاافتاده و عمدتاً رضایت‌بخش یهودیان در کنار مسلمانان عراق؛ دربه‌دری پراضطراب و دردآلود؛ مشکلات سازگار‌ شدن با حیاتی تازه در ارض موعود؛ و سه سال عمدتاً ناشاد در لندن: تبعید دوم ...
رومر در میان موج نویی‌ها فیلمساز خاصی‌ست. او سبک شخصی خود را در قالب فیلم‌های ارزان قیمت، صرفه‌جویانه و عمیق پیرامون روابط انسانی طی بیش از نیم قرن ادامه داده است... رومر حتی وقتی بازیگرانی کاملاً حرفه‌ای انتخاب می‌کند، جنس بازیگری را معمولاً از شیوه‌ی رفتار مردم معمولی می‌گیرد که در دوره‌ای هدف روسلینی هم بود و وضعیتی معمولی و ظاهراً کم‌حادثه، اما با گفت‌وگوهایی سرشار از بارِ معنایی می‌سازد... رومر در جست‌وجوی نوعی «زندگی‌سازی» است ...
درباریان مخالف، هر یک به بهانه‌ای کشته و نابود می‌شوند؛ ازجمله هستینگز که به او اتهام رابطه پنهانی با همسر پادشاه و نیز نیت قتل ریچارد و باکینگهم را می‌زنند. با این اتهام دو پسر ملکه را که قائم‌مقام جانشینی پادشاه هستند، متهم به حرامزاده بودن می‌کنند... ریچارد گلاستر که در نمایشی در قامت انسانی متدین و خداترس در کلیسا به همراه کشیشان به دعا و مناجات مشغول است، در ابتدا به‌ظاهر از پذیرفتن سلطنت سرباز می‌زند، اما با اصرار فراوان باکینگهم، بالاخره قبول می‌کند ...
مردم ایران را به سه دسته‌ی شیخی، متشرعه و کریم‌خانی تقسیم می‌کند و پس از آن تا انتهای کتاب مردم ایران را به دو دسته‌ی «ترک» و «فارس» تقسیم می‌کند؛ تقسیم مردمان ایرانی در میانه‌های کتاب حتی به مورد «شمالی‌ها» و «جنوبی‌ها» می‌رسد... اصرار بیش‌از اندازه‌ی نویسنده به مطالبات قومیت‌ها همچون آموزش به زبان مادری گاهی اوقات خسته‌کننده و ملال‌آور می‌شود و به نظر چنین می‌آید که خواسته‌ی شخصی خود اوست ...
بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...