رمان ایرانی «این خیابان سرعت‌گیر ندارد» به کردی ترجمه شد.

این خیابان سرعت‌گیر ندارد به کردستان رسید

شیوا صادقی در گفت‌وگو با ایبنا، با اعلام خبر ترجمه کتاب «این خیابان سرعت‌گیر ندارد» اثر مریم جهانی به زبان کردی گفت: اثر ارزنده مریم جهانی که فارغ از تصاحب سی و پنجمین جایزه کتاب سال ایران، دهمین جایزه جلال آل‌احمد، و ۴ بار تجدید چاپ، به واسطه پرداختن به اقلیم‌مان کرمانشاه، برایم جذاب بود و دست به ترجمه آن زدم.

شیوا صادقی در رابطه با اینکه به چه علت برای ترجمه اثر به زبان کردی اقدام کرده گفت: من در حوزه‌های هنری، با این کتاب و طرح داستان قوی آشنا شدم. از برخی می‌شنیدم کتاب «این خیابان سرعت‌گیر ندارد»، به زبان کردی نگاشته شده در حالی که چنین نیست و رعایت لهجه در متن فارسی، رکنی است که توسط «مریم جهانی» در راستای القای بهتر حس بومی به مخاطب به کار گرفته شده است. در مواجهه با این اثر، تداعی شدن شخصیت‌های خلق شده در آدم‌های واقعی اطرافم و همچنین استفاده به‌جا و هدفمند نویسنده از اماکن تاریخی کرمانشاه برایم جالب توجه بود و لذت خواندن را برایم به حدی بالا برد که تصمیم به ترجمه آن گرفتم.

صادقی درباره اینکه کتاب را به کدام یک از گویش‌های متعدد کردی ترجمه کرده گفت: «اثر را به گویش کلهری ترجمه کردم که در کرمانشاه، ایلام و بخشی از خوزستان همچنین برخی شهرها در شمال عراق هم رایج است. متاسفانه خیلی از مردم حتی در خود کرمانشاه نمی‌دانند که زبان کردی، قابلیت نوشتاری هم دارد. اما در کردستان(سنندج)، سواد خواندن و نوشتن کردی، بیشتر است. ای کاش در کرمانشاه هم زبان مادری، بهای بیشتری می‌یافت.»

وی در پایان با اشاره به اینکه نشر مرکز به‌عنوان صاحب امتیاز اصلی، فعلا اجازه انتشار ۱۰۰ نسخه از کتاب را به شیوا صادقی و نشر رایان داده درباره سابقه خود در ادبیات گفت: پیش از این سابقه ترجمه رسمی و انتشار اثر نداشته‌ام اما از دبیرستان با خواندن ترجمه‌های شیرین محمد قاضی به فارسی، این علاقه را در خود حس می‌کردم که روزی بتوانم این شیرینی را به زبان کردی منتقل کنم و از همان زمان به نگارش داستان‌های به زبان کردی(کلهری و لکی) دست می‌زدم. در خاتمه می‌خواهم از جواد رحیمی که کمک قابل توجهی در معرفی هر چه بیشتر کار به مخاطبان کرد صورت داد و من را به انجمن نویسندگان ایلام و کرمانشاه پیوند داد، قدردانی کنم.

مریم جهانی متولد 1365 کرمانشاه است. از وی تا به امروز سه کتاب «چراغ‌های خاموش»، «این خیابان سرعت‌گیر ندارد» و «سنگ یشم» منتشر شده است.

................ هر روز با کتاب ...............

ما خانواده‌ای یهودی در رده بالای طبقه متوسط عراق بودیم که بر اثر ترکیبی از فشارهای ناشی از ناسیونالیسم عربی و یهودی، فشار بیگانه‌ستیزی عراقی‌ها و تحریکات دولت تازه ‌تأسیس‌شده‌ی اسرائیل جاکن و آواره شدیم... حیاتِ جاافتاده و عمدتاً رضایت‌بخش یهودیان در کنار مسلمانان عراق؛ دربه‌دری پراضطراب و دردآلود؛ مشکلات سازگار‌ شدن با حیاتی تازه در ارض موعود؛ و سه سال عمدتاً ناشاد در لندن: تبعید دوم ...
رومر در میان موج نویی‌ها فیلمساز خاصی‌ست. او سبک شخصی خود را در قالب فیلم‌های ارزان قیمت، صرفه‌جویانه و عمیق پیرامون روابط انسانی طی بیش از نیم قرن ادامه داده است... رومر حتی وقتی بازیگرانی کاملاً حرفه‌ای انتخاب می‌کند، جنس بازیگری را معمولاً از شیوه‌ی رفتار مردم معمولی می‌گیرد که در دوره‌ای هدف روسلینی هم بود و وضعیتی معمولی و ظاهراً کم‌حادثه، اما با گفت‌وگوهایی سرشار از بارِ معنایی می‌سازد... رومر در جست‌وجوی نوعی «زندگی‌سازی» است ...
درباریان مخالف، هر یک به بهانه‌ای کشته و نابود می‌شوند؛ ازجمله هستینگز که به او اتهام رابطه پنهانی با همسر پادشاه و نیز نیت قتل ریچارد و باکینگهم را می‌زنند. با این اتهام دو پسر ملکه را که قائم‌مقام جانشینی پادشاه هستند، متهم به حرامزاده بودن می‌کنند... ریچارد گلاستر که در نمایشی در قامت انسانی متدین و خداترس در کلیسا به همراه کشیشان به دعا و مناجات مشغول است، در ابتدا به‌ظاهر از پذیرفتن سلطنت سرباز می‌زند، اما با اصرار فراوان باکینگهم، بالاخره قبول می‌کند ...
مردم ایران را به سه دسته‌ی شیخی، متشرعه و کریم‌خانی تقسیم می‌کند و پس از آن تا انتهای کتاب مردم ایران را به دو دسته‌ی «ترک» و «فارس» تقسیم می‌کند؛ تقسیم مردمان ایرانی در میانه‌های کتاب حتی به مورد «شمالی‌ها» و «جنوبی‌ها» می‌رسد... اصرار بیش‌از اندازه‌ی نویسنده به مطالبات قومیت‌ها همچون آموزش به زبان مادری گاهی اوقات خسته‌کننده و ملال‌آور می‌شود و به نظر چنین می‌آید که خواسته‌ی شخصی خود اوست ...
بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...