رمان «سنگی که نیفتاد» به قلم محمدعلی رکنی توسط انتشارات کتابستان منتشر شد.

به گزارش مهر، «سنگی که نیفتاد» در هزار و ۲۰۰ نسخه و مشتمل بر ۱۶۸ صفحه روانه بازار شده است.

این کتاب درواقع رمانی است که به‌صورت اول‌شخص از زبان مردی به نام سعید روایت می‌شود که همسرش را در تصادفی ازدست‌داده است او یک دختربچه به نام مریم دارد و با مادر خویش زندگی می‌کند. سعید عتیقه‌فروشی دارد و دراثنای کنار آمدن با مرگ همسرش که او را بسیار دوست داشت، متوجه می‌شود که خودش هم بیمار است. در زمان حیات همسرش او قالیچه‌ای را از شخصی می‌خرد اما بعداً متوجه می‌شود که این قالیچه وقف امامزاده حبیب بوده و خریداری کردن آن اشتباهی مضحک به نظر می‌رسد... حدس می‌زند که این قالیچه باید متعلق به امامزاده حبیب کاشان باشد وی قصد رفتن به کاشان می‌کند و...

در بخشی از این کتاب می‌خوانیم: جواب آزمایشم را بر می‌دارم نگاهش می‌کنم چیزی سر در نمی‌آوردم برگه را پاره می‌کنم. حوصله ندارم مریض باشم که بدوم دنبال دکتر و دکترها بگویند نمی‌توانند کاری انجام دهند. بعد هم زل بزنم به سقف بیمارستان و کسی به اسم عزرائیل بیاید و روحم را از حلقومم بکشد بیرون تکه‌های برگه آزمایش را می‌ریزم توی سطح آشغال و درش را می بندم…

................ هر روز با کتاب ...............

ما خانواده‌ای یهودی در رده بالای طبقه متوسط عراق بودیم که بر اثر ترکیبی از فشارهای ناشی از ناسیونالیسم عربی و یهودی، فشار بیگانه‌ستیزی عراقی‌ها و تحریکات دولت تازه ‌تأسیس‌شده‌ی اسرائیل جاکن و آواره شدیم... حیاتِ جاافتاده و عمدتاً رضایت‌بخش یهودیان در کنار مسلمانان عراق؛ دربه‌دری پراضطراب و دردآلود؛ مشکلات سازگار‌ شدن با حیاتی تازه در ارض موعود؛ و سه سال عمدتاً ناشاد در لندن: تبعید دوم ...
رومر در میان موج نویی‌ها فیلمساز خاصی‌ست. او سبک شخصی خود را در قالب فیلم‌های ارزان قیمت، صرفه‌جویانه و عمیق پیرامون روابط انسانی طی بیش از نیم قرن ادامه داده است... رومر حتی وقتی بازیگرانی کاملاً حرفه‌ای انتخاب می‌کند، جنس بازیگری را معمولاً از شیوه‌ی رفتار مردم معمولی می‌گیرد که در دوره‌ای هدف روسلینی هم بود و وضعیتی معمولی و ظاهراً کم‌حادثه، اما با گفت‌وگوهایی سرشار از بارِ معنایی می‌سازد... رومر در جست‌وجوی نوعی «زندگی‌سازی» است ...
درباریان مخالف، هر یک به بهانه‌ای کشته و نابود می‌شوند؛ ازجمله هستینگز که به او اتهام رابطه پنهانی با همسر پادشاه و نیز نیت قتل ریچارد و باکینگهم را می‌زنند. با این اتهام دو پسر ملکه را که قائم‌مقام جانشینی پادشاه هستند، متهم به حرامزاده بودن می‌کنند... ریچارد گلاستر که در نمایشی در قامت انسانی متدین و خداترس در کلیسا به همراه کشیشان به دعا و مناجات مشغول است، در ابتدا به‌ظاهر از پذیرفتن سلطنت سرباز می‌زند، اما با اصرار فراوان باکینگهم، بالاخره قبول می‌کند ...
مردم ایران را به سه دسته‌ی شیخی، متشرعه و کریم‌خانی تقسیم می‌کند و پس از آن تا انتهای کتاب مردم ایران را به دو دسته‌ی «ترک» و «فارس» تقسیم می‌کند؛ تقسیم مردمان ایرانی در میانه‌های کتاب حتی به مورد «شمالی‌ها» و «جنوبی‌ها» می‌رسد... اصرار بیش‌از اندازه‌ی نویسنده به مطالبات قومیت‌ها همچون آموزش به زبان مادری گاهی اوقات خسته‌کننده و ملال‌آور می‌شود و به نظر چنین می‌آید که خواسته‌ی شخصی خود اوست ...
بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...