کتاب «قصه یک سال مزخرف» (Ebb & flow‬) نوشته هتر اسمیت با ترجمه کیوان عبیدی آشتیانی توسط انتشارات فاطمی منتشر و راهی بازار نشر شد.

به گزارش مهر، این‌ کتاب که برنده جایزه ادبی کودکان کانادا شده، با خرید حق کپی‌رایت در ایران ترجمه و منتشر شده است.

هتر اسمیت متولد سال ۱۹۶۸ در کاناداست و چند کتاب برای کودکان و نوجوانان نوشته است. داستان «قصه یک سال مزخرف» در قالب شعرهای آزادی که پشت سر هم آمده‌اند، روایت شده و درباره شخصیت پسربچه‌ای به نام جت است که یک‌سال فاجعه‌بار و تلخ را پشت سر گذاشته است.

جت برای سپری‌کردن تعطیلات تابستان به خانه‌ ساحلی مادربزرگش می‌رود. او امید دارد که آنجا همه‌ خاطرات بد گذشته را فراموش کند و به آرامش برسد اما رازی دارد. مادربزرگ هم که بناست به جت کمک کند، از کودکی‌اش فاجعه‌هایی را به یاد دارد اما این سختی‌ها شخصیت کنونی او را شکل داده‌اند، چون همه در زندگی اشتباه می‌کنند...

در قسمتی از این‌کتاب می‌خوانیم:

آلونک

بچه‌های مدرسه می‌گفتند جونیور در یک کلبه خرابه زندگی
می‌کند.
وقتی این را از زبان کلبی شنیدم،
گفتم،
خونه جونیور مثل مال تو قصر نیست
اما بزرگه،
توی حیاط پشتی استخر دارن
و یک خونه درختی
و لونه‌ای پر از توله‌سگ.
اگر پینوکیو بودم
دماغم آن‌قدر دراز می‌شد
که توی چشم کلبی می‌رفت.
تو تا حالا خونه‌شون رفتی؟
معلومه. بهترین دوستمه.
کاش پینوکیو بودم
و می‌دیدم
آیا دماغم با این حرف دراز می‌شد؟

این‌کتاب با ۲۳۶ صفحه، شمارگان ۲ هزار نسخه و قیمت ۳۵ هزار تومان منتشر شده است.

پیوند هایدگر با نازیسم، یک خطای شخصی زودگذر نبود، بلکه به‌منزله‌ یک خیانت عمیق فکری و اخلاقی بود که میراث او را تا به امروز در هاله‌ای از تردید فرو برده است... پس از شکست آلمان، هایدگر سکوت اختیار کرد و هرگز برای جنایت‌های نازیسم عذرخواهی نکرد. او سال‌ها بعد، عضویتش در نازیسم را نه به‌دلیل جنایت‌ها، بلکه به این دلیل که لو رفته بود، «بزرگ‌ترین اشتباه» خود خواند ...
دوران قحطی و خشکسالی در زمان ورود متفقین به ایران... در چنین فضایی، بازگشت به خانه مادری، بازگشتی به ریشه‌های آباواجدادی نیست، مواجهه با ریشه‌ای پوسیده‌ است که زمانی در جایی مانده... حتی کفن استخوان‌های مادر عباسعلی و حسینعلی، در گونی آرد کمپانی انگلیسی گذاشته می‌شود تا دفن شود. آرد که نماد زندگی و بقاست، در اینجا تبدیل به نشان مرگ می‌شود ...
تقبیح رابطه تنانه از جانب تالستوی و تلاش برای پی بردن به انگیره‌های روانی این منع... تالستوی را روی کاناپه روانکاوی می‌نشاند و ذهنیت و عینیت او و آثارش را تحلیل می‌کند... ساده‌ترین توضیح سرراست برای نیاز مازوخیستی تالستوی در تحمل رنج، احساس گناه است، زیرا رنج، درد گناه را تسکین می‌دهد... قهرمانان داستانی او بازتابی از دغدغه‌های شخصی‌اش درباره عشق، خلوص و میل بودند ...
من از یک تجربه در داستان‌نویسی به اینجا رسیدم... هنگامی که یک اثر ادبی به دور از بده‌بستان، حسابگری و چشمداشت مادی معرفی شود، می‌تواند فضای به هم ریخته‌ ادبیات را دلپذیرتر و به ارتقا و ارتفاع داستان‌نویسی کمک کند... وقتی از زبان نسل امروز صحبت می‌کنیم مقصود تنها زبانی که با آن می‌نویسیم یا حرف می‌زنیم، نیست. مجموعه‌ای است از رفتار، کردار، کنش‌ها و واکنش‌ها ...
می‌خواستم این امکان را از خواننده سلب کنم؛ اینکه نتواند نقطه‌ای بیابد و بگوید‌ «اینجا پایانی خوش برای خودم می‌سازم». مقصودم این بود که خواننده، ترس را در تمامی عمق واقعی‌اش تجربه کند... مفهوم «شرف» درحقیقت نام و عنوانی تقلیل‌یافته برای مجموعه‌ای از مسائل بنیادین است که در هم تنیده‌اند؛ مسائلی همچون رابطه‌ فرد و جامعه، تجدد، سیاست و تبعیض جنسیتی. به بیان دیگر، شرف، نقطه‌ تلاقی ده‌ها مسئله‌ ژرف و تأثیرگذار است ...