کتاب "سه دختر گل‌فروش" مجموعه داستان‌های کوتاه و جنگی مجید قیصری، توسط انتشارات سوره مهر به چاپ پنجم رسید.

مجید قیصری در باره پنجمین چاپ این کتاب به ایبنا گفت: "سه دختر گل‌فروش" دربرگیرنده 26 داستان کوتاه از دوران جنگ و پس از آن و دغدغه‌های ذهنی و خاطرات تلخ و شیرین سربازان جنگ و حاصل یک دهه تلاش در این قالب داستان نویسی است.

وی درباره عنوان این کتاب تصریح کرد: وجه اشتراک همه داستان‌ها داشتن درونمایه‌ای از جنگ است. با این وجود عنوان این کتاب برگرفته از تک داستانی از کتاب است. در این داستان که در خرمشهر می‌گذرد قصه یک سرباز عراقی بیان شده که به دنبال یک افسر عراقی می‌گردد تا خبری را به او برساند. وی افسر را بی‌هوش و در گل‌فروشی می‌یابد.

این مجموعه شامل داستان‌های؛ بار، بوم غلتون، صلح، دیدگاه، نفر سوم از سمت چپ، ماندگاری، آداب سفر، عطر عربی فردوس، گیرنده شناخته نشد، نیستان، پدر ساکت ما، ماهی آزاد، کرک جوانی، لک‌لک‌ها، یک اسم عربی، بنویس تا دیر نشده، نقش نعش، برف، مواظب باش، سیب کال، چاپ فوری، یونس بر لب آب، جنگل بلوط، چیزی که بوده و دیگر نیست، سه دخترگل فروش، جنگ بس است و جنگی بود جنگی نبود، است.

"سه دختر گل‌فروش" اثر برگزیده ششمین دوره کتاب سال شهید حبیب غنی پور در بخش داستان و رمان دفاع مقدس و همچنین برنده جایزه قلم زرین در سال 1385است.

چاپ پنجم کتاب "سه دختر گل‌فروش" در قطع رقعی و 263 صفحه، با شمارگان 2200 نسخه و بهای 36 هزار ریال توسط انتشارات سوره مهر به چاپ پنجم رسیده است. زمان چاپ اول این کتاب، اردیبهشت 1383 بوده است.

زمانی که برندا و معشوق جدیدش توطئه می‌کنند تا در فرآیند طلاق، همه‌چیز، حتی خانه و ارثیه‌ خانوادگی تونی را از او بگیرند، تونی که درک می‌کند دنیایی که در آن متولد و بزرگ شده، اکنون در آستانه‌ سقوط به دست این نوکیسه‌های سطحی، بی‌ریشه و بی‌اخلاق است، تصمیم می‌گیرد که به دنبال راهی دیگر بگردد؛ او باید دست به کاری بزند، چراکه همانطور که وُ خود می‌گوید: «تک‌شاخ‌های خال‌خالی پرواز کرده بودند.» ...
پیوند هایدگر با نازیسم، یک خطای شخصی زودگذر نبود، بلکه به‌منزله‌ یک خیانت عمیق فکری و اخلاقی بود که میراث او را تا به امروز در هاله‌ای از تردید فرو برده است... پس از شکست آلمان، هایدگر سکوت اختیار کرد و هرگز برای جنایت‌های نازیسم عذرخواهی نکرد. او سال‌ها بعد، عضویتش در نازیسم را نه به‌دلیل جنایت‌ها، بلکه به این دلیل که لو رفته بود، «بزرگ‌ترین اشتباه» خود خواند ...
دوران قحطی و خشکسالی در زمان ورود متفقین به ایران... در چنین فضایی، بازگشت به خانه مادری، بازگشتی به ریشه‌های آباواجدادی نیست، مواجهه با ریشه‌ای پوسیده‌ است که زمانی در جایی مانده... حتی کفن استخوان‌های مادر عباسعلی و حسینعلی، در گونی آرد کمپانی انگلیسی گذاشته می‌شود تا دفن شود. آرد که نماد زندگی و بقاست، در اینجا تبدیل به نشان مرگ می‌شود ...
تقبیح رابطه تنانه از جانب تالستوی و تلاش برای پی بردن به انگیره‌های روانی این منع... تالستوی را روی کاناپه روانکاوی می‌نشاند و ذهنیت و عینیت او و آثارش را تحلیل می‌کند... ساده‌ترین توضیح سرراست برای نیاز مازوخیستی تالستوی در تحمل رنج، احساس گناه است، زیرا رنج، درد گناه را تسکین می‌دهد... قهرمانان داستانی او بازتابی از دغدغه‌های شخصی‌اش درباره عشق، خلوص و میل بودند ...
من از یک تجربه در داستان‌نویسی به اینجا رسیدم... هنگامی که یک اثر ادبی به دور از بده‌بستان، حسابگری و چشمداشت مادی معرفی شود، می‌تواند فضای به هم ریخته‌ ادبیات را دلپذیرتر و به ارتقا و ارتفاع داستان‌نویسی کمک کند... وقتی از زبان نسل امروز صحبت می‌کنیم مقصود تنها زبانی که با آن می‌نویسیم یا حرف می‌زنیم، نیست. مجموعه‌ای است از رفتار، کردار، کنش‌ها و واکنش‌ها ...