تابستان سال 87 در مراسمی به طور رسمی علاوه بر گشایش تالار افتخارات مفاخر ملی ایران در محوطه دبیرخانه یونسکو از تندیس ابن‌سینا و مولوی در محوطه بیرونی یونسکو پرده‌برداری خواهد شد.

یاسر موحد رئیس بنیاد فردوسی ایران روز گذشته در حالی خبر از راه اندازی این نمایشگاه دائمی (مشتمل بر تندیس‌های مشاهیر ملی ، تاریخی و اسطوره‌ای ایران هستند در یونسکو) خبر داد که به گفته وی تاکنون ایران نمایشگاهی دائمی که به این منظور در یونسکو برپا شده باشد، نداشته است.

بر همین اساس، قرار است در این نمایشگاه دائمی ، تندیس 60 نفر از مفاخر ایران که همگی توسط "اسفندیار ایمان زاده"، هنرمند تندیس‌ساز و مسوول کارگروه تندیس مفاخر ایرانی در بنیاد فردوسی ساخته شده است در محل دبیرخانه یونسکو به نمایش در آید.

به گفته موحد، تاکنون تندیس‌های ابوالقاسم فردوسی، ابن‌سینا، مولوی، رازی، سعدی، حافظ، شهریار، خواجه نصیر، رودکی، ستارخان و امیرکبیر، از مفاخر موسیقی ایران: بنان و شجریان از نمادهای قهرمانی ایران: پوریای ولی و تختی؛ از نمادهای اسطوره‌ای و شاهنامه‌ای فردوسی: سیاوش، کاوه آهنگر، آرش کمانگیر، رستم و اسفندیار و زال و سیمرغ و از جنگ‌های نمادین ایران: جنگ تحمیلی، جنگ آریو برزن با اسکندر مقدونی و جنگ شاپور اول با قیصر دوم به همین منظور ساخته شده است.

همچنین به گزارش جام جم آن لاین در مراسمی جداگانه و در حاشیه هفته فرهنگی فردوسی که قرار است تابستان سال آینده در کشور آلمان برگزار شود، میدان اصلی شهر "فریدریش هافن" که اقامتگاه تیم ملی فوتبال ایران در ایام جام جهانی گذشته بود، به نام فردوسی نامگذاری شده و تندیس این شاعر نامی کشورمان در محل این میدان رونمایی می شود.

گفتنی است در حاشیه این مراسم که با همراهی سفارت ایران در آلمان صورت می گیرد، جلوه‌های مختلفی از ادبیات و هنر ایران زمین که به طرق مختلف با این شاعر بزرگ ایرانی مرتبط است در قالب نمایشگاه های مختلف به نمایش عموم در می آید.

ما خانواده‌ای یهودی در رده بالای طبقه متوسط عراق بودیم که بر اثر ترکیبی از فشارهای ناشی از ناسیونالیسم عربی و یهودی، فشار بیگانه‌ستیزی عراقی‌ها و تحریکات دولت تازه ‌تأسیس‌شده‌ی اسرائیل جاکن و آواره شدیم... حیاتِ جاافتاده و عمدتاً رضایت‌بخش یهودیان در کنار مسلمانان عراق؛ دربه‌دری پراضطراب و دردآلود؛ مشکلات سازگار‌ شدن با حیاتی تازه در ارض موعود؛ و سه سال عمدتاً ناشاد در لندن: تبعید دوم ...
رومر در میان موج نویی‌ها فیلمساز خاصی‌ست. او سبک شخصی خود را در قالب فیلم‌های ارزان قیمت، صرفه‌جویانه و عمیق پیرامون روابط انسانی طی بیش از نیم قرن ادامه داده است... رومر حتی وقتی بازیگرانی کاملاً حرفه‌ای انتخاب می‌کند، جنس بازیگری را معمولاً از شیوه‌ی رفتار مردم معمولی می‌گیرد که در دوره‌ای هدف روسلینی هم بود و وضعیتی معمولی و ظاهراً کم‌حادثه، اما با گفت‌وگوهایی سرشار از بارِ معنایی می‌سازد... رومر در جست‌وجوی نوعی «زندگی‌سازی» است ...
درباریان مخالف، هر یک به بهانه‌ای کشته و نابود می‌شوند؛ ازجمله هستینگز که به او اتهام رابطه پنهانی با همسر پادشاه و نیز نیت قتل ریچارد و باکینگهم را می‌زنند. با این اتهام دو پسر ملکه را که قائم‌مقام جانشینی پادشاه هستند، متهم به حرامزاده بودن می‌کنند... ریچارد گلاستر که در نمایشی در قامت انسانی متدین و خداترس در کلیسا به همراه کشیشان به دعا و مناجات مشغول است، در ابتدا به‌ظاهر از پذیرفتن سلطنت سرباز می‌زند، اما با اصرار فراوان باکینگهم، بالاخره قبول می‌کند ...
مردم ایران را به سه دسته‌ی شیخی، متشرعه و کریم‌خانی تقسیم می‌کند و پس از آن تا انتهای کتاب مردم ایران را به دو دسته‌ی «ترک» و «فارس» تقسیم می‌کند؛ تقسیم مردمان ایرانی در میانه‌های کتاب حتی به مورد «شمالی‌ها» و «جنوبی‌ها» می‌رسد... اصرار بیش‌از اندازه‌ی نویسنده به مطالبات قومیت‌ها همچون آموزش به زبان مادری گاهی اوقات خسته‌کننده و ملال‌آور می‌شود و به نظر چنین می‌آید که خواسته‌ی شخصی خود اوست ...
بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...